درس خارج فقه آیت الله نوری

کتاب البیع

93/07/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : آیات الولایة/ولایة الفقیه
بحثمان در آیه 55 از سوره مائده بود:﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ[1]، عرض کردیم در مورد این آیه بحثهای کلامی تفسیری روائی رجالی تاریخی و فقهی واقع شده.
در بین علماء وفقهاء اهل بیت شکی نیست در اینکه مورد سوم حضرت امیر علیه السلام می باشد ودر آیه  بدون هیچ قید و شرطی گفته شده که ولی شما اول خداست و دوم رسول خدا و سوم وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ که مراد حضرت امیر علیه الصلاة والسلام است که در بین نماز انگشتر خودشان را به عنوان تصدق به آن سائل دادند، و اما علماء عامه اکثراً مثل ما قائل شده اند ولی چند نفر از آنها مخالفت کرده اند مِن جمله فخر رازی که بحث امروز ما نیز در مورد اشکالاتی است که فخر رازی بر استدلال ما به این آیه کرده است.
فخر رازی در تفسیر کبیر جلد12 صفحه30 در تفسیر آیه مذکور گفته استدلال امامیه بر این آیه و اثبات ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام ممنوعٌ و سپس اشکالاتی را ذکر کرده:
اشکال اول: زکات به آن مقدار از مال گفته می شود که بر هرشخصی واجب است آن را اداء کند و در شرع نصاب و مقدار آن نیز مشخص شده است، بر علی بن أبی طالب علیه السلام زکات واجب نبوده و اگر هم واجب بوده ایشان در حال نماز نمی تواند آن را پرداخت کند زیرا اگر زکات بر کسی واجب شود باید فوراً آن را پرداخت کند نه اینکه به تأخیر بیاندازد و به مسجد بیاید و نماز بخواند و در حال رکوع آن را بپردازد پس این تأخیر در پرداخت زکات است و تأخیر نیز معصیت است و علی علیه السلام  اهل معصیت نبوده بنابراین حمل این آیه بر علی علیه السلام درست نیست.
اشکال دوم: علی بن أبی طالب  علیه السلام کسی بوده که قلب و ذهنش مستغرق در فکر و ذکر و یاد خدا بوده و در حال نماز تمام توجه او به خدا بوده و این با دادن انگشتر به سائل در حال نماز منافات دارد فلذا نمی توانیم این آیه را بر علی بن أبی طالب علیه السلام حمل کنیم.
اشکال سوم: دادن انگشتر به فقیر درحال نماز فعل کثیر است و فعل کثیر مبطل نماز است فلذا نمی توانیم آیه را حمل کنیم بر اینکه حضرت علی علیه السلام درحال نماز انگشترش را از دستش درآورده و به سائل داده زیرا این فعل کثیر است و یکی از قواطع صلاة می باشد.
اشکال چهارم: بین شیعه و امامیه معروف است که علی علیه السلام فقیر بوده و اصلاً چیزی نداشته که بخواهد زکات بدهد و حتی به قدری فقیر بوده که در مورد او و اهل بیت او آیه:﴿وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا[2] نازل شده، پس آیه را نمی توانیم بر علی بن أبی طالب علیه السلام حمل کنیم.
اشکال پنجم: در صورتی استدلال به این آیه صحیح است که ما "ولی" را به معنای مدیر و مدبر بگیرم درحالی که "ولی" به معنای ناصر و یاور می باشد و در قرآن کریم نیز گفته شده:﴿وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ[3] و آیه نیز به همین معنی اشاره دارد یعنی می گوید خدا و رسول وسلمنا علی علیه السلام ناصر و محب و یاور شما هستند و دیگر بر ولایت و امامت دلالت ندارد.
اشکال ششم: علی علیه السلام بیشتر از مردم بر آیات قرآن تسلط داشته و از همه آگاه تر بوده لذا اگر آیه بر ولایت و امامت دلالت داشت خود علی علیه السلام باید بر این آیه استدلال می کرد درحالی که در هیچ یک کلمات و استدلال های ایشان چنین چیزی ذکر نشده و ما نمی بینیم که علی بن أبی طالب علیه السلام در جائی بر این آیه برای ولایت و امامت استدلال کرده باشد.
اینها اشکالات فخر رازی بر استدلال بر این آیه بود که به عرضتان رسید واما جواب از این اشکالات بماند برای روز شنبه إن شاء الله تعالی... .


[1] مائده/سوره5، آیه55.
[2] انسان/سوره76، آیه8.
[3] توبه/سوره9، آیه71.