درس خارج فقه آیت الله نوری

کتاب الصوم

90/03/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قضا صوم از طرف میت

 به مسئله ی 19 از مسائل صوم رسیده ایم صاحب عروة در این مسئله می فرماید: يجب على ولي الميت قضاء ما فاته من الصوم لعذر‌ من مرض أو سفر أو نحوهما لا ما تركه عمدا أو أتى به و كان باطلا من جهة التقصير في أخذ المسائل و إن كان الأحوط قضاء جميع ما عليه و إن كان من جهة الترك عمدا نعم يشترط في وجوب قضاء ما فات بالمرض أن يكون قد تمكن في حال حياته من القضاء و أهمل و إلا فلا يجب لسقوط القضاء حينئذ كما عرفت سابقا و لا فرق في الميت بين الأب و الأم على الأقوى في الأول و كذا لا فرق بين ما إذا ترك الميت ما يمكن التصدق به عنه و عدمه و إن كان الأحوط‌في الأول الصدقة عنه برضا الوارث مع القضاء و المراد بالولي هو الولد الأكبر و إن كان طفلا أو مجنونا حين الموت بل و إن كان حملا‌

 اصل کلی این است که اگر کسی از دنیا برود و نماز و روزه ای بر ذمه داشته باشد واجب است ولیّ او آن را از طرف او قضا کند. بعد این بحث مطرح است که آیا این اختصاص به اب دارد یا اینکه شامل ام هم می شود. دوم اینکه آیا قضای صوم و صلاتی که از او ترک شده فقط اگر از روی عذر از او ترک شده است را باید قضا کرد یا اینکه اگر عمدا هم آنها را ترک کرده باشد باز حکم وجوب قضا جاری است. بحث سوم این است که آیا در صوم تصدق مقدم بر قضا است یا نه.

دلالت روایات:

 وسائل ج 7 باب 23 از ابواب احکام شهر رمضان ص 240

 حدیث 2: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ‏ الْحُسَيْنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ أَدْرَكَهُ رَمَضَانُ وَ هُوَ مَرِيضٌ فَتُوُفِّيَ قَبْلَ أَنْ يَبْرَأَ قَالَ لَيْسَ عَلَيْهِ شَيْ‏ءٌ وَ لَكِنْ يُقْضَى عَنِ الَّذِي يَبْرَأُ ثُمَّ يَمُوتُ قَبْلَ أَنْ يَقْضِيَ سند این روایت صحیح است.

 در این روایت تصریح شده است که یکی از اگر کسی مریض باشد و بعد خوب شود و قضا را نگیرد و بمیرد باید از او قضا کنند نه کسی که در مرض مرده است.

 حدیث 3: عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدٍ يَعْنِي الصَّفَّارَ قَالَ كَتَبْتُ إِلَى الْأَخِيرِ ع رَجُلٌ مَاتَ وَ عَلَيْهِ قَضَاءٌ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ عَشَرَةُ أَيَّامٍ وَ لَهُ وَلِيَّانِ هَلْ يَجُوزُ لَهُمَا أَنْ يَقْضِيَا عَنْهُ جَمِيعاً خَمْسَةَ أَيَّامٍ أَحَدُ الْوَلِيَّيْنِ وَ خَمْسَةَ أَيَّامٍ الْآخَرُ فَوَقَّعَ ع يَقْضِي عَنْهُ أَكْبَرُ وَلِيَّيْهِ عَشَرَةَ أَيَّامٍ وِلَاءً إِنْ شَاءَ اللَّهُ

 در این روایت هم تصریح شده است که نماز قضا را باید ولد اکبر به جا آورد.

بحث اخلاقی:

 در بحار الانوار ج 2 ص 3 حدیثی نقل شده است که زنی نزد حضرت زهرا سلام الله علیها آمد و چندین سؤال از آن حضرت پرسید تا اینکه تعداد سؤالاتش به ده رسید. شرمنده شد (حَضَرَتِ امْرَأَةٌ عِنْدَ الصِّدِّيقَةِ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ ع فَقَالَتْ إِنَّ لِي وَالِدَةً ضَعِيفَةً وَ قَدْ لُبِسَ عَلَيْهَا فِي أَمْرِ صَلَاتِهَا شَيْ‏ءٌ وَ قَدْ بَعَثَتْنِي إِلَيْكِ أَسْأَلُكِ فَأَجَابَتْهَا فَاطِمَةُ ع عَنْ ذَلِكَ فَثَنَّتْ فَأَجَابَتْ ثُمَّ ثَلَّثَتْ إِلَى أَنْ عَشَّرَتْ فَأَجَابَتْ ثُمَّ خَجِلَتْ مِنَ الْكَثْرَةِ)

 حضرت به ایشان فرمود: (فَقَالَتْ لَا أَشُقُّ عَلَيْكِ يَا ابْنَةَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَتْ فَاطِمَةُ هَاتِي وَ سَلِي عَمَّا بَدَا لَكِ أَ رَأَيْتِ مَنِ اكْتُرِيَ يَوْماً يَصْعَدُ إِلَى سَطْحٍ بِحِمْلٍ ثَقِيلٍ وَ كِرَاهُ مِائَةُ أَلْفِ دِينَارٍ يَثْقُلُ عَلَيْهِ فَقَالَتْ لَا فَقَالَتْ اكْتُرِيتُ أَنَا لِكُلِّ مَسْأَلَةٍ بِأَكْثَرَ مِنْ مِلْ‏ءِ مَا بَيْنَ الثَّرَى إِلَى الْعَرْشِ لُؤْلُؤاً فَأَحْرَى أَنْ لَا يَثْقُلَ عَلَيَّ سَمِعْتُ أَبِي ص يَقُولُ إِنَّ عُلَمَاءَ شِيعَتِنَا يُحْشَرُونَ فَيُخْلَعُ عَلَيْهِمْ مِنْ خِلَعِ الْكَرَامَاتِ عَلَى قَدْرِ كَثْرَةِ عُلُومِهِمْ وَ جِدِّهِمْ فِي إِرْشَادِ عِبَادِ اللَّهِ)

 در این روایت حضرت زهرا سلام الله علیها می فرماید: که خلعت کرامتی که بر دوش علماء می اندازند منوط به دو چیز است: کثرت علوم ایشان و سعی ایشان در ارشاد بندگان خداوند.

 ما در لباس روحانیت این داعیه را داریم که در همان مسیری که شیخ طوسی ها و شیخ مفید ها پیموده اند را طی می کنیم. باید به کثرت علوم و جد در ارشاد افراد اهتمام داشته باشیم. اگرچه حوزه تعطیل است ولی کار ما نباید تعطیل شود. پیامبر (ص) به اباذر فرمود: (يَا أَبَا ذَرٍّ كُنْ عَلَى عُمُرِكَ أَشَحَّ مِنْكَ عَلَى دِرْهَمِكَ وَ دِينَارِكَ) از این رو باید برای استفاده از عمر برنامه ریزی کنیم. باید توجه داشت که مطالعات متفرقه فایده ی چندانی ندارد. باید مطالعه هدفمند و مستمر باشد. همچنین باید نتیجه ی مطالعات را بنویسیم تا بعد قابل مراجعه باشد و بعد از ما برای دیگران هم قابل استفاده باشد.

 الان که در آستانه ی چهاردهم و پانزدهم خرداد هستیم که حاوی خاطرات و آثار فراوانی در انقلاب اسلامی است. امام تحول عظیمی در سراسر جهان ایجاد کرد که بسیار تاثیرگذار بوده است. این کار مقطعی نبود و همواره جوشش دارد. امام ابتدا یک فقیه عادی بود ولی به توفیق خداوند و همتی که داشت به این مقام دست یافت.

نکته ی دیگر این است که تفاوتی که بین فلاسفه و بسیاری از فقهای بزرگ با ما وجود دارد این است که آنها علومشان فقط در صفحات کتب بوده است و با مردم کار زیادی نداشتند و ان قلت، قلتها همه در صفحات کتب و در ذهنها وجود داشته است. اما علوم انبیاء چنین نبوده است. آنها از اول با مردم سر و کار داشته اند و سعی داشتند برای مردم نظام صالحی ایجاد کنند و در راه رفاه و ترقی مادی و معنوی مردم کوشش کنند. در قرآن در وصف پیامبر اکرم (ص) می خوانیم: (لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيمٌ) او مشکل مردم را مشکل خود می دانست و برای هدایت مردم حریص بود.

 امام قدس سره هم چنین بوده است و سعی کرده بود دست محرومان را بگیرد و جامعه را متعالی کند و به مرحله ای برساند که مردم خودشان بتوانند حق خود را استیفاء کنند. این کار، کار آسانی نبود و برای ما درس بزرگی به همراه دارد. ما هم باید در کنار مردم باشیم و در همه حال سعی کنیم در مسیر رفاه مردم گام برداریم.

 حمایت حوزه از نظام موجب به مخاطره افتاد استقلال حوزه نمی شود. محقق خراسانی از حوزه ی نجف برای مردم ایران برای نظام فاسد اعلامه می فرستادند. در زمان ما ولایت فقیه ولایت رسول الله است و اگر حوزه از آن حمایت کند این در واقع حمایت از ولایت رسول خدا (ص) می باشد و هیچ منافاتی با استقلال حوزه ندارد. اگر می بینیم که بعضی از علماء مانند علامه ی مجلسی، محقق نراقی و غیره در کتب خود از سلاطین زمان خود تعریف می کردند به این دلیل بوده است که نظام شیعه در آن زمان قائم به آن سلاطین جور بوده است. دولت عثمانی در سنی گری بسیار متعصب بود و سلطان سلیم عثمانی در روز عید غدیر دوازده هزار شیعه را به قتل رساند. آنها می خواستند نظام شیعه را ریشه کن کنند و آن سلاطین هر چند جائر بودند ولی نظام شیعه را برپا نگه می داشتند.

 خلاصه اینکه توجه به نظام از وظائف حوزه است و ما باید کار و هدف امام قدس سره را ادامه دهیم. دشمن همیشه در صدد برانگیختن فتنه است و در روایات است که امام عصر سلام الله علیه ظهور نخواهد کرد تا اینکه فتنه سراسر دنیا را فراگیرد از این رو فتنه همیشه وجود دارد و ما باید سعی خود را در رفع آن به کار گیریم.