درس خارج فقه آیت الله نوری

کتاب الصوم

90/03/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: عدم وجوب قضا در ادامه ی مرض تا سال بعد و وجوب آن در سفر

 بحث در مسئله ی دوازدهم در این بود که اگر کسی مریض شود و در نتیجه نتواند روزه بگیرد و این مرض تا ماه رمضان سال بعد ادامه پیدا کن، قضای ماه رمضان از او ساقط می شود و باید برای هر روز یک مد کفاره دهد.

 قول دیگر این بود که اگر بعدا خوب شود باید قضای ماه رمضان را به جا آورد و لازم نیست کفاره دهد ولی صاحب عروة قائل بود که به جا آوردن قضا از کفاره دادن مکفی نیست.

 بعد صاحب عروة اضافه می کند: نعم الأحوط الجمع بينهما

 یعنی هم قضای روزه را به جا آورد و هم کفاره دهد.

 مدرک قول به احتیاط موثقه ی سماعة است.

 باب 25 از ابواب شهر رمضان

 حدیث 4: عَنْهُ (شیخ طوسی باسناده عن الحسین بن سعید) عَنْ فَضَالَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ أَفْطَرَ شَيْئاً مِنْ رَمَضَانَ فِي عُذْرٍ ثُمَّ أَدْرَكَ رَمَضَاناً آخَرَ وَ هُوَ مَرِيضٌ فَلْيَتَصَدَّقْ بِمُدٍّ لِكُلِّ يَوْمٍ فَأَمَّا أَنَا فَإِنِّي صُمْتُ وَ تَصَدَّقْتُ این روایت ممکن است دلالت بر استحباب داشته باشد زیرا حضرت می فرماید من خودم هم قضا را گرفتم و هم کفاره دادم و اگر وجوب بود حضرت می فرماید: همه باید چنین کنند.

 حدیث 5: عَنْهُ (شیخ طوسی باسناده عن الحسین بن سعید) عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى (واقفی است و ثقه) عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ أَدْرَكَهُ رَمَضَانُ وَ عَلَيْهِ رَمَضَانٌ قَبْلَ ذَلِكَ لَمْ يَصُمْهُ فَقَالَ يَتَصَدَّقُ بَدَلَ كُلِّ يَوْمٍ مِنَ الرَّمَضَانِ الَّذِي كَانَ عَلَيْهِ بِمُدٍّ مِنْ طَعَامٍ وَ لْيَصُمْ هَذَا الَّذِي أَدْرَكَ‏ فَإِذَا أَفْطَرَ فَلْيَصُمْ رَمَضَانَ الَّذِي كَانَ عَلَيْهِ فَإِنِّي كُنْتُ مَرِيضاً فَمَرَّ عَلَيَّ ثَلَاثُ رَمَضَانَاتٍ لَمْ أَصِحَّ فِيهِنَّ ثُمَّ أَدْرَكْتُ رَمَضَاناً آخَرَ فَتَصَدَّقْتُ بَدَلَ كُلِّ يَوْمٍ مِمَّا مَضَى بِمُدٍّ مِنْ طَعَامٍ ثُمَّ عَافَانِيَ اللَّهُ تَعَالَى وَ صُمْتُهُنَّ

 این حدیث هم موثقه است (به دلیل عثمان بن عیسی) و هم مضمره است ولی سماعه معمولا روایات متعددی از امام علیه السلام ذکر می کند و در اولی نام امام را می برد و بعد می فرماید: عنه. این روایات بعد که تفکیک شد موجب شد که مضمره شوند.

 در حدیث قبل مرض تا یک رمضان باقی بود و در این روایت تا چند رمضان.

 بعد صاحب وسائل اضافه می کند: أَقُولُ حَمَلَهُ الشَّيْخُ عَلَى الِاسْتِحْبَابِ بِدَلَالَةِ مَا قَبْلَهُ وَ غَيْرِهِ اگر ظهور در استحباب هم نداشته باشد باز می گوییم اخباری که قائل به عدم وجوب قضا بود اشهر بود و مشهور بر طبق آن فتوا داده اند از این رو آن روایات ترجیح دارند.

 تا اینجا آنچه گفتیم مربوط به عذری بود که ناشی از مرض باشد. حال اگر عذر از روزه گرفتن در ماه رمضان چیزی غیر مرض باشد مثلا به دلیل سفر در ماه رمضان چند روزی را روزه نگرفت او باید آن روزها را قضا کند. صاحب عروة می فرماید: و إن كان العذر غير المرض كالسفر و نحوه فالأقوى وجوب القضاء و إن كان الأحوط الجمع بينه و بين المد.

 در قرآن هم می خوانیم: (فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَريضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَر) (بقره / 184)

 این آیه دلالت دارد بر اینکه اگر کسی مریض شد یا مسافرت کرد باید قضای آن را به جا آورد. از این رو روایاتی که دلالت بر سقوط قضاء داشت آیا مخصص آیه هستند یا نه؟ صاحب جواهر قائل است که آن اخبار مخصص هستند اگر قائل شویم که با خبر جامع الشرایط می توان قرآن را تخصیص زد در این صورت قرآن را تخصیص می زنیم که اگر مرض تا سال بعد ادامه پیدا کرد دیگر قضا ساقط می شود. خصوصا که در ما نحن فیه صاحب جواهر قائل به تواتر اخبار است نه صرف خبر واحد.

 مواردی که خبر واحد قرآن را تخصیص می زند متعدد است مثلا در آیه ی دیگر می خوانیم: (يُوصيكُمُ اللَّهُ في‏ أَوْلادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْن‏) این آیه با روایاتی که دلالت دارد حبوة از آن ولد اکبر است تخصیص می خورد.

 بحث دیگر در آیه ی سوره ی بقره این است که آیا آیه ی مزبور عام یا مطلق است تا بتوان آن را تخصیص و یا مقید کرد یا نه؟

 اکثر آیات قرآن در مقام بیان اصل تشریع است مثلا می فرماید: باید نماز خواند و دیگر در مقام بیان اجزاء و شرائط و بیان کل ما هو مؤثر فی الصلاة نیست. از این رو اکثر آیات قرآن چون در مقام بیان نیست از این رو مطلق هم نیست. بله صاحب جواهر قائل است که آیه ی مزبور آیه ی در مقام بیان است.

 اکنون به سراغ روایاتی می رویم که می گوید اگر سفر تا سال بعد طول کشید مانند مرض نباید روزه ی آن را قضا کرد و باید کفاره داد.

 باب 25 از ابواب احکام شهر رمضان

 حدیث 8: مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (شیخ صدوق) فِي الْعِلَلِ وَ فِي عُيُونِ‏ الْأَخْبَارِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ الرِّضَا ع فِي حَدِيثٍ قَالَ إِنْ قَالَ فَلِمَ إِذَا مَرِضَ الرَّجُلُ أَوْ سَافَرَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَلَمْ يَخْرُجْ مِنْ سَفَرِهِ أَوْ لَمْ يَقْوَ مِنْ مَرَضِهِ حَتَّى يَدْخُلَ عَلَيْهِ شَهْرُ رَمَضَانٍ آخَرُ وَجَبَ عَلَيْهِ الْفِدَاءُ لِلْأَوَّلِ وَ سَقَطَ الْقَضَاءُ وَ إِذَا أَفَاقَ بَيْنَهُمَا أَوْ أَقَامَ (مسافر قصد اقامه کرد) وَ لَمْ يَقْضِهِ وَجَبَ عَلَيْهِ الْقَضَاءُ وَ الْفِدَاءُ...

 این حدیث مفصل است ولی لبّ حدیث همین است که راوی که از امام علیه السلام سؤال می کند از این سؤال می کند که چرا در مرض و در سفر حکم چنین است.

 همان طور که گفتیم مشهور به این روایت عمل نکرده اند و در سفر (اگر تا رمضان سال بعد طول بکشد) قائل شده ند که باید روزه ی آن را قضا کنند. از این رو صاحب جواهر می فرماید: مشهور به این روایت عمل نکرده اند.

 آیة الله خویی که اعراض مشهور را دلیل برای عمل نکردن به روایت نمی داند سعی کرده است که ضعف این روایت را ثابت کند.

اما اخبار داله بر وجوب قضا در سفر (این اخبار با آیه ی قرآن هم هماهنگ است)

 باب 23 از ابواب احکام شهر رمضان

 حدیث 4: َ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ امْرَأَةٍ مَرِضَتْ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ أَوْ طَمِثَتْ (حائض شد) أَوْ سَافَرَتْ فَمَاتَتْ قَبْلَ خُرُوجِ شَهْرِ رَمَضَانَ هَلْ يُقْضَى عَنْهَا قَالَ أَمَّا الطَّمْثُ وَ الْمَرَضُ فَلَا وَ أَمَّا السَّفَرُ فَنَعَمْ. این روایت صحیحه است.

 حدیث 11: بِإِسْنَادِهِ (شیخ صدوق) عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ (ابن عیسی) عَنِ الْحُسَيْنِ عَنْ فَضَالَةَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُثْمَانَ (واقفی و ثقه است) عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ سَافَرَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَأَدْرَكَهُ الْمَوْتُ قَبْلَ أَنْ يَقْضِيَهُ قَالَ يَقْضِيهِ أَفْضَلُ أَهْلِ بَيْتِهِ (پسر بزرگتر)

 حدیث 15: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الرَّبِيعِ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي الرَّجُلِ يُسَافِرُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَيَمُوتُ قَالَ يُقْضَى عَنْهُ وَ إِنِ امْرَأَةٌ حَاضَتْ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَمَاتَتْ لَمْ يُقْضَ عَنْهَا وَ الْمَرِيضُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ لَمْ يَصِحَّ حَتَّى مَاتَ لَا يُقْضَى عَنْهُ

 حدیث 16: ُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ عَلَاءٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي امْرَأَةٍ مَرِضَتْ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ أَوْ طَمِثَتْ أَوْ سَافَرَتْ فَمَاتَتْ قَبْلَ أَنْ يَخْرُجَ رَمَضَانُ هَلْ يُقْضَى عَنْهَا فَقَالَ أَمَّا الطَّمْثُ وَ الْمَرَضُ فَلَا وَ أَمَّا السَّفَرُ فَنَعَمْ این احادیث در مقابل خبر عیون و علل است که سفر و مرض را یکی می داند. ان شاء الله در جلسه ی بعد این بحث را ادامه می دهیم.