درس خارج فقه آیت الله نوری

کتاب الصوم

90/02/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع : فی طرق ثبوت الهلال
 
 
 (مسئلة 6) : فی یوم الشک فی أنّه من رمضان أو شوال یجب أن یصوم و فی یوم الشک فی أنّه من شعبان أو رمضان یجوز الإفطار و یجوز أن یصوم لکن لابقصد أنّه من رمضان کما مرّ سابقاً تفصیل الکلام فیه ولو تبیّن فی الصورة الأولی کونه من شوال وجب الإفطار سواء کان قبل الزوال أو بعده ولو تبیّن فی الصورة الثانیة کونه من رمضان وجب الإمساک و کان صحیحاً إذا لم یفطر و نوی قبل الزوال و یجب قضاؤه إذا کان بعد الزوال .
 در یوم الشک که نداند آخر رمضان است یا اول شوال واجب است روزه بگیرد به خاطر استصحاب بقاء رمضان و عدم اثبات رؤیت هلال ماه (أفطر لرؤیة) ، و در یوم الشک که نداند شعبان است یا رمضان افطار یا روزه به قصد غیر رمضان جایز است چنانچه گذشت به خاطر استصحاب شعبان و عدم اثبات رؤیت هلال ماه رمضان (صم لرؤیة) . در صورت اول اگر معلوم شود که شوال بوده باید افطار کند چه پیش از زوال یا بعد از زوال زیرا اول شوال روز عید فطر است که روزه در آن حرام می باشد ، و در صورت دوم اگر معلوم شود رمضان است در صورتی که هنوز افطارنکرده چنانچه پیش از زوال باشد می تواند تجدید نیّت کند و روزه اش هم صحیح می باشد ولی اگر بعد از زوال معلوم شود که رمضان است باید امساک کند و روزه اش را نیز قضا کند زیرا روزه عبارت است از امساک از طلوع فجر تا غروب در حالی که این شخص بعد از ظهر متوجه شده که رمضان بوده و او مکلّف به روزه بوده فلذا باید قضایش را به جا بیاورد ، البته همانطورکه قبلاً عرض کردیم شارع مقدس پیش از ظهر را پذیرفته و گفته که اگر قبل از ظهر بفهمد که رمضان است در صورت عدم افطار می تواند تجدید نیّت کند و روزه اش هم صحیح است و قضا هم لازم ندارد .
 (مسئلة 7) : لو غمّت الشهور و لم یر الهلال فی جملة منها أو فی تمامها حسب کلَّ شهر ثلاثین ما لم یعلم النقصان عادة .
 اگر چند ماه هوا ابری باشد به طوری که هلال آنها را نبیند باید همه ماهها را 30 روز حساب کند مادامی که به حسب عادت نقصان آنها را نداند ، در واقع در این فرض آخر هر ماه در یوم الشک استصحاب بقاء ماهی را که در آن بوده می کند و آن ماه را 30 روز حساب می کند البته به شرطی که ما لم یعلم النقصان عادة .
  خوب و اما اخبار 1و 11 از باب 5 از ابواب احکام شهر رمضان بر مطلب مذکور در مسئلة 7 دلالت دارند ، خبر 1 این است : « محمدبن الحسن بإسناده عن أبی غالب الزراری ، عنأحمدبن محمد، عن أحمدبن الحسن ، عن أبان ، عن عبدالله بن جبلة ، عن علاء ، عن محمدبن مسلم ، عن أحدهما- یعنی :أبا جعفر و أبا عبدالله (ع) قال : شهر رمضان یصیبه ما یصیب الشهور من النقصان ،فإذا صمت تسعة و عشرین یوماً ثمّ تغیّمت السماء فأتمّ العدّة ثلاثین » . أبی غالب زراری اسمش احمدبن محمدبن سلیمان می باشد و در رجال شیخ و نجاشی و فهرست شیخ و خلاصه علامه که از کتابهای مهم رجال ما هستند در احوالات او نوشته اند ؛ کان شیخ أصحابنا فی عصره و استادهم و فقیههم ، جلیل القدر و کثیر الروایة ثقةٌ ثقةٌ ثقةٌ ، و از طبقه 9 می باشد و أحمدبن محمدبن عیسی نیز ثقه و از طبقه 7 می باشد ، و احمد بن حسن بن فضال و أبان بن عثمان أحمر نیز ثقه هستند و عبدالله بن جبلة نیز از طبقه 6 و ثقه است و همچنین علاء بن زرین نیز ثقة و از طبقه 5 می باشد و محمدبن مسلم هم که معلوم است ، خلاصه اینکه روایت صحیح السند می باشد و همانطورکه می بینید جمله آخر این خبر بر مانحن فیه دلالت دارد ، و شاید هم بتوانیم این خبر را یکی از ادله استصحاب حساب کنیم زیرا در آخر خبر گفته شده ؛ فأتمّ العدّة ثلاثین که دلالت بر استصحاب بقاء رمضان دارد . آقای حکیم (ره) در مستمسک چند صفحه در اینجا بحث کرده اند و گفته اند که اگر استصحاب بقاء رمضان کنیم و بگوئیم که امروز رمضان است آیا این از لوازمات عقلی مستصحب ما و اصل مثبت است یا اینکه از لوازمات شرعی مستصحب است ؟ و خلاصه در آخرکلامشان قبول کرده اند که از لوازمات شرعی می باشد که همین طورهم است زیرا عرفاً از لوازم شرعی حساب می شود .
  اما خبر 11 از همین باب 5 این خبر است : « وعنه ، عن یوسف بن عقیل ، عن محمدبن قیس ، عن أبی جعفر (ع) قال : قال أمیرالمؤمنین (ع) إذا رأیتم الهلال فأفطروا ، أو شهد علیه عدل من المسلمین إلی أن- قال: وإن غمّ علیکم فعدّوا ثلاثین لیلة ثمّ فطروا . ورواه الصدوق بإسناده عن محمدبن قیس مثله » . عنه : یعنی از شیخ طوسی و یوسف بن عقیل نیز ثقه است و محمدبن قیس نیز ثقةٌ عینٌ ، پس خبر صحیح السند می باشد و دلالتش بر مانحن فیه نیز روشن است .
  (مسئلة 8) : الأسیر و المحبوس إذا لم یتمکّنا من تحصیل العلم بالشهر عملا بالظنِّ و مع عدمه تخیّراً فی کلِّ سنة بین الشهور فیعیّنان شهراً له و یجب مراعاة المطابقة بین الشهرین فی سنتین بأن یکون بینهما أحد عشر شهراً و لو بان بعد ذلک أنَّ ما ظنّه أو اختاره لم یکن رمضاان فإن تبیّن سبقه کفاه لأنّه حینئذٍ یکون ما أتی به قضاء و إن تبیّن لحوقه و قد مضی قضاه و إن لم یمض أتی به و یجوزله فی صورة عدم حصول الظنِّ أن لایصوم حتّی یتیقّن أنّه کان سابقاً فیأتی به قضاء و الأحوط إجراء أحکام شهر رمضان علی ما ظنّه من الکفارة والمتابعة و الفطرة و صلاة العید و حرمة صومه مادام الاشتباه باقیاً وإن بان الخلاف عمل بمقتضاه .
 اسیر و محبوس که نتواند تحصیل علم به رمضان بودن ماهی نمایند باید عمل به مظنّه کنند . دلیل ما براین مطلب خبر 1و2 از باب 7 از ابواب احکام شهر رمضان می باشد ، خبر 1 این است : « محمدبن علی بن الحسین بإسناده عن أبان بن عثمان ، عن عبدالرحمن بن أبی عبدالله ، عن أبی عبدالله (ع) قال : قلت له: رجل أسرته الروم و لم یصح له شهر رمضان ولم یدر أیّ شهرهو ؟ قال : یصوم شهراً یتوخّی ویحسب ، فإن کان الشهر الّذی صامه قبل شهر رمضان لم یجزه ، و إن کان بعد شهر رمضان جزأه . ورواه الکلینی ، عن احمدبن إدریس ، عن الحسن بن علیّ الکوفی ، عن عبیس بن هشام عن أبان بن عثمان . و رواه الشیخ بإسناده عن سعد بن عبدالله ، عن الحسن بن علی بن عبدالله بن المغیرة عن عبیس بن هشام ، مثله » . أبان از طبقه 5 و شیخ صدوق از طبقه 10 می باشد ولی طریق صدوق به أبان صحیح است ، و أبان بن عثمان ؛ وثّقه فی تنقیح المقال (جلد 1ص6) وفی معجم رجال حدیث (جلد 1 ص 161 ) ، و عبدالرحمن بن حجاج نیز ثقه می باشد و خلاصه اینکه خبر سنداً صحیح می باشد . واما دلالت خبر برمانحن فیه روشن است ، توَّخی یعنی اختیار شئ بالظنّ و یتوخّی أی یتظنّی و علت اینکه : فإن کان الشهر الذی صامه قبل شهر رمضان لم یجزه و إن کان بعد شهر رمضان أجزأه این است که اگر بعد از ماه رمضان بوده باشد به جای قضای رمضان حساب می شود ولی اگر قبل از رمضان بوده باشد به جای قضای رمضان حساب نمی شود .
  اما خبر 2 از این باب 7 این خبر است : « محمدبن محمد المفید (المقنعة) عن الصادق (ع) قال: أنه سُئل ، عن رجل أسرته الروم فحبس ولمیر أحداً یسأله ، فاشتبهت علیه أمور الشهور کیف ، یصنع فی صوم شهر رمضان؟ فقال: یتحرّی شهراً فیصومه-یعنی : یصوم ثلاثین یوماً- ثمّ یحفظ ذلک فمتی خرج أو تمکن من السؤال لأحد ، نظر : فإن ، کان الّذی صامه کان قبل شهر رمضان لم یجز عنه و إن کان هو هو فقد وفّق له ، وإن کان بعده أجزأه » . این خبر هم سنداً صحیح می باشد و دلالتش بر مانحن فیه نیز روشن است .
 صاحب عروة در ادامه مسئله می فرمایند : ومع عدمه تخیّرا فی کلّ سنة بین الشهور ، که بماند برای جلسه بعد إنشاء الله... .
 
 
 
  و الحمدلله رب العالمین اولاً و آخراً و صلی الله علی
  محمد و آله الطاهرین