درس خارج فقه آيت‌الله حسین نوری‌همدانی

کتاب الصوم

90/01/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: عدم ثبوت هلال به موارد ظنیة

بحث در صوم و در بحث ثبوت هلال است. طرقی برای ثبوت هلال ذکر شده بود که عبارت بود از اینکه فرد خودش به شخصه هلال را ببیند، دوم اینکه به تواتر ثابت شود سوم شیوعی که موجب علم شود (نه ظن) چهارم بینه ی شرعیة، پنجم اینکه از اول رمضان یا شعبان سی روز بگذرد. ششم در مورد حکم حاکم بود.

بعد گفتیم که با قول منجمین نمی شود هلال را ثابت کرد زیرا قول آنها مفید ظن است و ما باید تابع علم باشیم. در اخبار ما دو چیز معیار قرار داده شده است یکی رؤیت است و دیگر مضی سی روز از اول شعبان یا رمضان برای ثبوت هلال ماه بعد.

بعد صاحب عروة اضافه می کند: و لا بغيبوبة الشفق في الليلة الأخرى

شفق همان سرخی ای است که بعد ازغروب خورشید در طرف مغرب دیده می شود. اگر شب اول ماه باشد ماه زودتر از شفق غروب می کند و اگر شب بعد باشد شفق زودتر از ماه محو می شود. حال صاحب عروة می فرماید: اگر شفق زائل شد و هنوز ماه وجود دارد این دلیل نمی شود که امشب شب دوم ماه است و دیشب شب اول بوده است.

البته همان طور که واضح است عبارت صاحب عروة در کلام بالا ناقص است و محشین هم به این امر تذکر داده اند.

به هر حال صدوق در مقنع راه مزبور را طریقی برای ثبوت هلال بر می شمارد و می فرماید: و اعلم أن الهلال إذا غاب قبل الشفق فهو لليلة و إذا غاب بعد الشفق فهو للیلتین.

وسائل ج 7 ص 204 باب 9 از ابواب احکام شهر رمضان

حدیث 3: بِإِسْنَادِهِ (شیخ طوسی) عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ (صاحب کتابی است و از روایت طبقه ی ششم می باشد) عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ الْحُرِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا غَابَ الْهِلَالُ قَبْلَ الشَّفَقِ فَهُوَ لِلَيْلَتِهِ (شب اول است) وَ إِذَا غَابَ بَعْدَ الشَّفَقِ فَهُوَ لِلَيْلَتَيْنِ (شب دوم می باشد)

در سند روایت اسماعیل، در او بحث است که آیا پدر او حر است یا حسن. به هر حال هر کدام که باشد او مجهول الحال است و توثیق نشده است از این رو خبر مزبور هم سندا ضعیف است و هم مورد عمل اصحاب نیست.

صاحب وسائل این خبر را از طریق دیگری هم نقل می کند و می فرماید: وَ رَوَاهُ الْكُلَيْنِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ جَمِيعاً عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنِ الصَّلْتِ الْخَزَّازِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع

در این سند صلت توثیق نشده است.

وَ رَوَاهُ الکلینی أَيْضاً عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَىاین دو سند هم به اسماعیل بن بحر بر می گردد که توثیق نشده است.

مضافا بر آنچه گذشت خبر مزبور معارض هم دارد:

حدیث 1: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ (او از مشایخ است و معتبر و موثق می باشد) عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى (ابن عبید یقطینی) عَنْ أَبِي عَلِيِّ بْنِ رَاشِدٍ (او فرد بلند مقامی است و از وکلای امام هادی علیه السلام می باشد.) قَالَ كَتَبَ إِلَيَّ أَبُو الْحَسَنِ الْعَسْكَرِيُّ ع كِتَاباً وَ أَرَّخَهُ تاریخ آن روز را هم برایش نوشت:) يَوْمَ الثَّلَاثَاءِ لِلَيْلَةٍ بَقِيَتْ مِنْ شَعْبَانَ (یک شب مانده بود به آخر ماه شعبان) وَ ذَلِكَ فِي سَنَةِ اثْنَتَيْنِ وَ ثَلَاثِينَ وَ مِائَتَيْنِ وَ كَانَ يَوْمُ الْأَرْبِعَاءِ يَوْمَ شَكٍّ (که معلوم نبود آخر شعبان است یا اول روز رمضان) وَ صَامَ أَهْلُ بَغْدَادَ يَوْمَ الْخَمِيسِ وَ أَخْبَرُونِي (که مردم دو جور روزه گرفتند مردم بغداد گفتند:) أَنَّهُمْ رَأَوُا الْهِلَالَ لَيْلَةَ الْخَمِيسِ وَ لَمْ يَغِبْ إِلَّا بَعْدَ الشَّفَقِ بِزَمَانٍ طَوِيلٍ (چون ماه بلند بود و شفق زائل شد ولی ماه هنوز در آسمان بود) قَالَ فَاعْتَقَدْتُ أَنَّ الصَّوْمَ يَوْمَ الْخَمِيسِ وَ أَنَّ الشَّهْرَ كَانَ عِنْدَنَا بِبَغْدَادَ يَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ (یعنی چهارشنبه را از شعبان حساب کردیم.) قَالَ (امام علیه السلام:) فَكَتَبَ إِلَيَّ زَادَكَ اللَّهُ تَوْفِيقاً فَقَدْ صُمْتَ بِصِيَامِنَا (ما هم همین طور روزه گرفتیم و روز پنج شنبه روزه گرفتیم نه چهارشنبه) قَالَ ثُمَّ لَقِيتُهُ (امام علیه السلام را) بَعْدَ ذَلِكَ فَسَأَلْتُهُ عَمَّا كَتَبْتُ بِهِ إِلَيْهِ فَقَالَ لِي أَ وَ لَمْ أَكْتُبْ إِلَيْكَ إِنَّمَا صُمْتَ الْخَمِيسَ وَ لَا تَصُمْ إِلَّا لِلرُّؤْيَةِ. سند روایت فوق صحیح است.

به هر حال این روایت به صراحت می گوید که هر چند روز پنج شنبه ماه بلند بود و چه بسا علامت این بود که دیروز اول ماه بوده است ولی امام علیه السلام فرمود: من همان روز پنج شنبه روزه را شروع کردم. از این رو بلند بودن ماه دلیل بر ثبوت هلال در شب قبل نمی باشد و ماه فقط با رؤیت ثابت می شود.

این خبر سندا صحیح است و مشهور هم مطابق آن عمل کرده اند از این رو این روایت مقدم بر روایتی است که صدوق به آن استناد کرده است.

بعد صاحب عروة می فرماید: و لا برؤيته يوم الثلاثين قبل الزوال فلا يحكم بكون ذلك اليوم أول الشهر

گفته شده است که اگر ماه پیش از ظهر دیده شود علامت این است که امروز اول ماه بعد و روز عید است و اگر بعد از ظهر باشد علامت این است که شب که می شود ماه تمام خواهد شد.

در این مورد بحث های بسیاری شده است ولی آیة الله خوئی می فرماید: تا به حال نشنیده و ندیده ایم تا ماه قبل از ظهر هم رؤیت شده باشد.

صاحب جواهر در ج 17 ص 344 می فرماید: و قد بان لك من ذلك كله انه لا يليق بالفقيه العارف بقواعد الفقه و لسانه الركون إلى هذه النصوص.

در این مورد روایات بسیاری است داله بر اینکه که ماه رمضان همیشه سی روز است و ماه شعبان همیشه بیست و نه روز می باشد. ولی صاحب وسائل در این باب 37 روایت ذکر کرده است داله بر اینکه ماه رمضان و شعبان هم مانند بقیه ی ماه ها هستند و کم و زیاد می شوند.

مثلا در روایت اول می خوانیم: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِي غَالِبٍ الزُّرَارِيِّ عَنْ‌ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبَانٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ عَلَاءٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا يَعْنِي أَبَا جَعْفَرٍ وَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ شَهْرُ رَمَضَانَ يُصِيبُهُ مَا يُصِيبُ الشُّهُورَ مِنَ النُّقْصَانِ فَإِذَا صُمْتَ تِسْعَةً وَ عِشْرِينَ يَوْماً ثُمَّ تَغَيَّمَتِ السَّمَاءُ فَأَتِمَّ الْعِدَّةَ ثَلَاثِينَ علامه در منتهی این روایات را ذکر کرده است و مورد بررسی قرار داده است.

همچنین علماء گفته اند که به ماه رمضان پارسال نگاه می کنیم و می بینیم که ماه رمضان در کدام روز هفته بوده است بعد از همان روز پنج روز حساب می کنیم و ماه رمضان سال بعد همان روز خواهد بود مثلا اگر سال گذشته ماه رمضان روز پنج شنبه بوده است در سال بعد ماه رمضان در روز دو شنبه خواهد بود (خود پنج شنبه را هم حساب می کنیم). صاحب جواهر در ج 17 ص 348 می فرماید: و كذا لا عبرة بعد خمسة أيام من أول الهلال في السنة الماضية و صوم يوم الخامس و إن كان موافقا للعادة بل في المحكي عن عجائب المخلوقات للقزويني قد امتحنوا ذلك خمسين سنة فكان صحيحا.

البته موارد دیگری هم برای شناخت اول ماه ذکر کرده اند که از جمله آنها تطوق می باشد.

باب 9 از ابواب شهر رمضان

حدیث 2: عَنْ سَعْدٍ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُرَازِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا تَطَوَّقَ الْهِلَالُ فَهُوَ لِلَيْلَتَيْنِ وَ إِذَا رَأَيْتَ ظِلَّ رَأْسِكَ فِيهِ فَهُوَ لِثَلَاثٍ یعنی اگر ماه تطوق داشت و اگر آنقدر بلند که سایه ی خودت را دیدی (حتی اگر سایه ی سرت را هم دیدی) آن علامت این است که شب سوم است.

به هر حال مشهور از عمل به این گونه روایات اعراض کرده اند.

سپس صاحب عروة اضافه می کند: و لا بغير ذلك مما يفيد الظن و لو كان قويا إلا للأسير و المحبوس‌