درس خارج فقه آیت الله نوری

کتاب الصوم

89/10/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مواردی که از وجوب روزه استثناء شده است.

 بحث در صوم است و گفتیم مطابق (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيام‏) هر کس ماه رمضان را درک کند باید روزه بگیرد.

 از این حکم مواردی استثناء شده است و گفتیم یکی از آن موارد مرض است. خداوند می فرماید: (وَ مَنْ كانَ مَريضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّام‏) کسانی که مریض هستند باید بعد از ماه رمضان قضاء آن نمازها را به جا آورند. در اخبار، مرضی معیار افطار روزه است که اگر فرد روزه بگیرد به او ضرر می رسد از این رو هر مرضی موجب افطار روزه نیست.

 بیمارانی که روزه برای آنها ضرر دارد نباید روزه بگیرند و حکم روزه در مورد آنها تخصیص خورده است و وجوب روزه از آنها برداشته شده است از این رو اگر روزه بگیرند روزه اشان صحیح نمی باشد.

مورد دیگر آن است که واجب اهمی با روزه مزاحمت داشته باشد مثلا روزه دار باید غریقی را نجات دهد که وجوب انقاذ غریق بر وجوب روزه مقدم است. در این مورد وجوب روزه مرتفع نشده است ولی چون مکلف نمی تواند هر دو واجب را در یک زمان اتیان کند چاره ای ندارد که وجوب اهم را انتخاب کند و روزه که مهم است را کنار بگذارد.

 به مناسبت این بحث، بحث ترتب را مطرح کردیم. گفتیم که مطابق نظر محقق خراسانی وجوب مهم امر ندارد ولی مطابق نظر امام و کسانی که قائل به ترتب هستند وجوب هم هنگامی از بین می رود که فرد به سراغ اهم برود ولی اگر فرد تصمیم به ترک اهم داشته باشد در این صورت وجوب مهم به قوت خود باقی است.

 بنابراین طبق نظر قائلین به ترتب اگر کسی امر به اهم را ترک کند و روزه بگیرد، روزه اش صحیح است.

سپس صاحب عروة می فرماید: و لو صام بزعم عدم الضرر فبان الخلاف بعد الفراغ من الصوم ففي الصحة إشكال فلا يترك الاحتياط بالقضاء.

 اگر کسی تصور می کرد که روزه برایش ضرر ندارد و بعد متوجه شد که این روزه هایی که گرفته است برایش ضرر داشته است در این صورت در صحت روزه اشکال است و احتیاط در قضا کردن است.

علت آن این است که اگر ضرر وجود داشته است دیگر وجوب روزه از او برداشته شده است و روزه هایی که گرفته است بدون امر بوده است. او هنگام روزه گرفتن چون به ضرر علم نداشته است تصور می کرد که امر به روزه بر او آمده است ولی بعد فهمید که روزه ضرر داشته و امری که تصور می کرد خیالی بوده است مانند کسی که خیال می کرد ظهر داخل شده است و نماز را خواند و بعد دید که قبل از ظهر بوده است و در واقع امر نداشته است که واضح است نمازش صحیح نیست و باید دوباره بخواند.

 حتی ما در کلام صاحب عروة که می فرماید: (ففی الصحة اشکال) می گوییم: بلا اشکال روزه اش باطل است.

 امام قدس سره در حاشیه ی عروة می فرماید: عدم الصحة لا یخلو من قرب

 بعد صاحب عروة به سراغ فرع دیگری می رود و می فرماید: و إذا حكم الطبيب بأن الصوم مضر و علم المكلف من نفسه عدم الضرر يصح صومه.

 یعنی طبیب حکم کرده است که روزه برایش مضر است ولی خودش بر اساس تجربه و یا راه دیگر می داند که روزه برایش مضر نیست. در این صورت اگر روزه بگیرد روزه اش صحیح نیست زیرا هر چند قول طبیب حاذق در تشخیص این قبیل موضوعات حجت است ولی حجت دیگری هم وجود دارد و آن اینکه شخص خودش به واقعیت خودش علم دارد.

 در ما نحن فیه دو روایت وارد شده است: وسائل ج 7 ص 156 و 157 خبر 3 و 5 از باب 20 خواندیم: (هو اعلم بنفسه) یعنی طبیب عالم است ولی او به خودش اعلم است.

 بعد صاحب عروة عکس این فرع را مطرح می کند: و إذا حكم بعدم ضرره و علم المكلف أو ظن كونه مضرا وجب عليه تركه و لا يصح منه

 در این حالت مکلف چون اعلم به خودش است باید به نظر خودش عمل کند و هر چند طبیب می گوید روزه برایش ضرر ندارد باید روزه را ترک کند.

 سپس صاحب عروة سراغ مسئله ی اول می رود و می فرماید:يصح الصوم من النائم‌ و لو في تمام النهار إذا سبقت منه النية في الليل و أما إذا لم تسبق منه النية فإن استمر نومه إلى الزوال بطل صومه و وجب عليه القضاء إذا كان واجبا و‌ إن استيقظ قبله نوى و صح كما أنه لو كان مندوبا و استيقظ قبل الغروب يصح إذا نوى‌

 یعنی اگر کسی در تمام مدت روزه خواب باشد روزه اش صحیح است البته به این شرط که شب قبلش برای روزه نیت کرده باشد.

 علت آن این است که روزه به معنای امساک از جمیع مفطرات از فجر تا مغرب است. فردی که خوابیده است هم از قبل نیت کرده است و هم امساک از او متمشی شده است و در امساک شرط نیست که عن توجه و التفات باشد. همانطور که اگر کسی بخشی از روز را بخوابد نمازش صحیح است و حتی در روایت آمده است که خواب روزه دار عبادت است.

 به اگر کسی از شب قبل نیت نکرده باشد مثلا روز اول ماه رمضان بود و حواسش نبود که ماه رمضان وارد شده است او اگر قبل از ظهر بیدار شود و نیت کند روزه اش صحیح است ولی اگر از ظهر بگذرد روزه اش باطل است و باید آن را قضا کند.

اشکالی که در اینجا وجود دارد این است که ما روایتی خاصه نداریم که اگر نائم که شب قبل نیت نکرده است اگر قبل از زوال بیدار شود و نیت کند روزه اش صحیح است و الا نه. ولی در مورد قضا روایت داریم که اگر کسی می خواهد روزه ی قضا بگیرد اگر مفطری را مرتکب نشده باشد و قبل از ظهر نیت کند روزه اش صحیح است.

به دلیل این اشکال بعضی از محشین مانند آیة الله خویی اشکال کرده اند که این حکم صحیح نیست. امام قدس سره هم قائل که کفایت نیت قبل از ظهر خالی از تامل نیست ولی لا یخلو من قوة. علت قوت هم این است که آن روایات اعم است و از روزه ی واجب سخن می گوید از این رو در روزه ی نذری هم می توانیم این حکم را جاری کنیم و نیت قبل از زوال را کافی بدانیم.

 در هر حال ما همانند صاحب عروة فتوا می دهیم. تا اینجا حکم مربوط به روزه ی واجب بود ولی اگر روزه اش مستحبی باشد او اگر مفطری را مرتکب نشود و قبل از غروب نیت کند روزه ی آن روز از او قبول می شود و صحیح است.

 صاحب عروة در مسئله ی دوم می فرماید: يصح الصوم و سائر العبادات من الصبي المميز على الأقوى‌ من شرعية عباداته و يستحب تمرينه عليها بل التشديد عليه لسبع من غير فرق بين الذكر و الأنثى في ذلك كله‌

 اگر کسی عاقل باشد ولی بالغ نباشد در صحت عبادات او بحث است به این معنا که آیا اگر نماز بخواند نمازش صحیح است و می شود به او اقتدا کرد و یا می تواند نماز و روزه ی استیجاری بگیرد یا نه؟

 صاحب عروة قائل است که اقوی این است که عبادات او مشروع و صحیح است.

بعضی از علماء به روایات رفع قلم از صبی تمسک کرده اند و گفته اند عبادات او صحیح نیست.

نقول: این قلم، قلم مؤاخذه است نه قلم شرعیت از این رو اگر عملی که صبی انجام می دهد جامع شرایط صحت باشد عمل مزبور از او صحیح واقع می شود.

آیة الله خویی راه دیگری را برای صحت عبادات صبی پیموده اند و آن اینکه ما از ادله متوجه می شویم که عباداتی مانند حج و صوم و امثال آن، عباداتی هستند که نزد خداوند دارای محبوبیت و مصلحت است و اگر صبی هم آن را انجام دهد به همان محبوبیت و مصلحت می رسد.

همچنین آیة الله خویی بحث دیگری در این مورد مطرح کرده اند که آیا امر به امر، امر است یا نه؟ مثلا کسی به والدین امر کرده است که به فرزندشان امر کنند کاری را انجام دهد در ما نحن فیه هم کانه شارع به والدین امر کرده است که به فرزندان امر کنند تا عبادت کنند این در حکم این است که خود شارع امر کرده باشد از این عمل آنها امر دارد و عملشان صحیح است. بنابراین عبادات صبی مشروع است و صرفا تمرینیة نیست.

 بعد صاحب عروة اضافه می کند که مستحب است صبی را به انجام عبادات تمرین دهند و این تمرین در هفت سالگی تشدید شود چه فرزند پسر باشد یا دختر.