درس خارج فقه آیت الله نوری

کتاب الصوم

89/10/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شرایط صحت صوم (عدم سفر و عدم مرض)

 یکی از بحث هایی در افطار کردن روزه در سفر است این است که بین افطار روزه و قصر نماز ملازمه است.

 وسائل ج 7 ص 130 باب 4 از ابواب من یصح منه الصوم حدیث 1 (إِذَا قَصَرْتَ أَفْطَرْتَ وَ إِذَا أَفْطَرْتَ قَصَرْتَ) و باب 5 حدیث 9 (وَ لَيْسَ يَفْتَرِقُ التَّقْصِيرُ وَ الْإِفْطَارُ فَمَنْ قَصَّرَ فَلْيُفْطِرْ)

 صاحب جواهر در ج 17 ص 604 می فرماید: کل سفر یجب قصر الصلاة فیه یجب قصر الصوم فیه و بالعکس

 صاحب عروة در ادامه می فرماید: كما أنه يصح صومه إذا لم يقصر في صلاته كناوي الإقامة عشرة أيام و المتردد ثلاثين يوما كثير السفر و العاصي بسفره و غيرهم ممن تقدم تفصيلا في كتاب‌ الصلاة.

 یعنی اگر کسی نیت اقامه ی ده روزه بکند روزه اش تمام است و نمازش هم قصر نیست.

 دلیل این حکم در کتاب صلاة در باب نماز مسافر ذکر شده است.

همچنین کسی که در سفر امروز و فردا می کند و نیت سفر ندارد او تا سی روز نمازش و روزه اش قصر است ولی از روز سی و یکم باید هر دو را بتمامه انجام دهد.

 مورد سوم هم کسی است که کثیر السفر می باشد. البته برای کثیر السفر قیودی وجود دارد:

 اول اینکه از اول قصد سفرهای متعددی داشته باشد.

 دوم اینکه برای انجام کارهای شغلی می رود. مثلا اگر کسی برای معالجه به جایی رود این سفر او سفر شغلی نیست.

 چنین فردی که این دو قید را دارد در سفر اول نباید روزه بگیرد ولی از سفر دوم باید هر دو را قصر کند.

سوم اینکه او در وطن یا در محلی اقامه ی ده روز نداشته باشد.

 امام قدس سره قائل است که کسی که شغلش سفر است مانند خلبان و غیره در حکم کثیر السفر است. (ولی ما قائل هستیم این اعم است از کسی شغلش سفر باشد یا کسی که شغلش در سفر باشد.)

و مورد چهارم کسی است که سفرش معصیت است.

 کسی که سفرش معصیت است بر چند قسم است:

 گاه اصل سفر معصیت است مثلا از زمین غصبی به سفر می رود.

 گاه حرکتش معصیت است مثلا می رود تا دزدی کند. در هر دو صورت نماز او تمام است و روزه اش را باید بگیرد.

از دیگر موارد امکنه ی اربعه است که نماز را در آنجا هم می توان قصر خواند و هم تمام. آن چهار مکان عبارتند از شهر مدینه شهر مکه، حائر حسینی و مسجد کوفه. در این موارد روزه را نباید گرفت.

صاحب جواهر در مقام این بر آمده است که ملازمه بین قصر نماز و قصر روزه را درست کند از این رو این مورد را توجیه می کند و می فرماید: عبارت اذا قصرت افطرت یعنی هر جا قصر واجب شد تعیینا افطار باید بکند و الا نه و حال آنکه وجوب در اینجا تخییری است نه تعیینی.

نقول: به هر حال ما احتیاج به این توجیهات نداریم و تابع روایات هستیم.

 سپس صاحب عروة به سراغ ششم شرط از شرائط صوم می رود و می فرماید: السادس عدم المرض أو الرمد الذي يضره الصوم لإيجابه شدته أو طول برئه شدة ألمه أو نحو ذلك سواء حصل اليقين بذلك أو الظن بل أو الاحتمال الموجب للخوف

 این شرط عبارت است از نبود مرض یا درد چشم و مانند آن که روزه گرفتن موجب شدت مرض، طولانی شدن مدت خوب شدن یا شدید تر شدن درد می شود و هکذا. در این مورد گاه فرد یقین دارد که این موارد پیش می آید و گاه ظن دارد و گاه احتمال می دهد که چنین شود. صاحب عروة در همه ی این حالات قائل است که روزه را باید ترک کرد. البته واضح است که مراد ایشان از احتمال، احتمالی است که منشأ عقلائی داشته باشد مثلا طبیبی به او بگوید. به هر حال معیار در روایات خوف معرفی شده است.

دلالت روایات:

 باب 19 از ابواب من یصح منه الصوم

 حدیث 1: مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (شیخ صدوق) بِإِسْنَادِهِ عَنْ حَرِيزٍ (از روات طبقه ی پنجم) عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الصَّائِمُ إِذَا خَافَ عَلَى عَيْنَيْهِ مِنَ الرَّمَدِ (درد چشم) أَفْطَرَ. در این روایت خوف میزان قرار داده شده است.

 حدیث 2: بِإِسْنَادِهِ (شیخ صدوق) عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ اشْتَكَتْ أُمُّ سَلَمَةَ رَحِمَهَا اللَّهُ عَيْنَهَا فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَأَمَرَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص أَنْ تُفْطِرَ وَ قَالَ عَشَاءُ اللَّيْلِ لِعَيْنِكِ رَدِيٌّ. اعشی به کسی می گویند که شب کوری دارد و شبها به درستی نمی بیند.

 در این روایت هم خوف میزان قرار داده شده است.

 باب 20 از ابواب من یصح منه الصوم

 حدیث 3: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ (عَنْ شُعَيْبٍ) عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ‏ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَا حَدُّ الْمَرِيضِ إِذَا نَقَهَ فِي الصِّيَامِ فَقَالَ ذَلِكَ إِلَيْهِ هُوَ أَعْلَمُ بِنَفْسِهِ إِذَا قَوِيَ فَلْيَصُمْ سند این روایت صحیح است.

 بعضی از روایات قوت و ضعف مریض را معیار قرار داده است و بعضی ضرر داشتن و بعضی می گویند که فرد خودش از حال خودش باخبر است و می داند روزه برای او ضرر دارد یا نه.