درس خارج فقه آیت الله نوری

کتاب الصوم

89/08/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کفاره‌ی ماه رمضان

     در بحث کفارات به مسئله ی بیست و یکم از عروة رسیده ایم. صاحب عروة می فرماید: من عليه الكفارة إذا لم يؤدها حتى مضت عليه سنين لم تتكرر .

     اگر کسی کفاره ی روزه به گردنش باشد و بعد از گذشت چندین سال همچنان آن را ادا نکند، این کفاره بیشتر نمی شود. علت این مسئله این است که در بعضی موارد کفاره ی تاخیر وجود دارد و فرد لازم است که تا قبل از ماه رمضان سال بعد آن را ادا کند و الا کفاره بیشتر می شود ولی در کفاره ی عمدی ماه رمضان چنین نیست. علتش این است که دلیلی بر تکرار کفاره نیست و اگر شک کنیم که کفاره بیشتر می شود یا نه اصل برائت جاری می کنیم.

مسئله ی 22: الظاهر أن وجوب الكفارة موسع فلا تجب المبادرة إليها نعم لا يجوز التأخير إلى حد التهاون

     این مسئله در مورد این است که وجوب کفاره موسع است (بر خلاف وجوب حج و یا نماز آیات که باید فورا انجام داده شوند و وجوب آنها فورا ففورا است همچنین بعضی از واجب ها موقت است مانند نماز ظهر و یا روزه ی ماه رمضان ولی کفاره ی ماه رمضان وجوب موسع دارد)

سپس صاحب عروة اضافه می کند که هرچند کفاره ی ماه رمضان موسع است ولی نباید آنقدر تاخیر انداخته شود که موجب تهاون و بی اعتنایی به این واجب شود زیرا روایات ما از مورد تهاون و سهل انگاری انصراف دارد و نه تنها روزه در هیچ واجبی نباید کاری کرد که علامت تهاون باشد.

مسئله ی 23: إذا أفطر الصائم بعد المغرب على حرام من زنا أو شرب الخمر أو نحو ذلك لم يبطل صومه و إن كان في أثناء النهار قاصدا لذلك .

     این مسئله در مورد این است که اگر کسی روزه اش را تا مغرب، تمام و کمال انجام داد و بعد به عنوان افطار به چیز حرامه افطار کرد روزه اش باطل نمی شود حتی اگر در طول روز تصمیم داشت که بعد از مغرب با آن حرام افطار کند.

     دلیل آن این است که روزه به معنای امساک از یک سری چیزها از فجر تا مغروب است که آن امساک هم باید برای خدا باشد و فرد هم این تکلیف را بدون کم و کاست انجام داده است و از عهده ی تکلیف بیرون آمده است.

مسئله ی 24: مصرف كفارة الإطعام الفقراء إما بإشباعهم و إما بالتسليم إليهم كل واحد مدا و الأحوط مدان من حنطة أو شعير أو أرز أو خبز أو نحو ذلك و لا يكفي في كفارة واحدة إشباع شخص واحد مرتين أو أزيد أو إعطاؤه مدين أو أزيد بل لا بد من ستين نفسا نعم إذا كان للفقير عيال متعددون و لو كانوا أطفالا صغارا يجوز اعطائه بعدد الجمیع لکل واحد مد.

     این مسئله در مورد مصرف کفاره ی اطعام است. صاحب عروة می فرماید که مصرف این کفاره فقط فقرا هستند. مصرف کفاره مانند مصرف زکات نیست زیرا زکات مصارف متعددی دارد مانند ابن سبیل، غارمین و موارد دیگر ولی مصرف کفاره ی اطعام مسکین فقط فقرا و مساکین هستند. به این گونه که یا آنها را در منزل خود دعوت کند و سیر نماید و یا طعام را به دست آنها بدهد که خودشان بروند بخورند.

     صاحب عروة قائل است که به هر نفر باید یک مد (ده سیر که معادل یک چهارم سه کیلو است و حدود 750 گرم است.) و احوط مستحبی این است که دو مد بدهد. (هر گاه احوط بعد از فتوا باشد این علامت این است که احتیاط مستحبی است.)

     حکم بعدی این است که این مد می تواند گندم باشد، برنج، نان و امثال آن باشد و در هر حال باید یک چیز غذائی باشد و این هم به اختلاف ازمان و اماکن با هم فرق می کند مثلا ممکن است در یک زمان سیب زمینی ملاک اطعام باشد.

     همچنین اضافه می کند که باید شصت نفر را سیر کند و نمی تواند به یک نفر غذای شصت نفر را بدهد که او شصت بار بخورد و سیر شود (و یا مثلا یک نفر را اگر دو بار طعام دهد آن هم جایز نیست.)

     در خاتمه می افزاید که اگر یک فقیر چند نفر عیال و زن و فرزند دارد هرچند عیال او اطفال کوچکی باشد می تواند هر کدام را یک نفر حساب کند. (البته در روایت است که باید بچه ها باید به اندازه ای باشد که هر کدام به اندازه ی یک نفر غذا بخورند)

حال باید روایات این مسائل را بررسی کنیم:

     باب 8 از ابواب ما یمسک عنه الصائم (ج 7 وسائل ص 28)

     ح 10: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ (سعد بن عبد الله حمیری) عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ يَعْنِي أَحْمَدَ بْنَ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ أَفْطَرَ يَوْماً مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ مُتَعَمِّداً قَالَ عَلَيْهِ خَمْسَةَ عَشَرَ صَاعاً لِكُلِّ مِسْكِينٍ مُدٌّ بِمُدِّ النَّبِيِّ ص أَفْضَلُ این حدیث سندا صحیح است.

     مد و صاع از کیل هایی بود که به مرور زمان کم و زیاد می شد از این رو امام علیه السلام می فرماید که اگر این مد به اندازه ی مد زمان رسول الله باشد بهتر است.

     در بعضی از روایات مانند روایت فوق مسکین است و در بعضی فقیر آمده است و بعضی از ارباب لغت گفته اند که مسکین اشد حالا از فقیر می باشد و همچنین گفته اند که مسکین کسی است که به دلیل عفت و آبرویی که دارد سؤال نمی کند ولی فقیر فقیر خود را ظاهر می کند. ولی ظاهرا در روایات، مسکین همان فقیر است.

     به هر حال در این حدیث از مد سخن به میان آمده است.

     ح 12: بِإِسْنَادِهِ (شیخ طوسی) عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ لَزِقَ بِأَهْلِهِ فَأَنْزَلَ قَالَ عَلَيْهِ إِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِيناً مُدٌّ لِكُلِّ مِسْكِينٍ در سند این روایت عثمان بن عیسی هر چند واقفی است ولی موثق است.

     در این روایت هم مقدار واجب اطعام به مقدار مد معرفی شده است. ولی در خبر 2، 4، 6، 7 و 8 سخن از عشرون صاعا به میان آمده است.

     ح 2: َ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ أَفْطَرَ يَوْماً مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ مُتَعَمِّداً فَقَالَ إِنَّ رَجُلًا أَتَى النَّبِيَّ ص فَقَالَ هَلَكْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ مَا لَكَ قَالَ النَّارَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ وَ مَا لَكَ قَالَ وَقَعْتُ عَلَى أَهْلِي قَالَ تَصَدَّقْ وَ اسْتَغْفِرْ فَقَالَ الرَّجُلُ فَوَ الَّذِي عَظَّمَ حَقَّكَ مَا تَرَكْتُ فِي الْبَيْتِ شَيْئاً لَا قَلِيلًا وَ لَا كَثِيراً قَالَ فَدَخَلَ رَجُلٌ مِنَ النَّاسِ بِمِكْتَلٍ (ظرفی بوده است) مِنْ تَمْرٍ فِيهِ عِشْرُونَ صَاعاً يَكُونُ عَشَرَةَ أَصْوُعٍ بِصَاعِنَا (این نشان می دهد که صاع در زمان امام صادق علیه السلام دو برابر صاع در زمان پیامبر بوده است) فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص خُذْ هَذَا التَّمْرَ فَتَصَدَّقْ بِهِ...

     در خبر 5 از این باب پانزده صاع ذکر شده است:

     مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَبْدِ الْمُؤْمِنِ بْنِ الْهَيْثَمِ الْأَنْصَارِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَنَّ رَجُلًا أَتَى النَّبِيَّ ص فَقَالَ هَلَكْتُ وَ أَهْلَكْتُ فَقَالَ وَ مَا أَهْلَكَكَ قَالَ أَتَيْتُ امْرَأَتِي فِي شَهْرِ رَمَضَانَ وَ أَنَا صَائِمٌ... قَالَ تَصَدَّقْ عَلَى سِتِّينَ مِسْكِيناً قَالَ لَا أَجِدُ فَأُتِيَ النَّبِيُّ ص بِعِذْقٍ فِي مِكْتَلٍ فِيهِ خَمْسَةَ عَشَرَ صَاعاً مِنْ تَمْرٍ فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ ص خُذْ هَذَا فَتَصَدَّقْ بِهَا.

     علت تغییر در عدد صاع برای این بوده است که مقدار صاع در طول زمان متفاوت بوده است ولی آنچه برای ما مهم است این است که باید بر هر مسکین یک مد بدهند و در نصوص متعددی مقدار آن مشخص شده است.

     وسائل ج 15ص 599 باب 10 از ابواب کفارات.

     ح 1: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع كَفَّارَةُ الدَّمِ إِذَا قَتَلَ الرَّجُلُ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً إِلَى أَنْ قَالَ وَ إِذَا قَتَلَ خَطَأً أَدَّى دِيَتَهُ إِلَى أَوْلِيَائِهِ ثُمَّ أَعْتَقَ رَقَبَةً فَإِنْ لَمْ يَجِدْ صَامَ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ أَطْعَمَ سِتِّينَ مِسْكِيناً مُدّاً مُدّاً وَ كَذَلِكَ إِذَا وُهِبَتْ لَهُ دِيَةُ الْمَقْتُولِ فَالْكَفَّارَةُ عَلَيْهِ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ رَبِّهِ لَازِمَةٌ این حدیث سندا صحیح است و دلالت بر مد دارد.

     در باب 12 ص 560:

     ح 1: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنْ صَفْوَانَ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي كَفَّارَةِ الْيَمِينِ يُطْعِمُ عَشَرَةَ مَسَاكِينَ لِكُلِّ مِسْكِينٍ مُدٌّ مِنْ حِنْطَةٍ أَوْ مُدٌّ مِنْ دَقِيقٍ وَ حَفْنَةٌ (در مجمع البیان آمده است ملا الکف من الطعام) أَوْ كِسْوَتُهُمْ لِكُلِّ إِنْسَانٍ ثَوْبَانِ أَوْ عِتْقُ رَقَبَةٍ ...

     باب 14 از ابواب کفارات.

     ح 2: عَنِ ابْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ فِي كَفَّارَةِ الْيَمِينِ عِتْقُ رَقَبَةٍ أَوْ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ وَ الْوَسَطُ الْخَلُّ وَ الزَّيْتُ وَ أَرْفَعُهُ الْخُبْزُ وَ اللَّحْمُ وَ الصَّدَقَةُ مُدٌّ مِنْ حِنْطَةٍ لِكُلِّ مِسْكِينٍ وَ الْكِسْوَةُ ثَوْبَانِ الْحَدِيثَ

     صاحب جواهر نیز می فرماید که اگر این طعام از میوه ها و یا مربا ها باشد باز هم جایز است.

نکته ی دوم در کلام صاحب عروة این است که نمی تواند به یک نفر دو سهم یا بیشتر بدهد. بله اگر کسی برای یک روز به شصت نفر اطعام دهد می تواند برای کفاره ی دوم دوباره به همان شصت نفر اطعام دهد ولی برای کفاره ی یک روز باید حتما به شصت نفر جدا جدا اطعام دهد.

     وسائل ج 15 ص 569 باب 16 از ابواب کفارات

     ح 2: بِإِسْنَادِهِ (شیخ طوسی) عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا إِبْرَاهِيمَ ع (موسی بن جعفر علیه السلام) عَنْ إِطْعَامِ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ أَوْ إِطْعَامِ سِتِّينَ مِسْكِيناً أَ يُجْمَعُ ذَلِكَ لِإِنْسَانٍ وَاحِدٍ يُعْطَاهُ قَالَ لَا وَ لَكِنْ يُعْطَى إِنْسَاناً إِنْسَاناً كَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى قُلْتُ فَيُعْطِيهِ الرَّجُلُ قَرَابَتَهُ إِنْ كَانُوا مُحْتَاجِينَ قَالَ نَعَمْ الْحَدِيثَ