درس خارج اصول حضرت آیت الله نوری

89/06/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مسئله‌ی ششم و هفتم عروة

بحث در مسئله ی ششم است و صاحب عروة می فرماید: لا یجوز للصائم ان یذهب الی المکان الذی یعلم اضطراره فیه الی الافطار باکراه او ایجار الی حلقه او نحو ذلک و یبطل صومه لو ذهب و صار مضطرا و لو کان بنحو الایجار بل لا یبعد بطلانه بمجرد القصد الی ذلک فانه کالقصد للافطار.

اکراه آن است که فرد را تهدید کنند که اگر روزه را افطار نکند ضرری به او برسانند ولی بعد از آنکه انسان را ترساندند انسان به اختیار خودش روزه را افطار می کند ولی ایجار آن است که فرد را بخوابانند و آب در حلقش بریزند که در آن آب خوردن تحت اختیار فرد نیست.

صاحب عروة در هر دو مورد می گوید که اگر کسی به مکانی برود که از روی اکراه یا ایجار باید روزه اش را باطل کند هم رفتنش به چنین مکانی از نظر تکلیفی حرام است و هم در این صورت روزه اش باطل است.

اما در مورد فرد مکره او چون می داند که اگر به آنجا برود مجبور می شود روزه اش را افطار کند اگر به چنین مکانی رود این در حکم این است که با اختیار خودش روزه اش را افطار کرده است و چه بسا کفاره هم داشته باشد.

اما در مورد ایجار کسی که می داند اگر به آنجا رود او را می خوابانند و آب در حلقش می ریزند او چون عمدا روزه اش را باطل نکرده است بحث بطلان روزه ی او محل اختلاف شده است.

در میان شراح عروة آیة الله خوئی (مستند العروة ج 1 ص 172) و محمد تقی آملی در کتاب مصباح الهدی تبعا لصاحب العروة گفته اند که در صورت ایجار هم روزه اش باطل می باشد و قضا و کفاره دارد.

در برابر آنها مرحوم حکیم در مستمسک می گوید که روزه ی او باطل نیست زیرا با اختیار خود اکل و شرب انجام نداده است. مبطل روزه اکل و شرب است و آن دو ظهور در اکل و شرب اختیاری دارد از این رو ایجار موجب بطلان نیست و این مانند کسی است که در خواب محتلم شود که روزه اش باطل نیست. هکذا سید عبد الاعلی سبزواری صاحب مهذب الاحکام هم به همین قول قائل است.

امام رحمه الله در اینجا می فرماید: فیه تامل.

از این رو در اینجا سه قول وجود دارد:

دلیل کسانی که قائل به عدم بطلان هستند این است که می گوید آنی که روزه را باطل می کند اکل و شرب اختیاری است ولی کسی که به مکانی می رود که به شکل غیر اختیاری آب در گلویش می ریزند روزه اش صحیح است.

محقق خوئی و صاحب مصباح الهدی می گویند: آنی که روزه را باطل می کند ورود طعام و شراب به حلق است که در صورت ایجار وجود دارد از این رو روزه اش باطل است.

خلاصه بحث به این بر می گردد که معلوم کنیم آیا مفطر عبارت است از خوردن و شرب با اختیار (نظر صاحب مستمسک) و یا ورود آب و غذا به حلق و لو غیر اختیاری (نظر محقق خوئی). محقق خوئی کلام صاحب مستمسک را نقل می کند و رد می کند.

به نظر ما حق با محقق حکیم است و روزه باطل نیست زیرا در روایات آمده است که اکل و شرب روزه را باطل می کند و ظهور این دو در اکل و شرب اختیاری است و حتی بر خلاف نظر امام تاملی هم در مسئله نداریم. همان گونه که خروج منی مطلقا موجب بطلان روزه نیست بلکه باید این خروج از روی عمد باشد از این رو اگر کسی در خواب محتلم شود روزه اش باطل نیست.

گفته نشود که الامتناع بالاختیار لا ینافی الاختیار زیرا بحث در صغری است و بحث در این است که مفطر چه چیزی است که به نظر ما مفطر در اینجا محقق نمی شود.

سپس صاحب عروة می فرماید: بل لا یبعد بطلانه بمجرد القصد الی ذلک فانه کالقصد للافطار.

یعنی به مجرد قصد رفتن به چنین مکانی هم مبطل می باشد. این بحث به قصد افطار بر می گردد که در فصل اول مسئله ی 22 این بحث را مطرح کردیم که اگر کسی در حال صیام نیت کند که روزه را قطع کند و یا نیت کرد که آب بخورد (نیت قاطع) در آنجا امام قائل بود که نیت قطع مبطل است ولی نیت قاطع مبطل نیست و صاحب جواهر (جلد 17 ص 66) هم به همین قائل بود زیرا ممکن است دنبال آب برود ولی آب پیدا نکند ولی صاحب عروة در هر دو مورد قائل به بطلان بود.

ما در آنجا قائل بودیم که هیچ یک مبطل نیست زیرا در روایات آمده است که اکل و شرب مبطل است نه نیت خوردن و قطع کردن. آنها می گویند که روزه همان نیت و تسلیم در برابر خداست که از طلوع تا غروب نیتی دائمی داشته باشد که روزه را قطع نکند و با نیت قطع و قاطع این نیت قطع می شود. ولی به نظر ما روزه همان اجتناب از اکل و شرب و سایر مفطرات است که این هنوز بدون عیب باقی مانده است و با نیت قطع و قاطع از بین نمی رود و در موردی که فرد تصمیم به افطار می گیرد و بعد منصرف می شود و این نشان می دهد که در حقیقت نمی خواست روزه را باطل کند و الا چیزی می خورد.

مسئله ی هفتم: اذا نسی فجامع لم یبطل صومه و ان تذکر فی الاثناء وجب المبادرة الی الاخراج و الا وجب علیه القضاء و الکفارة

اگر از روی نسیان جماع کند روزه اش صحیح است زیرا جماع عمدی روزه را باطل می کند و اگر در اثنا متوجه شود باید خود را کنار بکشد زیرا مجامعت با زنان هم ابتداء و هم استدامة موجب بطلان روزه است.