درس خارج فقه آيت‌الله حسین نوری‌همدانی

89/01/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : فی المفطرات – تعمد القی

 

عرض کردیم که اگر شخص روزه دار عمداً قی کند روزه اش باطل می شود و باید آن را قضا کند و گفتیم که روایات مربوط به این موضوع در باب 29 از ابواب مایمسک عنه الصائم ذکر شده است که اغلب آنها از لحاظ سند صحیح هستند منتهی در میان 10 خبری که در این باب آمده است در خبر 8 و 9 مطلبی برخلاف آنچه که گفتیم بیان شده است که ما باید از آنها جواب بدهیم . تا خبر 4 از کلینی نقل شده است و از خبر 5 به بعد از شیخ طوسی نقل شده است ، خوب و اما خبر پنجم از این باب 29 این خبر است :« محمدبن الحسن باسناده ، عن محمدبن علی بن محبوب ، عن محمدبن الحسین عن عثمان بن عیسی ، عن سماعة قال: سألته عن القئ فی رمضان ؟ فقال : إن کان شئ یبدره فلابأس ، وإن کان شئ یکره نفسه علیه أفطر وعلیه القضاء ... الحدیث » .

اسناد شیخ به ابن محبوب قمی صحیح می باشد و عثمان بن عیسی واقفی است ولی ثقه می باشد فلذا خبر از جهت او موثق می باشد ، و بدر یبدر أی یسبقه یعنی اگر قی کردن بدون اختیار صورت بگیرد فلا بأس ولی اگر خودش عمداً قی کند روزه اش باطل است و قضا هم دارد .

خبر ششم از باب 29 این خبر است : « وباسناده عن علی بن الحسین ، عن هارون بن مسلم ، عن مسعدة بن صدقة ، عن أبی عبدالله ، عن أبیه (ع) أنّه قال: من تقیّأ متعمّداً و هو صائم فقد أفطر و علیه الإعادة فإن شاء الله عذّبه، وإن شاء غفرله ، وقال: من تقیّأ و هو صائم فعلیه القضاء » . علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی همان بابویه قمی معروف است که در قم مدفون می باشد و بقیه هم ثقه هستند ، و این خبر هم دلالت دارد براینکه اگر عمداً قی کند روزه اش باطل است و باید قضا هم کند ، و در آخر روایت گفته شده ؛ فإن شاء الله عذّبه وإن شاء غفرله : مراد از این عبارت این است که کفاره ندارد . خبر هفتم باب این خبر است :« وعنه ، عن محمد واحمد ابنی الحسن ، عن أبیهما ، عن عبدالله بن بکیر ، عن بعض أصحابنا ، عن أبی عبدالله (ع) قال : من تقیّأ متعمّداً و هو صائم قضی یوماً مکانه » . عنه ؛ یعنی شیخ طوسی از محمد و احمد که هر دو فرزند حسن بن علی بن فضال هستند نقل می کند که همه آنها فطحی المذهب هستند ولی ثقه می باشند و عبدالله بن بکیر هم فطحی المذهب می باشد ولی ثقه است فلذا خبر موثقه می باشد ، از حضرت عسگری (ع) درباره بنی فضال سؤال شد که اینها محدثین بزرگی هستند ولی فطحی المذهب اند ما در مواجه با کتب آنها چکار کنیم در حالی که خانه های ما پر است از کتب آنها ؟ حضرت فرمودند روایتهای آنها را اخذ کنید ولی آنچه که رأی و فتوای آنهاست ترک کنید ، خلاصه اینکه در این روایت هم گفته شده اگر عمداً قی کند روزه اش باطل است .

واما خبرهشتم از باب 29 این خبر است :« وباسناده عن الحسین بن سعید ، عن حمّاد ، عن عبدالله بن میمون ، عن أبی عبدالله ، عن أبیه (ع) قال : ثلاثة لایفطرن الصائم : القئ ، والاحتلام ، والحجامة... الحدیث » . این حدیث سنداً صحیح می باشد ولی برخلاف روایات دیگری است که تا به حالا خوانده ایم پس باید فکری به حال این حدیث بکنیم فلذا می گوئیم که مراد از این روایت قی کردن غیر عمدی است و جز این دیگر راهی برای توجیه این روایت نداریم و از طرفی حمل بر تقیه هم ممکن نیست زیرا سنی ها هم مثل ما حکم کرده اند ، فلذا صاحب وسائل هم فرموده است ؛ أقول : هذا محمول علی من ذرعه القئ لما سبق .

خبر نهم از باب 29 این خبر است : « وباسناده عن محمدبن احمد بن یحیی ، عن محمدبن عیسی ، عن ابن محبوب عن عبدالله بن سنان قال : سُئل أبو عبدالله (ع) عن الرجل الصائم یقلس فیخرج منه الشئ من الطعام ، أیفطره ذلک ؟ قال : لا ، قلت : فإن ازدرده بعد أن صار علی لسانه قال : لایفطره ذلک » . این خبر هم سنداً صحیح است ولی برخلاف آنچه که تا به حال گفتیم دلالت دارد و می گوید یقلس یعنی بادگلو مبطل صوم نیست و اگر بعد از اینکه بادگلو زد و چیزی به دهانش آمد إزدرده یعنی آن را جوید و فرو برد باز هم مبطل نیست این روایت مهم است و مورد بحث می باشد فلذا صاحب عروة در اولین مسئله از مسائل تعمد القی به سراغ همین مطلب رفته و درباره آن بحث کرده و گفته است که اگر شخصی بادگلو زد و چیزی به دهانش آمد جایز نیست آن را فرو ببرد زیرا أکل در اینجا صدق می کند چونکه أکل یعنی فروبردن چیزی که در فضای دهان است خواه از خارج آمده باشد یا اینکه از معده جوشیده باشد و به بالا آمده باشد ، و بعد صاحب عروة می فرمایند که وقتی فرو برد هم قضا دارد و هم کفاره و حتی در اینجا می توان گفت که کفاره جمع دارد زیرا این جزء خبائث می باشد و خبائث هم حرام هستند و کفاره افطار به خبائث کفاره جمع می باشد ، فلذا ما باید این روایت را توجیه کنیم و بعد ببینیم آیا حرف صاحب عروة صحیح است یا نه که می ماند برای شنبه إن شاء الله. خوب امروز چهارشنبه است و ما چند هفته است درباره روایتی که در آن امام صادق (ع) از یکی از شاگردانش سؤال پرسیده بحث می کینم . ...