درس خارج فقه آيت‌الله حسین نوری‌همدانی

88/10/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : فی المفطرات – الجماع

 

در شأن نزول آیه 187 ازسوره بقره : ﴿احل لکم لیلة الصیام الرفث الی نسائکم.... الی آخره﴾ نوشته اند که در ابتدا مسلمانان باید در شب و روز ماه رمضان از جماع خودداری می کردند ولکن بعدا معلوم شد که بعضی از جوانها که نمی توانستند یک ماه تحمل کنند مخفیانه و در شبها مرتکب جماع می شدند ، سپس خداوند متعال لطف فرمود و شبها را استثناء کرد و گفت که در شب ماه رمضان جماع اشکالی ندارد ، یستفاد از این آیه که جماع در شب اشکالی ندارد ولی در روز ماه رمضان روزه را باطل می کند .

دیروز درباره کلمه ای که در این آیه شریفه آمده است از بنده سوال شد : ﴿وابتغوا ما کتب الله﴾ طلب کنید آنچه را که خداوند برای شما مقدر کرده و نوشته است ، دو احتمال در اینجا وجود دارد یکی اینکه خداوند مقدر کرده که شما دارای عفت باشید و در نتیجه ارتباط با همسر عفت شما محفوظ بماند ، احتمال دوم احتمال مرحوم استاد بزرگوار ما حضرت آیت الله طباطبایی می باشد که ایشان در اینجا می فرمایند ؛ مراد از ما کتب الله لکم طلب ولد می باشد ، یعنی در نتیجه مباشرت با همسران خودتان خداوند مقدر کرده است که نسلتان افزایش پیدا کند و شما صاحب فرزند شوید .

بحث ما در این بود که جماع که مبطل روزه است اقسامی دارد و عرض کردیم دلیل این مطلب هم اخبار فراوانی است که در این رابطه داریم ، البته تعابیر زیادی هم در این روایات بکار رفته است مثلا تعبیر به نساء و جماع و اتیان اهل و نکاح و از این قبیل تعابیر ذکر شده است ، بعد عرض کردیم که فقهای ما در اینجا دو فرقه شده اند ؛ عده ای گفته اند که این روایات اطلاق دارند و شامل تمام اقسامی که برای وطی فرض کردیم می شوند و عده ای هم گفته اند که این روایات اطلاق ندارند و منصرف در آنچه که متعارف است می باشند و متعارف هم وطی نساء قبلا می باشد و معانی دیگر را باید دنبال دلیلش بگردیم ، ما درباره وطی در دبر روایتی ذکر کردیم که در آن گفته شده بود ؛ أحد المأتیین که شامل وطی در دبر هم می شد ، اما درباره بهیمة و غلام چه باید بگوییم ؟ آیت الله خوئی اعلی الله مقامه در مستند العروة می گویند که دلیلی بر بطلان روزه به خاطر وطی بهیمة و غلام نداریم و تمامی روایاتی که در این زمینه وجود دارند درباره انسان آن هم از نوع زن می باشد و دیگر شامل بهیمة و غلام نمی شوند . عده ای مانند صاحب ریاض و مسالک و حتی شیخ در خلاف تمسک به اجماع کرده اند و کفته اند ؛ دلیلنا اجماع الفرقة و اخبارهم یعنی می خواهند مسئله را با اجماع درست کنند ، به نظر بنده در بعضی از روایات یک کلمه ای وجود دارد که اگر آن را در نظر بگیریم مسئله حل می شود و آن کلمه نکاح است یعنی در چند روایت که می خوانیم کلمه نکاح ذکر شده است آن هم نکاح با الف و لام (النکاح) نه مثلاً نکاح المرئة و... ، نکاح لغتاً یعنی وطی و اینکه ماعقد نکاح می کوئیم این یک اصطلاح مستحدثی می باشد ، در چند خبر فقط نکاح را از مفطرات حساب کرده و نکاح هم به معنی وطی می باشد و دیگر فرقی نمی کند که وطی انسان باشد یا حیوان که این چند خبر را خواهیم خواند و بنده در اینجا نوشته ام که :« و لفظ العام الذی یشمل انواع الجماع هو لفظ النکاح » .

خوب اولین روایت خبر 3 از باب 1 از ابواب مایمسک عنه الصائم می باشد که در ص19 از جلد7 وسائل 20 جلدی واقع شده است ، خبر این است : « علی بن الحسین المرتضی فی رسالة المحکم والمتشابه نقلا من تفسیر النعمانی باسناده الآتی عن علی (ع) قال : و اما حدود الصوم فأربعة حدود : اولها اجتناب الأکل و الشرب ؛ و الثانی اجتناب النکاح و الثالث اجتناب القیء متعمداً، و الرابع اجتناب الاغتماس فی الماء و ما یتصل بها و ما یجری مجراها و السنن کلها » . ملاحظه می کنید که در اینجا لفظ نکاح را با الف ولام (النکاح) ذکر کرده و نکاح هم به معنی وطی می باشد پس یشمل کلما یصدق علیه الوطی اعم از اینکه با زن باشد یا بامرد یا با بهیمه و قبلاً باشد یا دبرا ً. دوم اینکه در کتاب اطعمه و اشربه آمده است که اگر کسی حیوانی را وطی کرد آن حیوان حرام می شود ، خبر 3 از باب 30 از ابواب اطعمه و اشربه که در ص 358 از جلد 16 وسائل 20 جلدی واقع شده است بر این مطلب دلالت دارد ، خبر این است : « و عن عدة من أصحابنا ، عن سهل بن زیاد ، عن محمدبن الحسن بن شمون ، عن عبدالله بن عبد الرحمن ، عن مسمع ، عن أبی عبدالله(ع) : أن امیرالمؤمنین(ع) سئل عن البهیمة التی تنکح؟ قال : حرام لحمها و لبنها » . محمدبن الحسن بن شمون توثیق نشده ولی خبر مورد عمل فقهاء ما می باشد ، همانطور که می بینید کلمه نکاح در این روایت به معنی وطی به کار برده شده است . سوم خبر 1 از باب 22 از ابواب مایمسک عنه الصائم می باشد که درص 48 از جلد 7 وسائل 20 جلدی واقع شده است ، خبر این است : « محمدبن الحسن باسناده عن محمدبن الحسن الصفار، عن محمدبن عیسی ، عن سلیمان بن جعفرحفص المروزی قال : سمعته یقول : إذا تمضمض الصائم فی شهر رمضان أو استنشق متعمداً أو شم رائحة غلیظة أو کنس بیتاً فدخل فی انفه و حلقه غبار فعلیه صوم شهرین متتابعین ، فان ذلک مفطر مثل الأکل و الشرب و النکاح » . شاهد ما جمله ای است که در ذیل روایت آمده است که نکاح را به معنی وطی گرفته است حالا وطی به هر شکلی که می خواهد باشد . چهارم خبر 4 از باب 35 از ابواب مایمسک عنه الصائم می باشد که در ص 73 از جلد 7 وسائل 20 جلدی واقع شده است ، خبر این است : « و فی العلل عن علی بن ابراهیم ، عن القاسم بن محمد ، عن حمدان بن الحسین ، عن الحسین بن الولید ، عن عمر بن یزید قال : قلت لابی عبدالله(ع) : لایّ علة لایفطر الاحتلام الصائم و النکاح یفطر الصائم ؟ قال : لان النکاح فعله ، والاحتلام مفعول به» . یستفاد از این خبر که نکاح موجب بطلان صوم است و نکاح به معنی وطی است و وطی هم به هر صورتی و با هر کسی که می خواهد باشد فرقی ندارد ، بنابراین بنده از این چهار خبر که عرض کردم از لفظ نکاح وطی با انواع مختلف و با اشخاص مختلف را استفاده کردم ، و در اینجا نوشته ام : « فالازم علی الصائم حینئذٍ هو ترک النکاح امرئة کانت أو غلاماً أو بهیمة ، قبلاً کانت أو دبراً و صغیراً کانت أو کبیراً و میتاً کانت أو حیاً لأن کل هذه الامور یؤد من النکاح ، بل لو جامعت المرئة البهائم یؤد أیضاً من النکاح و توهم عدم صحة استناد النکاح إلی المرئة یدفعه الکتاب العزیر حیث قال : فإن طلقّها فلا تحل لها من بعد حتی تنکح زوجاً غیره » .