درس خارج فقه آيت‌الله حسین نوری‌همدانی

88/10/12

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : فی المفطرات – الأکل والشرب

 

(فصل) : « فیما یجب الإمساک عنه فی الصوم من المفطرات و هی امور : الاول و الثانی : الاکل و الشرب من غیر فرق فی المأکول و المشروب بین المعتاد کالخبز و الماء و نحوهما و غیره کالتراب و الحصی و عصارة الأشجار و نحوها ، و لا بین الکثیر و القلیل کعشر حبة الحنطة أو عشر قطرة من الماء أو غیرها من المائعات ، حتی أنه لو بلّ الخیاط الخیط بریقة أو غیره ثم ردّه الی الفم و ابتلع ما علیه من الرطوبة بطل صومه إلا إذا استهلک ما کان علیه من الرطوبة بریقه علی وجه لا یصدق علیه الرطوبة الخارجیة ، وکذا لو استاک و أخرج المسواک من فمه و کان علیه رطوبة ثم ردّه الی الفم فإنه لو ابتلع ما علیه بطل صومه إلا مع الاستهلاک علی الوجه المذکور ، و کذا یبطل بابتلاع ما یخرج من بقایا الطعام من بین أسنانه » .

با توفیق پروردگار متعال فصل اول کتاب صوم را تمام کردیم و حالا وارد فصل دوم می شویم که مربوط به مفطرات صوم یعنی چیزهایی که صوم را باطل می کند می باشد ، فصل اول مربوط به نیت بود و نیت به قدری اهمیت دارد که یک فصل از فصول صوم را مسئله نیت با کیفیتهای مختلف به خود اختصاص داده است ، اما فصل دوم : « فیما یجب الامساک عنه فی الصوم من المفطرات و هی امور : الاول و الثانی : الأکل و الشرب ».

دربحث اکل و شرب باید به سه مطلب توجه داشته باشیم ؛ اول اینکه معنی اکل و شرب چیست؟ آیا اکل و شربی که مبطل صوم است خوردن و آشامیدن از طریق متعارف است یعنی خوردن و آشامیدنی که از راه دهان باشد و از راه حلق چیزی وارد معده انسان شود که این طریق متعارف می باشد ، حالا اگر کسی از راه بینی چیزی را به حلقش وارد کرد و از آنجا به معده اش آیا این مبطل روزه می باشد یا نه؟ بله مبطل می باشد چون که منظور از اکل و شرب این است که انسان چیزی را از معده خودش وارد حلق کند مثلاً اگر انسان خمر را از راه بینی شرب کند کار حرامی کرده و یا مثلاً چیز متنجسی را از راه بینی وارد حلقش کند ، بنابراین اکل و شرب انحصار در این ندارد که از طریق متعارف و معمول باشد بلکه اگر از طریق غیر متعارف هم باشد (مثلا از راه بینی) باز مبطل صوم می باشد .

دومین مطلبی که در بحث اکل و شرب باید به آن توجه داشته باشیم این است که آیا مراد ، خوردنی و آشامیدنی متعارف است یا اینکه هر چیزیکه بخورد و بیاشامد؟ چون ما چیزهایی داریم که مأکول و مشروب و متعارف است مثل آب و نان اما اگر روزه دار چیزهایی که خوردنش متعارف نیست مثل خاک را بخورد آیا بازهم روزه آن باطل است؟ در جواب می گوئیم بله چون که میزان این است که اکل و شرب صورت نگیرد و خداوند متعال هم در آیه 187 از سوره بقره می فرماید : « کلوا واشربوا حتی یتبین لکم الخیط الأبیض من الخیط الأسود من الفجر و أتموا الصیام إلی الیل » بخورید و بیاشامید تا فجر و دیگر بیان نشده که چه چیزی را بخورید یعنی خواه متعارف باشد یا یک چیز غیر متعارف باشد ، پس فرقی نمی کند و هر دو ( متعارف و غیر متعارف) روزه را باطل می کنند .

مطلب سومی که در بحث اکل و شرب باید به آن توجه داشته باشیم این است که در خوردن و آشامیدن فرقی بین قلیل و کثیر نیست به قول صاحب عروة کعشر حبة الحنطة یعنی حتی اگر به اندازه یک دهم حبه گندم هم باشد مبطل صوم می باشد . دو موضوع را صاحب عروة در اینجا ذکر می کند اول اینکه خیاط اگر نخ را با دهانش تر کرده و بعداً همان نخی را که تر کرده به دهانش برگرداند چون که مقداری از آن رطوبت که به نخ بود با آب دهان مخلوط می شود و پایین می رود روزه اش باطل می شود ، دوم اینکه اگر صائم مسواک را داخل دهانش کرد و بعد که مسواک را از دهانش بیرون آورد در حالی که مقداری از رطوبت دهان به مسواک باقی است دوباره آن را به دهانش برگرداند و پایین ببرد روزه اش باطل می شود بنابراین فرقی نیست در اینکه چیزی که انسان می خورد قلیل باشد یا کثیر ، این سه مطلبی بود که در بحث اکل و شرب وجود داشت که بیان کردیم.

در مطلب سومی که صاحب عروة در بحث اکل و شرب بیان کردند دو مطلب را مطرح کردند و بعد فرمودند : « إلا إذا استهلک » یعنی در آن سوزن و نخ اگر آن نخی را که رطوبت داشت دوباره به دهانش برگرداند و رطوبت نخ با آب دهانش مخلوط شد و مستهلک شد روزه را باطل نمی کند ، مستهلک شود یعنی به قدری رطوبت آن نخ کم است و آب دهان زیاد است که عرفاً می گویند این شخص آب دهانش را خورد و نمی گویند که یک صدم یا یک هزارم آب دهان رطوبت ناشی از نخ مرطوب بود که از دهان خارج شده بود و دوباره به دهان برگشته بود ، خلاصه ایشان استهلاک را در اینجا کارساز می داند و بعد درباره مسواک هم ایشان همین حرف را می زند و می گوید که اگر مسواک را از دهانش در آورد و در حالی که به آب دهان آلوده بود دوباره به دهانش برگرداند و مسواک را ادامه داد آن رطوبت قلیلی که از خارج به دهان وارد شد چون در آب دهان مستهلک است اشکالی ندارد .

بنده در اینجا بر عروة حاشیه دارم و در بین محشین فقط آیت الله گلپایگانی حاشیه دارد و از کسی دیگری حاشیه ای ندیدم ، بنده در اینجا گفته ام که استهلاک کارایی ندارد چونکه بالاخره در آب دهان و لو یک صدم یا یک هزارم رطوبتی وجود دارد که از خارج وارد دهان شده است ، شاید بگوئید که این آب همان آب دهان است و صدق آب خارج را نمی کند یعنی چون 99 درصد آب دهان است فلذا آن یک درصد ضرری به صدق آب دهان بودن نمی رساند ، اما ما می گوئیم که معیار چیست؟ آیا معیار صدق آب دهان بودن است یا اینکه معیار آن است که چیزی از خارج از راه حلق نباید به معده داخل شود؟ ممکن است که عرف مسامحه کند ولی اگر از عرف سؤال کنیم و بگوئیم که دقت کنید اگر آب دهان به 100 قسمت تقسیم شود یک صدم آن بالاخره آبی است که از خارج آمده است و شما نباید آب خارج را به معده خودتان داخل کنید و هر چیزی که از خارج وارد دهان شود و از دهان به حلق و از حلق به معده برسد مبطل صوم می باشد هر چند که بسیار کم باشد ، خلاصه بنده در اینجا حاشیه داشتم که عرض کردم . این مطالبی که ما تا به حالا عرض کردیم رئوس مطالب بود و دلائل آنها را إن شاء الله فردا عرض می کنیم. ....