درس خارج فقه آيت‌الله حسین نوری‌همدانی

88/08/30

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع : فصل فی النیة

 

بحث در مسئله دوازدهم از مسائل مربوط به نیت می باشد، عرض کردیم که در این مسئله چهار فرع مطرح شده، اول مربوط به زمان نیت کردن برای صوم واجب معین می باشد که عرض کردیم ابتدای وقت نیت از شب و یا حتی از روز قبل می باشد به شرطی که بر نیت خود باقی باشد و آخرین وقت برای نیت کردن اول طلوع فجر می باشد یعنی شخص باید مقارن با طلوع فجر نیت صوم کند، دلیل این فرع را هم ذکر کردیم .

در فرع دوم صاحب عروة فرمودند که اگر شخصی جهلا و یا نسیانا برای صوم واجب معین نیت نکرده باشد تا ما قبل زوال وقت دارد که نیت صوم کند و روزه اش هم صحیح می باشد . ایشان در فرع سوم فرمودند که در واجب غیر معین مثل صوم قضا ویا صوم کفاره ویا صوم نذر غیر معین ، اگر در شب و یا عند طلوع الفجر نیت نکرد و مفطری هم انجام نداد می تواند تا قبل از زوال نیت صوم کند .

بعد در فرع چهارم که مربوط به صوم مندوب است ایشان فرموده اند که حتی در بعد از ظهر هم اگر مفطری انجام نداده باشد می تواند نیت صوم مندوب کند .

بحث ما فعلاً در فرع سوم می باشد و می خواهیم ببینیم دلیل این حکم چیست؟ دلائل این حکم روایات کثیره ای است که ما در این رابطه داریم که این روایات در وسائل الشیعه20جلدی باب های دوم سوم و چهارم از ابواب وجوب الصوم ونیته ذکر شده .

در باب دوم که از ص 4 ازجلد7وسائل20جلدی شروع می شود اخباری ذکر شده که از لحاظ مفاد به چند دسته تقسیم می شوند، یک دسته خبر پنجم باب یعنی خبر محمدبن قیس می باشد که در آن آمده است : « قبل أن یطعم طعاماً أو یشرب شراباً و لم یفطر فهو بالخیار إن شاء صام وإن شاء أفطر » . اگر صبح کرد در حالی که طعامی وشرابی نخورده اختیار دارد که إن شاء صام وإن شاء أفطر، این روایت از این جهت مطلق است که وقت معین نکرده و نگفته که ماقبل زوال صام یا أفطر بلکه اطلاق دارد. خبر دیگری که جزء همین دسته می باشد خبر چهارم باب یعنی خبر صالح بن عبدالله می باشد که البته این خبر ضعیف است چون صالح بن عبدالله توثیق نشده ولی چونکه فقها به آن عمل کرده اند ضعفش جبران می شود، خبر این است : وعنه : شیخ طوسی باسناده عن أحمد، عن الحسین ، عن فضالة، عن صالح بن عبدالله، عن أبی ابراهیم (ع) قال: قلت له : رجل جعل لله علیه الصیام شهراً فیصبح و هو ینوی الصوم، ثم یبدوله فیفطر ویصبح و هو ینوی الصوم فیبدوله فیصوم، فقال: هذا کله جائز. این خبر دلالت دارد بر این که اگر شخص تا ظهر تردید کرد ویاحتی قصد خلاف کرد که بخورد اما نخورد جائز است واشکالی ندارد .

در روزه بعداً ما بحث می کنیم که نیت قطع و قاطع روزه را به هم می زند چون روزه آن است که انسان قصد کند که از طلوع فجر تا غروب امساک کند و این قصد مثل عام مجموعی می باشد یعنی دقائق و ساعات همه به هم مربوط هستند و یک لحظه اگر به هم بخورند روزه به هم می خورد فلذا نیت قطع و قاطع روزه را بهم می زند، در اینجا اولاً چونکه روزه غیر معین می باشد و ثانیاً هنوز قصد نکرده برای گرفتن روزه فلذا اگر در تردید باشد و یاحتی نقض هم بکند اشکالی ندارد و این خبر هم بر این مطلب دلالت دارد و صاحب عروة هم بعداً ذکر می کند که اگر در روزه غیر معین قصد نکرد و یا قصد کرد ولی بعداً پشیمان شد اگر دوباره تا ظهر قصد کرد اشکالی ندارد، بنابراین خبر

 

اول که خواندیم مطلق بود ولی درخبردوم که خواندیم آمده است که با تردید و نقض هم اشکالی ندارد .

دسته دوم اخباری هستند که وقت را معین کرده اند یعنی گفته اند که تا چه زمانی اگر نیت نکرده وقت دارد که نیت کند، خبر اول از باب دوم یعنی صحیحه حلبی که در ص 4 واقع شده است بر این مضمون دلالت دارد و در آن آمده است : « إنُّ رجلاً أراد أن یصوم ارتفاع النهار أیصوم؟ قال : نعم » .

خبر دوم از باب دوم که صحیحه عبدالرحمن بن حجاج می باشد و در ص 4 واقع شده است هم جزو دسته دوم می باشد و در آن آمده است : « ویرتفع النهار فی صوم ذلک الیوم لیقضیه من شهر رمضان، ولم یکن نوی ذلک من الیل، قال: نعم لیصمه ولیعتد به إذا لم یکن أحدث شیئا » .

خبر بعدی که جزء این دسته است خبر سوم از باب دوم یعنی صحیحه عبدالله بن سنان می باشد که در ص 5 واقع شده است و در آن آمده است : « إن بداله أن یصوم بعد ما ارتفع النهار فلیصم ، فانه یحسب له من الساعة التی نوی فیها» .

دسته سوم از اخبار، خبر ششم از باب دوم یعنی خبر عبدالرحمن بن حجاج می باشد که در آن آمده است : « وکان علیه یوم من شهر رمضان أله أن یصوم ذلک الیوم و قد ذهب عامة النهار؟ فقال" نعم له أن یصوم و یعتد به من شهر رمضان » . در این خبر عامة النهار آمده است یعنی باید بیشتر روز(دو ثلث) گذشته باشد چرا که ظهر نصف النهار می باشد .

دسته چهارم اخباری هستند که زوال شمس را میزان قرار داده اند؛ اول خبر دهم از باب دوم یعنی خبر عمار ساباطی می باشد که در آن آمده است : « عن أبی عبدالله (ع) عن الرجل یکون علیه أیام من شهر رمضان و یرید أن یقضیها متی یرید أن ینوی الصیام؟ قال: هو بالخیار إلی أن تزول الشمس ، فاذا زالت الشمس فان کان نوی الصوم فلیصم، وإن کان نوی الافطار فلیفطر، سئل فان کان نوی الافطار یستقیم أن ینوی الصوم بعد ما زالت الشمس ؟ قال: لا الحدیث » . این روایت حد را زوال شمس معین می کند .

دوم خبر چهارم از باب چهارم می باشد که در ص 9 واقع شده است، خبر این است : « محمدبن الحسن باسناده عن سعدبن عبدالله ، عن محمدبن الحسین بن أبی الخطاب عن النضر بن سوید، عن جمیل بن دراج، عن أبی عبدالله (ع) أنه قال فی الذی یقضی شهر رمضان إنه بالخیار إلی زوال الشمس فان کان تطوعا فانه إلی اللیل بالخیار » . خبر سنداً صحیح است .

سوم خبر دهم از باب چهارم می باشد که در ص 10 واقع شده است، خبر این است : « وباسناده عن علی بن الحسن بن فضال، عن ابراهیم بن أبی بکر بن أبی سماک ، عن زکریا المؤمن ، عن اسحاق بن عمار ، عن أبی عبدالله (ع) قال: الذی یقضی شهر رمضان هو بالخیار فی الافطار مابینه و بین أن تزول الشمس ، وفی التطوع مابینه و بین أن تغیب الشمس » .

عرض کردیم از اخباری که تا به حالا خواندیم استفاده می شود که در واجب غیر معین تا زوال شمس وقت برای نیت باقی است، اما دو خبر داریم که بر خلاف آنچه که ما گفتیم دلالت دارند یعنی طبق قول مشهور و بلکه اجماع میزان و ملاک زوال شمس می باشد و سید مرتضی هم در انتصار گفته است امامیه قائل به این است که در واجب غیر معین تا زوال شمس وقت برای نیت کردن باقی است، در مانحن فیه چند نفر از زوال شمس بالاتر رفته اند ؛ یکی ابن جنید اسکافی می باشد که همانند روزه مستحبی در واجب غیر معین هم گفته است که تا عصر وقت دارد که نیت روزه کند ودیگری ملا محسن فیض کاشانی می باشد که در مفاتیح به همین صورت قائل

 

شده . 2 الی 3 خبر می تواند شاهد بر کلام این دو نفر باشد یکی خبر ششم از باب دوم یعنی خبر عبدالرحمن بن حجاج که در آن آمده بود : « سألت أباالحسن موسی(ع)عن الرجل یصبح ولم یطعم ولم یشرب ولم ینو صوما وکان علیه یوم من شهر رمضان أله أن یصوم ذلک الیوم وقد ذهب عامة النهار؟ فقال: نعم له أن یصومه ویعتد به من شهر رمضان » . عامة النهار یعنی اینکه بیشتر روز گذشته باشد که خوب معلوم است که وقتی بیشتر روز گذشته باشد ظهر هم گذشته است . خبر دیگری که شاهد بر کلام آنها می باشد خبر نهم از باب دوم است که البته مرسل می باشد، خبر این است : « وبإسناده عن محمدبن احمدبن یحیی، عن یعقوب بن زید، عن احمدبن محمدبن ابی نصر، عمن ذکره، عن ابی عبدلله(ع)قال: قلت: الرجل یکون علیه القضاء من شهر رمضان ویصبح فلا یأکل إلی العصر أیجوز أن یجعله قضاء من شهر رمضان؟ قال: نعم » .

در اینجا دو دسته روایت داریم که دسته ای می گویند تا زوال شمس و دسته دیگر می گویند تا بعد از زوال وقت برای نیت کردن در روزه واجب غیر معین باقی است، پس ما باید جمع بین این روایات کنیم فلذا در اینجا صاحب جواهر و شیخ انصاری که کتابی در صوم دارد و مصباح الفقیه همدانی گفته اند که این دو خبر معرض عنه هستند یعنی مورد اعراض اصحاب می باشند وفقهای ما طبق آنها فتوی نداده اند .

حالا بنده آدرس دقیق بعضی از کتابها را عرض می کنم تا شما به آنها مراجعه کنید، اول صاحب جواهر در ص 199 از جلد 16 این مطلب را بیان کرده، در بعضی از روایات کلماتی وجود دارد با این مضمون که از وقتی که آن شخص نیت می کند حساب می شود در حالی که آن شخص مثلاً از یک ساعت به ظهر نیت کرده، خوب چطور در این صورت روزه حساب می شود؟ صاحب جواهر در اینجا می فرمایند که ما این کلمات را حمل بر فضیلت و ثواب می کنیم وإلا روزه روزه است همان طور که بنده عرض کردم واین أدله هم دلالت دارند که این ها روزه می باشند، اصلاً اشکال ما به آیت الله خوئی همین بود چرا که ایشان می فرمودند که روزه باید از طلوع فجر تا غروب باشد ولی ما گفتیم که خیر روزه وسیع تر از این است و تمامی این موارد روزه می باشند، پس صاحب جواهر می فرمایند که این کلمات را ما حمل می کنیم بر این که ثواب روزه فرق می کند یعنی اگر از طلوع فجر تا غروب روزه بگیرد ثوابش بیشتر است ولی اگر مثلاً یک ساعت به ظهر نیت کند ثوابش کمتر است، بعد ایشان می فرمایند اینکه در اینجاها مثلاً یک ساعت به ظهر می تواند نیت روزه کند و روزه هم حساب می شود در واقع این نیت مثل اجازه در بیع فضولی می باشد، مثلاً در بیع فضولی یک ماه قبل معامله انجام شده و در این یک ماه فرض کنید که مثلاً گوسفند بچه آورده و شیر داده و یا پشم داده، حالا که مالک در یک ماه بعد اجازه بیع را صادر می کند اگر اجازه را کاشفه بدانیم از وقتی که عقد واقع شده تمامی نماء صادره از مبیع(گوسفند) متعلق به خریدار می باشد، یعنی این اجازه به قدری کارایی دارد که از همان وقتی که عقد واقع شده نقل و انتقال را درست و صحیح می کند ، پس ایشان می فرمایند که در مانحن فیه هم به همین صورت می باشد یعنی درست است که آن شخص یک ساعت مانده به ظهر نیت کرده ولی این نیت به اندازه ای کارایی دارد که ثواب روزه را از همان طلوع فجر به او می دهند و روزه آن شخص را مثل همان صومی که از طلوع فجر نیت کرده می کند . دوم مصباح الفقیه ص 317 تا ص 318 و سوم مهذب الأحکام جلد 10 ص 33 و چهارم مستمسک جلد 8 ص 213 می باشد که در آنها گفته اند که این دو خبر (خبر 6 و 9 از باب 2) که گفته اند تا عصر می تواند نیت کند معرض عنه می باشند و میزان آن است که فقط تا زوال برای نیت کردن وقت دارد .

 

خوب حالا باید ببینیم آیت الله خوئی در اینجا طبق مبنای خودشان که اعراض و عمل مشهور را مؤثر در روایت نمی دانند چه کار می کنند؟ که وقت تمام است بماند إنشاء الله برای فردا. ...