درس خارج فقه آيت‌الله حسین نوری‌همدانی

88/08/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع : فصل فی النیة

 

همانطور که به عرض رسید صاحب عروة در مسئله 12 چند فرع را ذکر کرده است، فرع اول این بود که آخر وقت نیت در روزه واجب معین اول طلوع فجر می باشد و اگر کسی عالماً وعامداً تخلفی نسبت به نیت مرتکب شود روزه اش باطل می شود. فرع دوم این بود که اگر کسی جاهلاً و نسیاناً در روزه واجب معین نیت صوم نکند اگر مفطری مرتکب نشده باشد تا قبل از ظهر می تواند نیت صوم کند و روزه اش صحیح است ومجزی می باشد. عرض کردیم که در این مسئله از زمان شیخ طوسی به این طرف تمامی فقهاء مانند صاحب عروة قائل به صحت روزه ناسی و جاهل وغافل بوده اند وتنها کسی که مخالف این مطلب است آیت الله العظمی آقای خوئی اعلی الله مقامه می باشد، ایشان در جلد اول کتاب الصوم مستند العروة ادله کسانی را که قائل به صحت صوم در مانحن فیه بوده اند را ذکر کرده و بعد در ادله آنها خدشه کرده است ، فلذا ایشان هم در حاشیه عروة و هم در مستند العروة که شرح عروة می باشد فرموده اند که روزه جاهل و ناسی صحیح نیست و مجزی نیست. مناقشاتی که ایشان در ادله مشهور داشتند به عرض رسید، بعضی از آنها مبنایی می باشد مثل همان خبر اعرابی که ذکر شد، فقهای ما درباره این خبر قائلند به این که درست است که خبر مرسل وعامی است ولی چون تمامی فقهای شیعه از شیخ طوسی وعلامه و محقق گرفته تا به حالا به آن عمل کرده اند و طبق آن فتوی داده اند فلذا این عمل فقهاء و استناد آنها ضعف خبر را جبران می کند ولی آقای خوئی طبق مبنای خودش این خبر را قبول ندارد، یعنی عمل فقهاء را جابر ضعف خبر نمی داند وهمچنین اعراض فقهاء از یک خبر صحیح را موجب عدم حجیت وعدم اطمینان به آن خبر نمی داند بلکه ایشان فقط سند را میزان می داند فلذا اگر سند صحیح شد عمل می کند واگر سند ضعیف شد ولو اینکه فقهاء به آن عمل کرده باشند به آن خبر ضعیف عمل نمی کند، بنابراین نزاع ایشان در اینجا نزاع مبنایی می باشد و طبق مبنای خودشان این روایت اعرابی را حجت نمی دانند و به آن عمل نمی کنند .

درباره حدیث رفع هم ایشان فرمودند که صحت عمل را درست نمی کند بلکه فقط رفع مؤاخذه می کند که این بحث هم باز مبنایی می باشد.

اما دلیل اول قائلین به صحت را هم ایشان قبول نکردند ، آن دلیل این بود که وقتی مسافر و مریض که از ابتدا مکلف نبودند وامر نداشتند می توانستند تا قبل از ظهر نیت کنند و روزه آنها صحیح بود به طریق اولی جاهل و ناسی که از ابتدا مکلف بوده اند و امر هم داشته اند اگر تا قبل ظهر نیت کنند روزه آنها صحیح خواهد بود .

خدشه آقای خوئی بر این دلیل این بود که این فتوی با اجزاء سازگار نیست چون که مسافر و مریض مأمور نبودند و امر نداشتند تا وقتی که مریض خوب شد و مسافر هم به وطنش رسید که از این به بعد تازه مسافر و مریض مکلف شده اند و امر به آنها تعلق گرفته است، اما جاهل وناسی از ابتداء طلوع فجر امر به روزه داشته اند ولی آن امر برای آنها منجُّز نبوده فلذا إتیان به آن امر از ابتدا نکرده اند، چرا که شارع مقدس برای صوم زمان مشخص کرده است و فرموده است که از طلوع فجر تا غروب آفتاب باید با نیت صوم امساک کنید، بنابراین جاهل وناسی مأمور به روزه گرفتن از طلوع فجر بوده اند ولی آنها از ابتدا امر شارع را إتیان نکرده اند بلکه مثلاً از ساعت 10 صبح به بعد امر شارع را إتیان کرده اند ، پس در اینجا مأتی به با مأمور به مطابق نیست و اجزاء محقق

 

نشده است فلذا روزه جاهل وناسی باطل است.

حالا می خواهیم ببینیم که خدشه آقای خوئی بر این دلیل درست است یا نه، ما عرض کردیم که شارع مقدس در خیلی از جاها که روزه از طلوع فجر آغاز نشده ارفاقاً آن را قبول کرده و روزه بحساب آورده و روایات فراوانی هم در این رابطه داریم که در باب دوم وسوم وچهارم از ابواب وجوب الصوم ونیته در اوایل جلد هفتم وسائل 20 جلدی ذکر شده، بعضی از این روایات در روزه قضا می باشد و بعضی دیگر در روزه نذر غیر معین و بعضی در روزه مندوب می باشد که در تمامی اینها با اینکه از ابتدای طلوع فجر نیت نکرده ولی شارع مقدس روزه او را قبول کرده است .

اولین روایتی که برایتان می خوانم صحیحه حلبی است که خبر اول از باب دوم از ابواب وجوب صوم واقع در ص 4 از جلد 7 وسائل 20 جلدی می باشد، خبر این است ؛ « محمدبن یعقوب ، عن علی بن ابراهیم ، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن حماد ابن عثمان ، عن الحلبی، عن أبی عبدالله (علیه السلام) ( فی حدیث) قال: قلت له: إنَّ رجلا أراد أن یصوم ارتفاع النهار أیصوم؟ قال : نعم » . بعضی از این روایات مطلق هستند که حمل به مستحبی می شود اما بعضی از آنها تصریح در روزه قضا و نذر دارند .

خبر دوم از همین باب صحیحه عبدالرحمن بن حجاج می باشد، خبر این است ؛ « وعن محمدبن یحیی ، عن أحمدبن محمد، و عن محمدبن اسماعیل عن الفضل بن شاذان جمیعاً ، عن ابن أبی عمیر، عن عبدالرحمان بن الحجاج، عن أبی الحسن (علیه السلام) فی الرجل یبدو له بعد ما یصبح و یرتفع النهار فی صوم ذلک الیوم لیقضیه من شهر رمضان ، و لم یکن نوی ذلک من اللیل ، قال : نعم لیصمه ولیعتد به إذا لم یکن أحدث شیئاً » . این روایت درباره روزه قضا می باشد وتصریح به آن دارد .

خبر سوم از همین باب هم مطلق می باشد که حمل بر استحباب می شود،خبر این است : « وعنه، عن أحمد، عن الحسین یعنی ابن سعید، عن النضر، عن ابن سنان یعنی عبدالله، عن أبی عبدالله (علیه السلام) قال: (فی حدیث) : إن بداله أن یصوم بعد ما ارتفع النهار فلیصم، فانه یحسب له من الساعة التی نوی فیها » .

خبر چهارم از همین باب این خبر است ؛ وعنه : یعنی شیخ طوسی باسناده، عن أحمدبن محمدبن عیسی، عن الحسین، عن فضالة ، عن صالح بن عبدالله : که صالح توثیق نشده وآیت الله خوئی هم به آن اشاره کرده منتهی طبق مبنای ما خبر مورد عمل اصحاب می باشد، عن أبی ابراهیم (علیه السلام) قال : که مراد حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) می باشد، قلت له : رجل جعل لله علیه الصیام شهراً: مردی نذر کرده که یک ماه روزه بگیرد، فیصبح و هو ینوی الصوم : صبح گفت روزه می گیرم، ثم یبدوله فیفطر : بعد پشیمان شد، یفطر در اینجا به معنای خوردن نیست بلکه یعنی از نظرش برگشت که چیزی بخورد ولی نخورد، ویصبح و هولا ینوی الصوم فیبدوله فیصوم، فقال : هذا کله جائز . در اینجا تصریح دارد که حتی اگر قصد خلاف هم کرده باز درست است که بعداً در عروة هم این مطلب را می خوانیم .

خبر پنجم باب هم در این رابطه می باشد، خبر این است ؛ « وعنه، عن احمدبن محمد، عن محمدبن عیسی، عن یوسف بن عقیل، عن محمدبن قیس، عن ابی جعفر(ع) قال: قال علی(ع): إذا لم یفرض الرجل علی نفسه صیاما ثم ذکر الصیام قبل أن یطعم طعاما أو یشرب شرابا ولم یفطر فهو بالخیار إن شاء صام، وإن شاء افطر ».

واما خبر ششم از این باب این خبر است : « وعنه ، عن علی بن السندی ، عن صفوان، عن عبد الرحمن بن حجاج قال: سألت أبا الحسن موسی(ع) عن الرجل یصبح ولم یطعم ولم یشرب ولم ینو صوما وکان علیه یوم من شهر رمضان ، أله أن یصوم ذلک الیوم وقد ذهب عامة النهار؟ فقال: نعم له أن یصومه ویعتد به من شهر رمضان » .

عامة النهار را باید طوری معنی کنیم که ظهر نگذشته باشد وإلا اگر دلالت کند بر

 

این که ظهر گذشته است مورد اعراض اصحاب واقع خواهد شد چون که اخبار دیگری داریم که دلالت دارند بر این که زوال میزان است .

خبر هفتم از این باب معلوم است که بر روزه مستحبی دلالت دارد، خبر این است ؛ « وباسناده عن أحمدبن محمد ، عن البرقی، عن ابن أبی عمیر، عن هشام بن سالم، عن أبی عبدالله (علیه السلام) قال: کان امیرالمؤمنین (علیه السلام) یدخل إلی أهله فیقول: عندکم شئ وإلا صمت، فإن کان عندهم شئ أتوه به وإلا صام» .

خبر هشتم باب صحیحه هشام بن سالم می باشد، خبر این است ؛ « وعنه ، عن علی بن الحکم، عن هشام بن سالم، عن أبی عبدالله (علیه السلام) قال: قلت له: الرجل یصبح ولا ینوی الصوم فاذا تعالی النهار حدث له رأی فی الصوم ، فقال: إن هو نوی الصوم قبل أن تزول الشمس حسب له یومه، وإن نواه بعد الزوال حسب له من الوقت الذی نوی » .

خبر دهم باب که خبر مهمی است این می باشد ؛ « وباسناده عن علی بن الحسن بن فضال ، عن أحمد بن الحسن ، عن عمروبن سعید، عن مصدق بن صدقة ، عن عمارالساباطی ، عن أبی عبدالله(علیه السلام) عن الرجل یکون علیه أیام من شهر رمضان و یرید أن یقضیها متی یرید أن ینوی الصیام؟ قال: هو بالخیار إلی أن تزول الشمس ، فاذا زالت الشمس فان کان نوی الصوم فلیصم ، وإن کان نوی الافطار فلیفطر، سئل فان کان نوی الافطار یستقیم أن ینوی الصوم بعد ما زالت الشمس ؟قال : لا الحدیث » .

این اخبار دلالت دارند بر این که در قضای رمضان و نذر غیر معین آن شخص تا ظهر وقت دارد که روزه بگیرد و در روزه مستحبی هم تا قبل از غروب وقت دارد که نیت روزه کند و روزه مستحبی بگیرد .

اما در باب سوم در ص 7 خبری از أبی بصیر نقل شده که حضرت در آن تصریح به صوم مندوب دارند، خبر این است : « محمدبن یعقوب، عن عدّة من أصحابنا ، عن أحمد بن محمد، عن الحسین بن سعید ، عن فضالة بن أیوب، عن حسین بن عثمان، عن سماعة بن مهران، عن أبی بصیر قال : سألت أبا عبدالله (ع) عن الصائم المتطوع تعرض له الحاجة، قال: هو بالخیار ما بینه و بین العصر، وإن مکث حتی العصر ثم بداله أن یصوم وإن لم یکن نوی ذلک فله أن یصوم ذلک الیوم إن شاء » .

بعد می رسیم به باب چهارم، در خبر چهارم از این باب که صحیحه هم می باشد ودر ص9 قرار دارد به این مطلب اشاره شده است، خبر این است : « محمدبن الحسن باسناده عن سعدبن عبدالله، عن محمدبن الحسین بن أبی الخطاب، عن النظربن سوید، عن جمیل بن دراج ، عن أبی عبدالله(ع) أنه قال فی الذی یقضی شهر رمضان إنه بالخیار إلی زوال الشمس فإن کان تطوعا فإنه إلی الیل بالخیار » .

آخرین خبری که می خوانیم خبر دهم از باب چهارم می باشد، خبر این است : « وباسناده عن علی بن الحسن الفضال، عن ابراهیم بن ابی بکربن ابی سماک ، عن ذکریا المژمن، عن إسحاق بن عمار، عن أبی عبدالله(ع) قال: الذی یقضی شهر رمضان هو بالخیار فی الإفطار ما بینه وبین أن تزول الشمس، وفی التطوع ما بینه وبین أن تغیب الشمس » .

مقداری از اخبار کثیره ای که در این رابطه وجود داشت را خواندیم که در بین آنها اخبار صحیحه هم زیاد بود. فقیه همدانی در ص 311 تا ص 314 از مصباح الفقیه به همین اخبار برای مانحن فیه هم استناد کرده است ، ایشان فرموده اند وقتی که در روزه قضا و نذر غیر معین حکم همین طور است که بیان شده در واقع یک کلیاتی را به دست ما می دهند و می گویند که وسعتی از طرف شارع برای شخصی که معذور است وحتی در مثل قضا که معذور هم نیست وجود دارد که می تواند به این صورت که ذکر شد نیت

 

کند، فلذا در مانحن فیه که معذور هستند و جاهل و ناسی هستند به تنقیح مناط و اولویت قطعیه باید صومشان صحیح باشد .

گفتیم که آیت الله خوئی فرمودند که اگر ما أتی به المأمور با ما أمر به الشارع منطبق باشد إجزاء است و صحیح است وإلا صحیح نمی باشد، ما در جواب ایشان عرض می کنیم که درست است که شرعاً صوم آن است که از طلوع فجر تا غروب امساک محقق باشد ولی از طرفی ما موارد فراوانی هم داریم که شارع مقدس با اینکه امساک به این صورت نبوده ولی آن را صوم محسوب کرده ، واین همانطور که خواندیم ومشخص شد تنها منحصر به مسافر و مریض نمی باشد فلذا در اینجاها که خواندیم آقای خوئی با مشکل روبرو می شوند و جوابی ندارند که بدهند چون ایشان می فرمایند که روزه آن است که انسان از طلوع فجر تا غروب آفتاب با نیت صوم امساک کند در حالی که موارد بسیاری وجود دارد که به این صورت نیستند ولی شارع آن ها را صوم محسوب کرده است. پس اشکال ما به ایشان این است که شارع مقدس در بسیاری از جاها برای رفاه حال مکلفین وسعت قائل شده، و ما قبلاً عرض کردیم که این از باب حکومت می باشد یعنی أدله اولیه می گویند که روزه امساک از طلوع فجر تا غروب می باشد ولی شارع آمده و در آن محکوم تصرف کرده و آن را توسعه داده، در مانحن فیه هم تماماً توسعه می باشد یعنی شارع مقدس آمده و گفته که روزه یعنی امساک از طلوع فجر تا غروب، اما در خیلی از جاها این چنین نیست ولی شارع آن را قبول کرده مثل همین روایاتی که خواندیم پس این ادله بر آن ادله اولیه حکومت دارند .

بنابراین ما جواب آیت الله خوئی را این طور می دهیم و می گوئیم که ما این مورد را مترتب بر بحث اجزاء نمی کنیم چون که خود شما در بحث اجزاء در این موارد بامشکل روبرو شدید، بلکه اینها از یک باب دیگری می باشند وآن اینکه شارع مقدس برای صوم وسعتی قائل شده و گفته است که صوم تنها این نیست که شما از طلوع فجر تا غروب آفتاب بانیت صوم امساک کنید چون در موارد بسیاری که ما مقداری از آنها را خواندیم به این صورت نبوده ولی شارع آنها را قبول کرده است . ...