درس خارج فقه آيت‌الله حسین نوری‌همدانی

88/07/28

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : رؤیت هلال

 

در بحثی که داشتیم به اینجا رسیدیم که هلال یک واقع محفوظی دارد و در هر ماه یک مرتبه بیشتر محقق نمی شود وهمچنین گفتیم که در رؤیت هلال واثبات اول ماه وحدت افق واختلاف افق مؤثر نیست یعنی وقتی اول ماه رمضان ثابت شد برای همه روزه گرفتن واجب است : ومن شهد منکم الشهر فلیصمه .

بحث امروز هم درباره این موضوع است که ببینیم کسانی که وحدت افق را معتبر می دانند حرفشان ومنظورشان چیست؟ امام رضوان الله علیه در مسئله هفتم از توضیح المسائلشان در بحث ثبوت هلال ماه فرموده اند: اگر در شهری اول ماه ثابت شود برای مردم شهر دیگر فایده ای ندارد مگر آن دو شهر به هم نزدیک باشند یا انسان بداند که افق آنها یکی است .

آیت الله بروجردی اعلی الله مقامه هم در مسئله 1744 از توضیح المسائلشان در این باره فرموده اند: اگر در شهری اول ماه ثابت شود برای مردم شهر دیگر فائده ندارد مگر آن دو شهر به هم نزدیک باشند یا انسان بداند که افق آنها یکی است . آیت الله گلپایگانی هم همین مطلب را فرموده اند فقط یک عبارتی را اضافه کرده اند وآن این که ؛ یا در شهری که دیده شده آفتاب زودتر از شهر خودش غروب کند، یعنی اگر در بلاد شرقی ببینیم برای غربی ها اول ماه است.

اما نظر بنده در توضیح المسائل به این صورت می باشد : اگر در شهری اول ماه ثابت شود در شهرهای دیگر چه دور باشند چه نزدیک وچه در افق متحد باشند یا نه، همین قدر که در شب بودن مشترک باشند اول ماه برای آنها ثابت است.

دلائل ما همانطور که بیان کردیم یکی روایات ششگانه وپنجگانه ای بود که خواندیم ویکی هم این است که همانطور که عرض کردیم طول وعرض بلاد در مسئله افق بسیار مؤثر می باشد، حالا عرض بنده این است که مراجع بزرگواری که از آنها نام بردیم در زمان حیاتشان در بحث رؤیت هلال می فرمودند اگر در یک شهری از شهرهای ایران ماه دیده شد برای کل شهرها اول ماه ثابت است در حالی که گاهی اختلاف درجات طولی وعرضی بعضی از شهرهای ایران نسبت به هم به 7 و 8 وگاهی به 10 درجه می رسد ولی باز آن بزرگوارن اول ماه را برای کل شهرهای ایران ثابت می دانستند.

اشکال بنده به آن بزرگواران همین است که چرا با این همه تفاوت طولی وعرضی که بین شهرهای مختلف ایران وجود دارد برای همه اول ماه ثابت است ولی مثلاً کویت وبغداد با اهواز 2 درجه و بحرین با اهواز یک درجه اختلاف دارند، پس چرا وقتی برای کویت وبغداد وبحرین اول ماه ثابت می شود برای ما ثابت نیست؟ به عبارت دیگر چرا هنگامی که ماه در اهواز که 11 درجه با زاهدان اختلاف دارد دیده می شود می گویند اول ماه برای زاهدان ثابت است؟ ولی اگر در کویت یا بغداد که 2 درجه با اهواز اختلاف دارند ماه دیده شود می گویند برای اهواز اول ماه ثابت نیست، عرض بنده این است که ماه که مملکت نمی شناسد بلکه ماه روی همان درجات طول وعرض که بیان کردیم حرکت می کند.

بنابراین تا به حال برای ما روشن شد که برای کسانی که قائل به وحدت افق هستند دو محذور پیش می آید یکی اینکه گاهی ماه رمضان 28 روز و گاهی 31 روز می شود طبق فرمایش شهید ثانی در مسالک و دیگری همین اشکالی که بنده امروز مطرح کردم که ماه مملکت نمی شناسد بلکه روی درجات طولی وعرضی حرکت می کند.

امروز هم برای روشن شدن مطلب مقداری از درجات طولی و عرضی بلاد را برایتان عرض می کنم ؛ اهواز 49 درجه طول و31درجه عرض دارد، زاهدان 60 درجه طول و 37 عرض دارد، مشهد 59 درجه طول و 36 درجه عرض دارد، کویت 48 درجه طول و 29درجه عرض ، بحرین 50 درجه طول و26 درجه عرض ، بندر عباس 56 درجه طول و27 درجه عرض ، بغداد44 درجه طول و 33درجه عرض ، قم 50 درجه طول و 34درجه عرض و تهران 51 درجه طول و 35 درجه عرض دارد .

خوب حالا برای روشن شدن مطلب تفاوت طول وعرض اهواز و مشهد و بغداد را با یکدیگر مقایسه می کنیم، تفاوت اهواز با مشهد طولاً 10 درجه و عرضاً 5 درجه می باشد وتفاوت اهواز با بغداد طولاً 5 درجه و عرضاً 2 درجه می باشد، یعنی بغداد به اهواز نزدیک تر است تا مشهد به اهواز اما اگر ماه در اهواز دیده شود می گویند برای مشهد اول ماه ثابت است وعید است ولی اگر ماه در بغداد دیده شود می گویند برای اهواز اول ماه ثابت نمی باشد با اینکه طول وعرض بغداد نسبت به اهواز از طول وعرض مشهد نسبت به اهواز خیلی کمتر می باشد، ده ها مورد دیگر خارج از ایران وجود دارد که تفاوت طول وعرضشان نسبت به بعضی از شهرهای ایران از طول وعرض بعضی از شهرهای ایران نسبت به هم کمتر است ولی می گویند که اگر ماه در آنها دیده شود برای ایران اول ماه ثابت نیست. بنابراین باتوجه به مطالب مذکور معلوم می شود که وقتی که ماه متشکل به شکل هلال شد برای کل بلادی که درشب با هم مشترکند اول ماه ثابت می باشد .

مطلب دیگری که باید عرض کنم این است که آیا برای رؤیت هلال چشم عادی کافی ولازم ومؤثر می باشد؟ یا اینکه می توانیم به آلات و ابزاری نظیر تلسکوب و دوربین وامثال آنها هم اکتفا کنیم؟ آیت الله خوئی رحمة الله علیه در جلد 2 از مستندالعروة ص124 درباره مطلب مذکور می فرمایند : لا عبرة بالرؤ یة بالعین المسلّحة المستندة بالمفکّرات المستحدثة والنظّارات القویة کالتلسکوپ ونحوه .

آقای خوئی دلیلی برای این حرفشان ذکر نمی کنند إلا اینکه مثلا کسی بگوید اخبار اهل بیت(علیهم السلام) که درآن موقع فرموده اند : صم للرؤیة وافطر للرؤیة انصراف به چشمهای عادی دارد وشامل چشم مسلح نمی شود . حالا نقد و بررسی نظر ایشان وبیان نظر بنده بماند برای فردا إن شاء الله . ...