درس خارج فقه آيت‌الله حسین نوری‌همدانی

88/07/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : رؤیت هلال

 

همانطوری که در مسئله رؤیت هلال در بین فقهای امامیه دو قول وجود دارد در میان عامه هم مطلب به همین ترتیب می باشد، یکدسته از فقهای ما قائلند به اینکه اگر در یک نقطه ای رؤیت هلال تحقق پیدا کند فقط برای کسانی که با آن نقطه هم افق هستند هلال ماه ثابت است و اول ماه می باشدو برای بلادی که نسبت به آن بلد دورتر هستند و با آن هم افق نیستند اول ماه و هلال ثابت نمی باشد و هرکجا که ماه ثابت نیست باید ماه قبل را 30روز حساب کنند .

دسته دیگری از فقهای ما قائلند به این که مسئله هلال ماه یک امر سماوی است که یک واقع محفوظی دارد یعنی همین که ماه متشکل به شکل هلال شد اول ماه برای تمام افرادی که در کره زمین ساکن هستند ثابت می باشد و دیگر وحدت افق و اختلاف افق تأثیری ندارد. عرض کردیم که در میان عامه هم این دو قول وجود دارد، ابن غدامه در کتاب المغنی ج3 ص7 این دو قول را نقل می کند : وإذا رأ الهلال أهل بلد لزم جمیع البلاد الصوم وهذا قول اللیث و بعض اصحاب الشافعی ، و قال بعض إن کان بین البلدین مسافة قریبة لاتختلف المطالع لأجلها کبغداد والبصره لزم أهلهم الصوم فی رؤیة الهلال فی احداهما و إن کان بینهما بعد کالعراق والحجاز والشام فلکل أهل بلد رؤیتهم .

تا اینجا دو قول را ابن غدامة ذکر کرد ولی خودش قول اول را اختیار می کند ، لنا قول الله تعالی فمن شهد منکم الشهر فلیصمه(بقره 185) : کسی که ماه رمضان را درک کرد روزه بگیرد ، أجمع المسلمون علی وجوب صوم شهر رمضان و قد ثبت أن هذا الیوم من شهر رمضان بشهادة فوجب صومه علی جمیع المسلمین ولعلّ شهر رمضان مابین هلالین وقد ثبت أن هذا الیوم منه .

در ج4 ص98 از کتاب فتح الباری فی شرح صحیح البخاری لأب الفضل شهاب الدین عسقلانی هم این دو قول نقل شده که : اختلف العلماء در این که اگر در یک نقطه ای ماه دیده شد اول ماه به همان نقطه اختصاص دارد یا برای جمیع بلاد اول ماه ثابت است. پس همانطور که در بین ما مسئله اختلافی است و ذات قولین می باشد در بین جمهور هم به این صورت می باشد .

حالا بعداز اینکه معلوم شد مسئله هلال هم در بین ما و هم دربین عامه ذات قولین می باشد و هر دو قول را هم ذکر کردیم باید برویم سراغ أدله اقوال ، گفتیم اول کسی که این مسئله اختلاف افق را در میان ما مطرح کرده شیخ طوسی می باشد وبعد از ایشان علمای ما دو دسته شدند ، عده ای از شیخ تبعیت کردند و قائل به اعتبار وحدت افق شدند و عده ای هم از ایشان تبعیت نکردند و قائل به عدم اعتبار وحدت افق شدند.

برای اینکه أدله طرفین برای ما روشن بشود ابتدا عبارات علامه در تذکره را می خوانیم ، علامه در ج6 تذکره ص122 مسئله 76 از کتاب صوم گفته اند که : إذا رأ الهلال اهل بلد فلم یره بلد آخر فان تقاربت البلدان کالبغداد والکوفة کان حکمهما واحداً یجب الصوم علیهما معاً وکذا الافطار و إن تباعتداکبغداد و خراسان والحجاز والعراق ولکل بلد حکم نفسه وقاله الشیخ رحمة الله و هو المعتمد وبه قال أبو حنیفه و قول بعض الشافعیه و مذهب القاسم وسالم واسحاق لما رواه کریب...إلی آخره ولأن البلدان المتباعدة تختلف فی الرؤیة بإختلاف المطالع والأرض کرة ، فجاز أن یرالهلال فی بلد و لا یظهر فی آخر ، لأن حدبة الأرض مانعة من رؤیته وقد رصد ذلک أهل المعرفة وشوهد بالعیان خفاء بعض الکواکب القریبة لمن جد فی السیر نحو المشرق وبالعکس .

حدبة یعنی محدب بودن ، زمین چون کروی است فلذا محدب است یعنی پستی وبلندی دارد ، کلاً سطح زمین را به سه قسمت تقسیم می کنند محدب ومقعد ومسطح ، آن جایی که هموار وصاف است می گویند مسطح وبه آنجایی که برجستگی دارد محدب وبه آنجایی که فرورفتگی دارد مقعد می گویند. علامه در اینجا استدلال می کند به محدب بودن زمین ، یعنی اگر زمین صاف و هموار بود در اینصورت همه می توانستند ماه را ببینند ولی چون زمین پستی و بلندی دارد وکروی می باشد فلذا فقط آن جاهایی که مرتفع هستند می توانند ماه را ببینند ، پس دلیل عمده علامه حلی وموافقین این قول آن است که آنها زمین را کروی می دانند فلذا حدبة زمین یعنی بلندی وارتفاع بعضی از مناطق زمین مانع از رؤیت ماه برای همه می شود وفقط کسانی که در قسمت های مرتفع قرار دارند می توانند ماه را ببینند .

در ادامه عبارات علامه در تذکره آمده است : وقال بعض الشافعیة : حکم البلاد کلها واحد ، متی رئی الهلال فی بلد وحکم بانه اول الشهر ، کان ذلک الحکم ماضیاً فی جمیع اقطار الارض ، سواء تباعدت أو تقاربت ، اختلفت مطالعها أولا. وبه قال احمد بن حنبل واللیث بن سعد وبعض علمائنا. لانه یوم من شهر رمضان فی بعض البلاد للرؤیة وفی الباقی بالشهادة ، فیجب صومه ، لقومه تعالی : فمن شهد منکم الشهر فلیصمه... إلی آخره ولأن الأرض مسطحة فإذا رئی فی بعض البلاد عرفنا أن المانع في غیره شیء عارض ، لأن الهلال لیس بمحل الرؤیة ونمنع کونه یوما من رمضان فی حق الجمیع ، فانه المتنازع ولا نسلم التعبد بمثل هذا الشهادة ، فإنه اول المسألة .

پس احمدبن حنبل و بعضی از علماء عامه اختلاف افق را مؤثر نمی دانند ولی ابوحنیفه مؤثر می دانست فلذا عامه هم مثل ما در این مسئله دو قول دارند. (اشکال وجواب استاد) : آیا خود رؤیت موضوع است یا امکان رؤیت موضوع است؟ ما عرض می کنیم که خود رؤیت موضوع است یعنی یا باید خودتان ببینید ویا کسانی که دیده اند شهادت بدهند ، پس موضوع، صم للرؤیة وأفطر للرؤیة می باشد واگر امکان رؤیت مد نظر بود باید در روایت به آن اشاره می شد اما چنین چیزی در روایات وجود ندارد ، اصلاً امکان رؤیت برای کل بلاد ممکن نیست فلذا امکان و جواز ، موضوع حکم نیست بلکه موضوع حکم خود رؤیت است چه خودتان ببینید ویا اینکه کسی که دیده شهادت به رؤیت بدهد .

یک مطلبی در اینجا هست که بعداً معلوم می شود وآن اینکه ما ، ماه را در بلد خودمان هنگام شب دیده ایم ولی مثلا در امریکا روز است ، یعنی شب ما روز آنهاست پس وقتی که ما شب قدر می گیریم همان موقع در امریکا روز است ، فلذا در این صورت آیا مردم امریکا شب قدر ندارند؟ بعداً عرض می کنیم که آیة الله خوئی وعده ای تمسک کرده اند به همین مطالب و می گویند : هذا الیوم الذی جعلته للمسلمین عیدا ویا شبهای قدر و .... اینها یکبار بیشتر اتفاق نمی افتند یعنی یک روز برای کل مسلمین روی کره زمین عید است وهمچنین شبهای قدر .

ما در اینجا عرض می کنیم که احکام در این جاها بر عناوین کلی مترتب است نه بر فرد جزئی خاص ، مثلاً وقت سحر ویا اول وقت برای نماز بسیار پر فضیلت هستند اما سحر و اول وقت ما با مشهد متفاوت است ، فلذا عنوان کلی فضیلت دارد وثواب هم متعلق به همان عنوان کلی می باشد که آن عنوان کلی هم مصادیق متعددی دارد. بنابراین فکر کنید که آیا می توان گفت که شبهای قدر ویا اعیاد وامثال اینها یک عنوان کلی هستند که دارای مصادیق متعددی می باشند یا نه ؟ که إن شاء الله بعداً در این باره بحث خواهیم کرد. ...