درس خارج فقه آیت الله نوری

کتاب الجهاد

87/12/24

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: جهاد
 
 يکي از مباحث مهم جهاد مسئله ي رباط است. يعني مرزداري. که فقهاي ما در کتاب جهاد به عنوان مرابطه يا رباط ذکر کردند. رباط لغتاً به معناي اين است که انسان مرزي در نظر مي گيرد. در آن مرزي که آن طرف دشمن وجود دارد. براي خاطر اينکه دشمن به اين طرف مرز نفوذ نکند و داخل نشود در مرز مراقب است. به اين مي گويند مرزبندي و مرزداري و رباط. اين يکي از مباحث مهم کتاب جهاد است. صاحب جواهر در جلد 21 صفحه 38 ذکر کرده. تبعاً للشرايع و شرح شرايع است و کتابهاي ديگر.
  اولاً بحث اين است که تبعاً لجواهر آيا رباط، مرابطه، مرز آبي، مرز خاکي، مرز هوايي، اين حفظ مرز و مرزداري و سنگرداري در مرز اين آيا مستحب است يا واجب است. حالا ما اول قول فقها را نقل مي کنيم. صاحب جواهر گفته به اينکه اين مستحب است. بلکه مي گويد "بلا خلافٍ اَجِدُ". من اختلافي در اين پيدا نمي کنم. که مرابطه مستحب است. بعد هم يک قولي از بعضي نقل کرده که نه واجب است. اما خودش مي گويد به اينکه مستحب است. بعداً رفته رفته قولي از شيخ طوسي نقل مي کند که در زمان غيبت امام اصلاً مستحب هم نيست. عرض کرديم که آن برداشت و کيفيت بحثي که ما داشتيم با کيفيت بحثي که اينها دارند خيلي فرق دارد. بيشتر اقوال مبتني بر اين است که در زمان غيبت امام اصلاً جهاد واجب نيست. کساني که در زمان غيبت امام معصوم اصلاً جهاد را واجب نمي دانند اينها مثل اين است که اين جهاد را و کيفيت برخورد با دشمن را متعطل مي دانند، تا امام زمان ظهور کند. که صاحب تذکره، علامه اجماع نقل کرد. قبلاً خوانديم در آن بحث جهاد که متوقف بر وجود امام عادل است. آنجا گفتيم صاحب رياض و علامه در تذکره ادعاي اجماع کردند بر اينکه در زمان غيبت امام زمان اصلاً جهاد وجوب ندارد. بله دفاع هست. اگر حمله کردند، ما بايد جواب بدهيم؛ اما جهاد وجود ندارد. بنا بر اين مبنا و اين طور برداشت اينها جهاد را واجب نمي دانند. مرابطه را هم که يک شأني از شئون جهاد است، آن را هم واجب نمي دانند، لازم نمي دانند.
 بعد بحث کردند حالا که واجب نيست آيا مستحب هست يا مستحب نيست. در اين بحث کردند. صاحب جواهر اختيار کرده استحباب را در صفحه 38 از جلد 21 و مي گويد که "بلا خلاف اجد" مستحب است. دليلش را بعداً مي گوييم. بعد قولي هم نقل کرده از شيخ طوسي در نهايه که اصلاً در زمان غيبت امام معصوم مستحب هم نيست و اينها. اين قولي است که نقل کرده. از لحاظ اقوال اينها متطابقند به اينکه مستحب است. آنها دليلشان چي هست. بايد ما دليلها را در نظر بگيريم. به نظر ما دليلي از آيات قرآن داريم. دليلي از روايات داريم. دليلي از عقل داريم.
  اما دليلي از آيات قرآن سه آيا با اين موضوع ارتباط دارد. يکي آيه 200 از سوره ي آل عمران که آخرين آيه از سوره ي آل عمران است. يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون آيه 200 از سوره ي آل عمران، سوره ي سوم قرآن مجيد ، آخرين آيه است از اين سوره. مفسرين در تفسير آيه اختلاف شديد دارند. مخصوصاً در کلمه ي "رابطوا"، "رابطوا" آيا با بحث ما ارتباط دارد. بحث ما در رابطه است ديگه. آيا کلمه ي "رابطوا" در اين آيه با بحث ما ارتباط دارد يا ندارد؟ آيت الله طباطبايي صاحب تفسير الميزان "رابطوا" را طوري بحث کرده که هيچ ارتباطي به جهاد ندارد. عجيب اين است که 40 صفحه، آيت الله طباطبايي در اين آيه بحث کرده. ممکن است سؤال کنيد چطور 40 صفحه در اين آيه بحث کرده. در اين عنوان کرده "رابطوا" يعني با هم ارتباط داشته باشيد. "رابطوا" به معناي ارتباط و "اصبروا" يعني صبر کنيد. صبر بر ترک معصيت، صبر در مقابل مصيبت، صبر در اداء فرائض. روايات زياد ما صبر را به سه قسمت تقسيم مي کند. تحمل انسان داشته باشد در برابر مشکلات. اداء فرائض مشکلات دارد. اين يک جور صبر است. ديگر صبر در مصائب. اين هم يک جور است. مصيبتها فشار مي آورد به انسان، بايد تحمل داشته باشد، صبر کند. يکي هم صبر بر ترک محرمات و اينها. ترک گناهان. اين معني "اصبروا" است. "اصبروا" حکم "کل فردٍ فردٍ" است. فرد فرد را مي گويد. هر فردي وظيفه دارد که صبر کند در اين مراحلي که عرض شد. اما "صابروا" اين است که صبرها را با هم هماهنگ کنيد. چون اگر شما صبر کنيد و من صبر نکنم بالاخره آن اجتماع منظم به هم مي خورد. "صابروا" يعني علاوه بر اينکه "کل فردٍ فردٍ" صبر کند، صبرها را با هم هماهنگ کنيد تا مقصود اصلي به وجود بيايد. اين هم معني "صابروا" است. که باب مفاعله بين اثنين "صابروا" صبرها را با هم هماهنگ کنيد. هر فرد فردي علاوه بر آن وظيفه دارد، يک وظيفه اي هم داريم ما، وظيفه اجتماعي که صبرها را با هم هماهنگ کنيم متطابق کنيم. بعد "رابطوا"، اين را چه طور معنا کنيم. آيت الله طباطبايي صاحب تفسير الميزان "رابطوا" را، آدرسش را هم عرض کنم خدمت محترمتان، "رابطوا" را ايشان در جلد چهارم الميزان از صفحه 97 تا صفحه صد و چند که 40 صفحه تقريباً مي شود در "رابطوا" بحث کرده. البته بحثها گاهي آيت الله طباطبايي بعضي از مطالبش با تفسير آيه متطابق نيست. آيه يک مناسبتي دارد. "رابطوا" يعني بين هم رابطه ايجاد کنيد. با هم مرتبط باشيد. افراد جامعه براي تشکيل يک جامعه ي منظم بايد با هم ارتباط داشته باشند. نحوه ي ارتباط را ايشان آمده در چهل صفحه بحث کرده. شانزده مطلب ذکر کرده. ايشان هيچ روايتي نقل نکرده. "رابطوا" به همان معنايي که عرض مي کنم. شانزده مطلب ذکر کرده. مطالعه اش بسيار مفيد است. به مناسبت ذکر کرده. يکي از آنها مثلاً ولايت فقيه است. اجتماع لازم است و چنين باشد و در رأس اجتماع بايد يک فقيهي باشد و چه باشد و در اين جا خيلي انتقاد از غربگرايي از آن وقتي که مسلمانها رعايت نکردند آن رابطه اجتماعي و اسلامي را و اين باعث شد که اسلام ضعيف شد و مسلمانها ضعيف شدند. خلاصه 16 مطلب در 40 صفحه ايشان، خودش مي تواند يک کتابي باشد. مطالب بسيار مفيد است. روي آن اطلاعات وسيعي که ايشان دارد، 40 صفحه ايشان در تفسير اين آيه بحث کرده. اما ربطي به "ما نحن فيه" ندارد. که راجع به جهاد باشد و آن رباطي که مورد بحث ما است ربطي نداده ايشان. "رابطوا" به معني لغوي يعني با همديگر ارتباط داشته باشيد. کيفيت ارتباط چون متفاوت و مختلف است در اين بحث کرده. قول مفسرين را مي گوييم. اين تفسير آيت الله طباطبايي است. البته وقتي بحث روايي مي رود، بحث راجع به روايت را ذکر مي کنيم. اما در بحث خودش، بحث تفسيري در اين 40 صفحه هيچ ارتباطي به کتاب جهاد نداده. به بحث ما مربوط نبود. اين کلام آيت الله طباطبايي است. اما در تفسير مجمع البيان، ايشان برعکس مي گويد که "رابطوا" يعني "رابطوا عدوکم". نه خير "اصبروا" در اداء وظيفه ي خودتان، "صابروا" در مقابل عدو، همين طور "رابطوا عدو". مجمع البيان هم آدرس نوشته باشم خدمتتان عرض کنم. جلد دومِ ده جلدي است. مجمع البيان چند جور چاپ شده است. آن چه که پيش بنده است ده جلد است. مجمع البيان ده جلدي، جلد دوم صفحه 573. صاحب مجمع البيان ايشان اين جور نوشته اول اللغه، بعد المعنا، گاهي الاعراب. خوب در لغت مي گويد که "اصل الرباط"، اصل رباط <ارتباط الخيل للعدو>. اينکه ما اسب را ببنديم و نگهداري کنيم، براي مقابله با دشمن. اصل رباط را اين مي گويد لغتاً. اما <استعمل في كل مقيم في ثغر> بعد استعمال شده که مر کس در مرز اقامت کند براي دفع دشمن به آن مي گويند مرزبندي و مرزداري و رباط. ايشان آمده است، عرض کنم به اينکه مي گويد آيات قبل را اگر در نظر بگيريم مربوط به اقوال مومنين و اقوال کافرين است و خداوند مي خواهد نتيجه بگيرد يعني نتيجه ي سوره ي آل عمران اين است. يا ايها الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون نتيجه اين است. مي گويد صبر، مي گويد در معنا، چند تا معنا دارد آيه. احتمال چند وجه دارد. اما مي گويد صبر بر اينکه بر اداء فرائض، "صابروا" لزوم دين در جهاد. "رابطوا" معنايش همان مرزداري در برابر دشمن است. <وَ رُوِيَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ > مي گويد اين معنا که ما مي گوييم "رابطوا" به معني مرزداري در برابر دشمن، از حضرت باقر نقل شده. و مي گويد اين قول، قول اقرب است و اول است. پس بنابراين "رابطوا" را مجمع البيان به همان بحث ما که مرزداري در برابر دشمن. اينطور معنا مي کند. اين مجمع البيان است.
  ما يک تفسير داريم به نام تفسير برهان. در حقيقت ما دو جور تفسير داريم. يک تفسير داريم که آيات قرآن تفسير مي شود. خيلي نظر به اخبار اهل بيت ندارد. اين يک جور تفسير است. آيت الله طباطبايي جداکرده. اول بحث مي کند بعد بحث روايي را مي گويد. بعضي اصلاً نظر ندارند. خود لغت هر چي اقتضا مي کند، آيات را اون جور تفسير مي کنند. يک جور تفسير، اين جور تفسير است. يک جور تفسير نظر دارد به اخبار اهل بيت :، از جمله کتابهاي در اين قسمت مهم، تفسير برهان است. در تفسير برهان 1200 روايت وجود دارد. ايشان عنايت دارد به اينکه آيات قرآن را با اخبار اهل بيت : که قرآن "نزل في بيتهم" تفسير کند. تفسير برهان در چند جلد چاپ شده. سابقاً سه، چهار جلد، ده، دوازده جلد در پاورق هم مدارک نوشته. اين تفسير برهان يک مزيت ديگر هم دارد. و آن اين است که ما روايات را سعي مي کنيم که مسنداً نقل کنيم. تفسير صافي سند را حذف مي کند. نور الثقلين سند را حذف مي کند. اما تفسير برهان آن اندازه که ممکن بوده سعي کرده با سند نقل کند و 1200 روايت در تفسير برهان وجود دارد. ببينيم حالا ايشان چه مي گويند. معني آيه.
  تفسير برهان جلد دوم صفحه 149. ايشان شانزده خبر در تفسير اين آيه ذکر کرده.  يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون شانزده خبر ذکر کرده. جلد دوم صفحه 149 تا 152. حالا بعضي هايش را مي خوانيم. خبر دوم <عن أبي عبد الله اصبروا على الفرائض و صابروا على المصائب و رابطوا على الأئمة :> "رابطوا" را بيشتر روايات اين است که ارتباط با ائمه داشته باشيد. به آن رابطه که ما مرزداري کنيم در برابر دشمن تفسير نکرده. روايات ما که ايشان نقل مي کند، همه اش "رابطوا" با ائمه :. خبر دوم <اصبروا على الفرائض و صابروا على المصائب و رابطوا على الأئمة :> خبر چهارم آن ابي عبد الله بود. اين از امام باقر <اصبروا على أداء الفرائض، و صابروا عدوكم، و رابطوا إمامكم المنتظر> اين خبر چهارم حضرت باقر ارتباط با امام زمان داشته باشيد. خبر ششم از ابي عبدالله <اصبروا على المصائب ، و صابروا على الفرائض ، و رابطوا على الأئمة :> خبر هشتم از ابي عبدالله <اصبروا على دينكم، و صابروا على عدوكم ممن يخالفكم، و رابطوا إمامكم، و اتقوا الله فيما أمركم به، و افترض عليكم>. خبر يازدهم باز ابي عبدالله <رابطوا إمامكم> خوب اين اخباري که در تفسير برهان است به همين ترتيب است. در تفسير برهان "رابطوا" را همه را زده به اهل بيت :. يا امام منتظر يا ائمه : به آنها ارتباط داده. ملاحظه مي کنيد که چقدر تفاوت مي شود. آيت الله طباطبايي اصلاً هيچ ارتباطي نمي دهد حتي با جهاد هم. مسلمانها بايد با همديگر ارتباط داشته باشند. ولي درباره ي کيفيت ارتباط 40 صفحه بحث مي کند. و 16 مطلب ذکر مي کند. مجمع البيان مي گويد نه خير "رابطوا" يعني در باب جهاد. مرزداري کنيد در برابر دشمن و جلوي نفوذ دشمن را بر کشورهاي اسلامي بگيريد و خيلي مطلب هم مهم است. براي خاطر مرزداري. چه مرز آبي، چه مرز خاکي، چه مرز هوايي. از آنجا ها نفوذ مي کند اول. خيلي مهم است. مجمع البيان اين طور معنا مي کند. تفسير صافي هم که آن هم عنايت دارد به اخبار ائمه : خلاصه ي تفسير برهان را ذکر کرده. که "رابطوا" يعني با اهل بيت : ارتباط داشته باشيد. اين هم تفسير برهان. اين نسبت به اين آيه که بنا بر قول مجمع البيان اين آيه درباره ي بحث ماست که در برابر دشمن مرزداري داشته باشيد.
  البته آنچه بنده عرض مي کنم يک نمونه اي از بحث است. آنقدر فرصت مراجعات به تفسير همگاني ندارم. ما براي نمونه گفتيم که تفسير مجمع البيان اين است. تفسير برهان آن است. تفسير صافي آن است. تفسير الميزان اين است. بله تبيان شيخ طوسي خيلي مهم است. تفاسير ديگر خيلي مهم هستند. مراجعه کنيد. مخصوصاً بعضي ها معتقدند که مجمع البيان خلاصه ي تبيان شيخ طوسي است. چون شيخ طوسي تفسيرش قطورتر است و بيشتر است. مجمع البيان خيلي ارتباط دارد با تبيان. من فرصت نکردم براي مراجعه ي به تفسير تبيان که شيخ طوسي چه مي گويند. ما همين قدر عرض کرديم که در آيه بنا بر قول صاحب مجمع البيان به بحث ما مربوط است که "رابطوا" يعني در برابر دشمن مرزداري مهمي داشته باشيد تا راه نفوذ دشمن را بگيريد. خودمان هم که عرض مي کنيم. بعداً عرض خواهيم کرد.
  آيه دوم از قرآن مربوط به مرزداري. همان آيه اي است که يک وقتي، يک مقداري در آن ما بحث کرديم. آن بحث آن بود که يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ و پشت سرش فَانْفِرُوا ثُباتٍ أَوِ انْفِرُوا جَميعا مربوط به جهاد است که آمادگي خودتان را براي دفاع از دشمن حفظ کنيد. اين خيلي مهم است. ما قبلاً بحث کرديم که اين حفظ آمادگي در برابر دشمن به چه کيفيت بايستي باشد. يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ فَانْفِرُوا ثُباتٍ أَوِ انْفِرُوا جَميعا آيه ي 71 از سوره ي نساء است. اين آيه خيلي مهم است. درس بسيار بزرگي دارد. آمادگي خودتان را از همه جهت حفظ کنيد. دستور جامع، همه جانبه در همه ي قرون و اعصار براي حفظ امنيت خود و دفاع از کيان و قدرت اسلام و مسلمين.
 گفتيم يک آمادگي، آمادگي علمي است. براي خاطر اينکه سابقاً با شمشير و اينها جنگ مي شد در هر زمان آمادگي يک طور است. آمادگي رزمي با علوم روز هميشه تفاوت مي کند. تحقيقات و فن آوري، پيشرفتهاي علمي اينها همه بايد در نظر باشد براي آمادگي علمي در برابر دشمن. دشمن روز به روز تجهيزات مدرن تري به وجود مي آورد. شما هم بايد آمادگي علمي داشته باشيد تا بتوانيد در برابر دشمن آن نقش خودتان را ايفا کنيد. اين آمادگي علمي است. دوم آمادگي روحي است. يعني انسان از لحاظ فرهنگ شهادت طلبي و جهاد، روحيه ي جهاد داشته باشد، روحيه ي برخورد داشته باشد. اين هم خيلي مهم است. حديثي عرض کرديم از پيغمبر <من مات و لم يغز و لم يحدث نفسه بالغزو مات على شعبة من النفاق> هر کس که به جبهه نرفته و يا خودش را آماده نکرده براي رفتن، بميرد يک مقداري از نفاق در روحيه ي اين هست. انسان کامل آن است يا به جنگ رفته باشد يا خودش را آماده کند براي رفتن به جهاد. البته اين هر چه قدر قوي تر باشد. مثل حسين فهميده ها باشد. حماسه باشد. خوب شديدتر است. اين آمادگي روحي بهش مي گوييم. آن هم آمادگي علمي است. اين دومي آمادگي روحي خود شخص است. سوم آمادگي تسليحاتي و تجهيزاتي. خوب اين هم خيلي مهم است. آمادگي اطلاعاتي، يعني از نقشه هاي دشمن در جنگ از همه جهت ما مطلع باشيم. اين آمادگي اطلاعاتي است. خيلي مهم است. مثلاً من بايد بدانم که دشمن اگر بخواهد حمله کند، از کجا حمله مي کند، از کجا براي هواپيمايش بنزين مي گيرد، از کجا چي مي کند. تمام راهکارهايي که ممکن است دشمن از آن راهها نفوذ کند، تمام راهکارها را ما بايد قبلاً داشته باشيم آمادگي اطلاعاتي به اين مي گوييم. ديگر آمادگي تمريني و بدني است. هر فردي، حالا بعداً ما بايد بحث سبق و رمايه را بحث کنيم. سبق و رمايه بيخود نبوده. افراد بايد آمادگي بدني و تمريني داشته باشند. هر کسي، امام (رضوان الله عليه) فرمودند که ما ارتش بيست ميليوني، سي ميليوني داريم. يعني همه ي افراد بروند و ياد بگيرند. حتي ما طلبه ها هم لازم است که برويم و اين کار را بکنيم. همهي افراد بروند و ياد بگيرند و آمادگي تمريني داشته باشند. "خذوا حذرکم" من جميع جهات بايد باشد. اين هم يک نوع آمادگي است. آمادگي بعدي مي شود آمادگي مرزي. آمادگي علمي، آمادگي روحي، آمادگي تجهيزاتي، آمادگي اطلاعاتي، آمادگي بدني و تمريني، يکي هم آمادگي مرزي. الان الحمد لله تعالي مرزهاي ما مرزبانهاي ما قوي هستند که دشمن قدرت ندارد. هم آبي، هم خاکي، هم هوايي. خُذُوا حِذْرَكُمْ مي شود به اين آيه که امر است و مفيد وجوب، استدلال کرد براي وجوب رباط. ما معتقديم به وجوب رباط نه استحباب. واجب است که اين کار انجام شود در برابر دشمن هايي که ما داريم. در هر زماني همين طور است. آمادگي خيلي مهم است. مرزباني خيلي مهم است. اين هم دوم. اين آيه، آيه ي 71 از سوره ي 4 سوره ي نساء بود.
 آيه ي سوم که ميرزاي قمي در "جامع الشتاط" آن را ذکر کرده. به نظر ما آن هم دلالت دارد بر اين مطلب. وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ اين آيه ي شريفه که مي گويد آماده کنيد در برابر دشمن. وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ آن اندازه قوه و قدرت داريد، همه ي اينها را آماده کنيد در برابر دشمن. و وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ را ايشان، ميرزاي قمي مي گويد بعضي ها اين طور تفسير کردند. يعني اسبها را، مرکبها را در مرزها ببنديد، آماده نگه داريد در حدي که تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ اصلاً خود همين مطلب دشمن را عقب مي زند. دشمن بايد از شما احساس ترس کند. احساس در حدي بايد باشد که هميشه دشمن از شما احساس ترس کند. اين آيه هم دلالت دارد.
  بنابراين ما سه تا آيه امروز با توفيق خداوند ذکر کرديم. اول آيه ي 200 از سوره ي آل عمران بود. دوم آيه ي 71 از سوره ي نساء بود. خُذُوا حِذْرَكُمْ بود. آخري همين آيه اي که عرض کرديم. اين آيات را مطالعه کنيد تا ان شاء الله براي بعد.