1400/10/27
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: التعادل و التراجيح/تقديم المرجّحات /تعارض بین اطلاق شمولی و بدلی
مساله دوم: تعارض بین اطلاق شمولی و اطلاق بدلی
به عنوان نمونه چنانچه نخست مولا به نحو اطلاق بدلی بگوید: "اکرم عالماً" و سپس به نحو اطلاق شمولی بگوید: " لا تکرم فاسقاً " در اینصورت در محل اجتماع دو تطلاق یعنی "عالم فاسق" تعارض به وجود میآید. حال مساله در آن است که آیا می توان اطلاق شمولی را در محل اجتماع بر اطلاق بدلی مقدّم نمود.
نظر شیخ(ره)
ایشان در مطارح الانظار معتقدند: اطلاق شمولی بر اطلاق بدلی مقدّم می گردد و اطلاق بدلی اصلاً جریان پیدا نمیکند.
نظر مرحوم آخوند
ایشان در کفایه می گوید: وجهی ندارد که اطلاق شمولی مقدّم شود، چرا که هر دو نوعی اطلاق می باشند و در هر دو مقدمات حکمت وجود داشته و نیز تقیید در کلام متکلم نیست و چنانچه آنرا اراده کرده بود ذکرش می نمود. هرچند شمولیت و بدلیت را از خصوصیات مورد استفاده میکنیم و به عبارت دیگر خصوصیاتِ مورد است که میگوید اطلاق بدلی است یا شمولی، و البته ربطی به مقدمات حکمت و جریان اطلاق ندارد.بنابراین نمیتوان اطلاق شمولی را مقدّم نمود لذا در بحث تعارض وارد میشوند و اعمال قواعد آن جاری می گردد.
نظر مرحوم نایینی
ایشان با نظر شیخ(ره) همراه بوده و آنرا برهانی کرده و می گویند: در ما نحن فیه اطلاق شمولی مقدّم می گردد.
ایشان وجوهی را بر اثبات این نظر اقامه می کنند که اهمّ آنها به شرح زیر می باشد.
حکمی که در اطلاق شمولی جعل می شود، انحلال به تعدد افراد پیدا می کند. لذا با آمدن اطلاق شمولی یعنی " لا تکرم فاسقاً" حکم عدم اکرام شامل همه فساق میشود به نحوی که برای هر فرد یک حکم مستقل وجود دارد لکن نسبت به اطلاق بدلی، یعنی " اکرم عالماً " یک حکم بیشتر وجود ندارد به معنای اینکه اراده مولا آن است که صرفاً یک عالم مورد اکرام قرار گیرد. به عبارت دیگر متعلق در آن طبیعیِ حکم است که صرف الوجود میباشد و سرایت به افراد متعدد نمی کند و البته به وجود واحد انطباق پیدا میکند و با اکرام یک عالم امتثال حاصل میشود. لذا در اطلاقِ بدلی، مکلّف مخیّر در تطبیق است.
ایشان میفرمایند: در محل اجتماع یعنی "عالم فاسد" صرفاً اطلاق شمولی جاری میشود یعنی "لا تکرم فاسقاً " چون با جریان آن نیز نسبت به اطلاق بدلی خدشه ای وارد نمی گردد و هر دو دستور مولا اطاعت شده است ولی اگر در محل اجتماع اطلاق بدلی جاری گردد، اطلاق شمولی مورد عصیان قرار گرفته است.
دو اشکال مرحوم خویی
۱) ایشان می فرماید: بیان مرحوم نایینی نوعی استحسان عقلی است در صورتی که در باب الفاظ نمی تواند مِلاک تقدیم یک دلیل بر دیگری باشد و البته آنچه در لفظ متّبع است، ظهورات آنهاست به نحوی که اگر جمع عرفی دلالی در مقام وجود داشته باشد، جریان می یابد.
بنابراین اگر یک دلالت اقوی باشد، بر دیگری مقدّم می گردد یا اینکه اگر یک لفظ اظهر باشد، بر ظاهر مقدم می گردد چنانچه در تقدیم نصّ بر ظاهر اینگونه است.
لکن در مواردی که جمع دلالی عرفی یا اظهر و ظاهر یا اقوائیتِ دلالت وجود نداشته باشد و صرفاً دو اطلاق در مقام باشد که یکی شمولی و دیگری بدلی است، هیچ کدام بر دیگری ترجیح ندارد و لذا با یکدیگر معارضه میکنند و نیاز به اِعمال قواعد باب تعارض خواهد بود.
۲) باید گفت: در هر اطلاقِ بدلی یک اطلاق شمولی نیز وجود دارد. به عبارت دیگر وقتی در اطلاق بدلی مولا می گوید: " اکرم عالماً " این سخن او دلالت بر وجوب اکرام یک عالم دارد که دلالتِ آن به نحو مطابقی است ، لکن در ضمن آن یک دلالتِ التزامی نیز وجود دارد و مکلف رخصت دارد که امر را بر طبیعیِ عالِم تطبیق نماید و به عبارت دیگر هر فردی از افراد عالِم را که اراده نماید اکرام کند و البته این حکمِ ترخیصی، شمولی است و شامل تمام افراد عالِم میشود، بنابراین شرعی نیز می باشد چرا که حکم شمولیِ ترخیصی به دست مولا است و میتواند مکلّف را از اکرام یک گروه منع نماید لکن چون منعی از او نرسیده است لذا به دلالت التزامی بر طبیعیِ عالِم نیز صدق میکند و البته مکلّف در اینجا بر انطباقِ اکرام نسبت به کلّ فردِ عالم، رخصت دارد. بنابراین در این مقام دو اطلاق شمولی وجود دارد و در نتیجه نمیتواند هیچ کدام بر دیگری مقدم گردد.
به عبارت دیگر دلالتِ اطلاقِ بدلی بر اطلاقِ شمولی به نحو التزامی است و دلالتِ اطلاق شمولی بر آن، به نحو مطابقی میباشد، لذا هیچ کدام بر دیگری مقدم نخواهد بود.