1403/02/08
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مسائل مستحدثه/ضمان کاهش ارزش پول /مقدمه
قبلاً گذشت که مهمترین مطلب در مسائل مستحدثه، شناخت تمام و کمال موضوع است. موضوع باید توسط کارشناس غیر ذی نفع به نحو تمام و کمال برای فقیه تبیین گردد تا او بتواند حکم صحیح آنرا بیان کند، لذا در غیر اینصورت حکم صادره نیز طبعاً خطا خواهد بود. برای نمونه برخی گمان کردهاند که آنچه در مراکز ناباروری برای بارور کردن و تلقیح مصنوعی انجام میشود همان زنا است، لذا این کار را حرام دانستهاند در حالی که چنین نیست؛ چرا که زنا به معنای ایلاج حرام است و این کار اصلاً در این مراکز انجام نمیشود.
لذا در تبین مانحن فیه ـ یعنی موضوع کاهش ارزش پول ـ میگوییم: نفس پول، در زمانهای گذشته ـ مسکوکات فلزی از طلا و نقره و غیره ـ دارای ارزش ذاتی و مالی بوده به طوری که قابل معامله در بازار فلزات میبود. لکن اسکناس چنین نیست چرا که خودش فی نفسه ارزشی ندارد بلکه ارزش و اعتبارش منوط به جعل و حمایت دولتها از آن است، لذا اگر چنین حمایتی در بین نباشد، کسی برایش ارزشی قائل نمیشود.
اسکناس از امور جدید الإحداث است لذا برخی فقهاء مانند آیةالله گلپایگانی قدّس سرّه در تعلیقه بر وسیلة النجاة معتقدند که عقد مضاربه باید بر اساس درهم و دینار مسکوک صورت گیرد و به غیر آن صحیح نیست. صاحب وسیلة النجاة در بحث مضاربه میفرماید: و أن يكون درهما أو دينارا فلا يصح بالذهب و الفضة الغير المسكوكين و السبائك و الفلوس السود فضلا عن العروض.[1]
و البته آیةالله گلپایگانی قدّس سرّه این مطلب را پذیرفتهاند و تعلیقی بر آن نزدهاند. نیز برخی گفتهاند که علّامه فانی قدّس سرّه میفرمودند: ربا منحصر در پول فلزی است و شامل اسکناس نمیشود. لذا نفس طلا و نقره مسکوک ـ صرف نظر از اعتبارش ـ دارای ارزش است لکن نفس اسکناس ارزشی ندارد بلکه ارزشش وابسته به حمایت دولت است. مواردی مانند تمبرهای پُستی و بلیط مسافرتی - بوسیله ماشین و قطار و هواپیما و کشتی - و کارتهای حمل و نقل عمومی و بلیطهای بخت آزمایی، هر چند دارای ارزشند لکن در شمار اسکناس نیستند چرا که صرفاً برای اعتبار در یک موضوع خاص استفاده میشوند و در بسیاری از موارد قابل انتقال به غیر نیستند و برای آنها ارزشی ندارند.
مطلب دیگر در اینجا آنست که هر چه دولتها از اقتدار بیشتری در امور مختلف اقتصادی، سیاسی، نظامی و ... برخوردار باشند ارزش پولشان نیز افزوده میشود و دارای اعتبار بیشتری است. برای نمونه هر چه یک دولت دارای معادن طلا و نقره و الماس و دیگر فلزات یا دارای معادن نفتی یا انرژیهای مختلف باشد، اقتصاد قویتری دارد و بالطبع اسکناس او هم ارزش پیدا میکند. ناگفته نماند که عوامل دیگری نیز در سقوط یا صعود ارزش پول یک دولت دخیلند که از جمله آنها عوامل سیاسی و نظامی است. بنابراین هر اندازه دولتها از نظر اقتصادی و سیاسی و نظامی و... دارای اقتدار بیشتری باشند، پولشان نیز افزایش بیشتری دارد.