1403/02/03
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مسائل مستحدثه/ضمان کاهش ارزش پول /تعریف و تاریخچه پول
نقد دو تعریف گذشته
تعریف بدایة المجتهد و احیاء العلوم ـ که گذشت ـ برای پول[1]
قابل پذیرش نیست چرا که آن از خلال وظایف اصلی پول شمرده میشود لکن پول به خودی خود قابلیت انتفاع دارد و از عین آن نیز استفاده میشود. چنانچه در زمانهای سابق دینار و درهم ـ که از جنس طلا و نقرهاند ـ در ساخت دستبند یا گردنبند استفاده میشدند و کاربرد زینتی داشتند. حتّی سکّههایی که از معادن مس یا برنز یا نیکل ساخته میشدند، اگر ارزش فلز بکاررفته در آنها بیش از ارزش اعتبارشان باشد، ذوب میکردند و به اجناس دیگری تبدیل میکردند. بنابراین تعریف پول به اینکه آینهای که اشیاء دیگر در آن دیده شوند، ناتمام است.
تعریف پول از نظر اقتصاددانان و نقد آن
دانشمندان علم اقتصاد در تعریف پول گفتهاند: پول همان چیزی است که در معاملات به عنوان وسیلهای برای مبادله استخدام میشود. پول مقیاس ارزشگذاری و مالیت اشیاء و مخزون ثروت است به گونهای که برای سنجش ثروت افراد استفاده میشود.پول گاهی معیاری برای دین مدیون است.[2]
لکن این تعریف هم ناتمام است چرا که شامل نقود و پولهای جدید یا غیر آن نمیشود. برای نمونه اگر معاملهای عبارت از نقود کالایی باشد - مثلاً نفت در مقابل غذا، کارت خرید کالا، کالابرگ الکترونیکی و... - این تعریف صادق نیست. نمونه دیگر رمزارزها هستند که در تعریف مذکور نمیگنجند.
بنابراین هر چند تعاریف مذکور ناتمامند لکن خوشبختانه تعریف پول مانند تعریف وجود است - مفهومه من اعرف الاشیاء - بلکه تعریفی عرفی دارد که همگان آنرا میشناسند.
مختصری از تاریخچه پول
الف) پول فلزی (مسکوکات)
جامعه نخستین انسانها از طریق کشاورزی یا دامداری یا شکار به امرار معاش میپرداختند. لذا برای مبادله اشیاء چارهای جز مبادلهٔ کالایی با کالایی دیگر نبود به گونهای که کاری سخت و دارای مشقّت فراوان محسوب میشد؛ از این رو پول را اختراع کردند. گفتهاند که نخستین پولها سکّههای طلا و نقره بوده که اعراب درهم و دینارش نامیدند. لذا اشیاء را ارزشگذاری کرده و مبادلات خود را بر اساس سکّههای طلا و نقره انجام میدادند.
غزالی گفته: یکی از نعمتهای الهی، خلق درهم و دینار است چرا که آنها سنگهایی خالی از منفعتند لکن بشر، مجبور و مضطر است که آنرا در طعام و لباس و دیگر نیازمندیهایش مصرف کند.[3]
لکن بیان او قابل پذیرش نیست چرا که درهم و دینار از مخلوقات الهی نیستند بلکه اختراع بشرند مگر آنکه قائل به خلقِ بواسطه شویم و بگوییم که مخلوقات الهی گاهی بلاواسطه و گاهی بواسطه است.
ویل دورانت در تاریخ تمدّن در زندگی مردم آشورگفته: در حوالی ۷۰۰ ق م، سناخریب سکههایی از نقره ضرب کرد که ارزش هر یک نیم «شکل» (شاقل) بود؛ این قدیمیترین مسکوک رسمیی است که تاریخ از آن به ما آگاهی داده است.[4]
نخستین تاریخچه از پول مربوط به پادشاهی لیدیا - لیدیه - در غرب آناتول در عصر آهن که پایتخت سارد است و امروز مطابق با استانهای ازمیر مانیسا در ترکیه است. این پادشاهی هفت قرن قبل از میلاد مسیح بوده و ضرب سکّههای طلا و نقره داشتهاند[5]
و یکی از شغلهایشان فرستادن دختران برای فحشا و کسب درآمد از آن راه بوده است. این پادشاهی در نزاع بین دو امپراتوری بزرگ ایران و یونان از بین رفت. پس از پادشاهی لیدیه فارسها و ایرانیان به ضرب سکّه اقدام کردند و پس از آنها چینیان بدان پرداختند.
در زمان جاهلیت نیز اعراب از درهم و دینار استفاده میکردند و شاهدش تعیین وزن و عیار توسط رسول خدا صلی الله علیه و آله برای درهم و دینار است. دینار عبارت از ۱۸ نخود طلا و درهم مطابق 6/12 نخود نقره است. عبدالملک مروان بود که تشریع پیامبر را در مورد درهم و دینار در بلاد اسلامی گسترش داد.
بنابراین اسلام تغییری در ضرب سکّه ایجاد نکرد بلکه آن را منظبط نمود. پیامبر زکات را در هر ۲۰۰ درهم، 5 درهم و در هر 4۰ دینار، ۱ دینار - معادل 5/2 درصد - قرار داد. در روایت آمده؛ عَنِ النَّبِيِّ ص قَالَ: لَيْسَ فِيمَا دُونَ خَمْسِ أَوَاقٍ مِنَ الْوَرِقِ صَدَقَةٌ.[6]
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: در کمتر از پنج اوقیه زکاتی نیست. اوقیه چهل درهم است، لذا اگر کسی در کمتر از یک سال مالک ۲۰۰ درهم باشد، زکاتی بر او نیست.