درس خارج فقه استاد هادی نجفی

1400/05/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الحدود و التعزيرات/أقسام حد الزنا /موارد تاخیر یا سقوط حد

 

و لا يسقط الحد باعتراض الجنون و لا الارتداد.[1]

اقامه حد با ایجاد دیوانگی یا ارتداد ساقط نمی شود.

دیوانگی شامل هر دو نوع ادواری و ثابت و نیز ارتداد شامل هر دو نوع فطری و ملی می شود.

باید گفت: روایاتی که حد را در مورد دیوانه ساقط می دانند شامل مواردی می شود که در زمان دیوانگی و زوال عقل مرتکب زنا یا گناهی که موجب حد گردد می شود ولی چنانچه در زمان سلامت عقل مرتکب شود و سپس دیوانه گردد حد از او ساقط نخواهد بود.

دلیل بر این حکم روایت زیر می باشد:

صحیحه ابو عبیده

(صدوق) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ‌ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي رَجُلٍ وَجَبَ عَلَيْهِ الْحَدُّ فَلَمْ يُضْرَبْ حَتَّى خُولِطَ- فَقَالَ إِنْ كَانَ أَوْجَبَ عَلَى نَفْسِهِ الْحَدَّ وَ هُوَ صَحِيحٌ- لَا عِلَّةَ بِهِ مِنْ ذَهَابِ عَقْلٍ- أُقِيمَ عَلَيْهِ الْحَدُّ كَائِناً مَا كَانَ.[2]

امام باقر )عليه السّلام( در باره مردى كه حدّى به‌ گردن داشت و هنوز حدّ اجرا نشده ديوانه شد، فرمود: اگر هنگامى كه حدّ را بر خويش واجب كرده سلامت بوده و علامتى از ديوانگى يا مريضى نداشته، هر كس كه باشد حدّ را در همان حال ديوانگى بر او جارى مي سازند.

مقتضای اطلاق در پاسخ حضرت ( علیه السلام) آنست که حد شامل هر دو نوع آن یعنی جلد یا رجم می باشد .

همانطور که مقتضای اطلاق شرط " إِنْ كَانَ أَوْجَبَ عَلَى نَفْسِهِ الْحَدَّ وَ هُوَ صَحِيحٌ" آنست که شامل همه حدود مثل حد زنا و سرقت و ... می‌شود .

بعضی قائلند که غرض از اقامه حد آن است که موجب عبرت و تادیب گناهکار گردد و مانع از تکرار فعل حرام شود و چون در مورد دیوانه عبرت گرفتن و تادیب و تربیت معنا و جایگاهی ندارد بنابراین منتظر می شویم تا دیوانه عاقل گردد و پس از آن حد را بر او جاری می کنیم .

ظاهر از عبارت شهید ثانی(ره) در مسالک[3] و فاضل اصفهانی (ره) در کشف اللثام[4] همین نظر مذکور است که گفته اند منتظر می مانیم و صبر می کنیم تا دیوانه عقل خویش را به دست آورد و سپس براو اقامه حد می‌کنیم تا مایه عبرت او گردد .

لکن صاحب جواهر بر این مطلب اشکال وارد نموده و میگوید این نظر اجتهاد در مقابل نص است و این مطلب که غرض شارع از اقامه حدود منع ازارتکاب دوباره فعل حرام می باشد از قبیل استحسانات است و بنابراین اعتنایی به آن نمی شود .

بنابراین آن چیزی که در موردش نص وجود دارد و دلالت می کند آن است که در چنین حالی که زانی دیوانه شده و در حال سلامت عقل مرتکب زنا گردیده حد جاری می شود.

حکم در مورد مرتد نیز مانند دیوانه در ما نحن فیه می باشد چرا که روایات حدود اطلاق دارد و شامل همه انواع حدود می ‌شود و ارتداد نیز مانع از اجرای حد نیست .

فرع دیگر

و لا يقام الحد في شدة الحر و لا في شدة البرد و يتوخى به في الشتاء وسط النهار و في الصيف طرفاه

یعنی حد در گرما و سرمای شدید اقامه نمی شود و در موقع زمستان صبر می‌کنند تا وسط روز و در تابستان صبح زود یا آخر روز هنگام خنک شدن هوا .

جماعتی این نظر را اخذ کردند و استدلال نموده اند به اینکه چنانچه رعایت این زمان نشود ترس آن می‌رود که محدود از بین برود و بمیرد .

البته روایاتی هم دلالت بر این مطلب دارد که به بعضی از آنها اشاره می کنیم

    1. خبر هشام بن احمر

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَطِيَّةَ عَنْ هِشَامِ بْنِ أَحْمَرَ عَنِ الْعَبْدِ الصَّالِحِ ع قَالَ: كَانَ جَالِساً فِي الْمَسْجِدِ وَ أَنَا مَعَهُ- فَسَمِعَ صَوْتَ رَجُلٍ- يُضْرَبُ صَلَاةَ الْغَدَاةِ فِي يَوْمٍ شَدِيدِ الْبَرْدِ- فَقَالَ مَا هَذَا قَالُوا رَجُلٌ يُضْرَبُ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ- إِنَّهُ لَا يُضْرَبُ أَحَدٌ فِي شَيْ‌ءٍ مِنَ الْحُدُودِ فِي الشِّتَاءِ- إِلَّا فِي أَحَرِّ سَاعَةٍ مِنَ النَّهَارِ- وَ لَا فِي الصَّيْفِ إِلَّا فِي أَبْرَدِ مَا يَكُونُ مِنَ النَّهَارِ. [5]

بررسی سند

اگر در سند نام حسین بن عطیه باشد توثیق ندارد و لذا سند ضعیف می شود .

لکن شیخ طوسی(ره) در تهذیب این روایت را از حسن بن عطیه که ثقه است نقل می کند و ظاهر آن است که همین سند صحیح باشد.

ولی باز هم ضعف در سند برطرف نمی شود چراکه در سند نام هشام بن احمر وجود دارد که توثیقی برای او وارد نشده ، بنابراین سند روایت ضعیف است .

بررسی متن

هشام ابن احمر از امام کاظم (علیه السلام) نقل می کند :حضرت در مسجد نشسته بودند و من نیز همراه ایشان بودم که صدای مردی به گوش رسید و او را هنگام نماز صبح در روزی که شدیداً سرد بود می زدند .

حضرت فرمود چه خبر شده است؟ گفتند: مردی را حد می زنند . حضرت فرمود سبحان الله ! در این زمان ! هیچکدام از حدود در زمستان جاری نمی شود مگر این که در گرم ترین زمان آن روز باشد و همچنین در روزهای تابستان حد جاری نمی شود مگر آن که در خنک ترین زمان روز باشد.

باید گفت دلالت روایت بر مطلب واضح است لکن سند ضعیف می باشد.

    2. مرسله ابوداوود مسترق

وَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِي دَاوُدَ الْمُسْتَرِقِّ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا قَالَ: مَرَرْتُ مَعَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‌ وَ إِذَا رَجُلٌ يُضْرَبُ بِالسِّيَاطِ- فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع سُبْحَانَ اللَّهِ- فِي مِثْلِ هَذَا الْوَقْتِ يُضْرَبُ- قُلْتُ لَهُ وَ لِلضَّرْبِ حَدٌّ قَالَ نَعَمْ- إِذَا كَانَ فِي الْبَرْدِ ضُرِبَ فِي حَرِّ النَّهَارِ- وَ إِذَا كَانَ فِي الْحَرِّ ضُرِبَ فِي بَرْدِ النَّهَارِ.[6]

بررسی سند

معلی ابن محمد بصری حسنٌ و ابوداوود سلیمان بن سفیان ثقهٌ ، عن بعض اصحابنا : بنابراین روایت مرسله می باشد .

بررسی متن

راوی می گوید: همراه امام صادق (علیه السلام ) بودیم که دیدیم مردی را با تازیانه می زنند (یعنی بر او اجرای حد می کنند) پس حضرت فرمود سبحان الله ! در این وقت حد را اجرا می کنند!؟ به حضرت عرض کردم آیا برای اجرای حد تازیانه زمان مشخصی باید لحاظ گردد؟ فرمود: بله ، چنانچه در سرما باشد یعنی در زمستان اقامه حد تازیانه در گرمترین ساعت روز و چنانچه در تابستان باشد در خنک ترین ساعت روز اجرا می شود.

 

    3. مرسله سعدان بن مسلم

وَ عَنْهُ عَنْ مُعَلًّى عَنْ عَلِيِّ بْنِ مِرْدَاسٍ عَنْ سَعْدَانَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا قَالَ: خَرَجَ أَبُو الْحَسَنِ ع فِي بَعْضِ حَوَائِجِهِ- فَمَرَّ بِرَجُلٍ يُحَدُّ فِي الشِّتَاءِ- فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ مَا يَنْبَغِي هَذَا- فَقُلْتُ وَ لِهَذَا حَدٌّ قَالَ نَعَمْ- يَنْبَغِي لِمَنْ يُحَدُّ فِي الشِّتَاءِ أَنْ يُحَدَّ فِي حَرِّ النَّهَارِ- وَ لِمَنْ حُدَّ فِي الصَّيْفِ أَنْ يُحَدَّ فِي بَرْدِ النَّهَارِ.[7]


امام کاظم (علیه السلام ) در فصل زمستان برای کاری از خانه خارج شدند و دیدند که مردی را حد می زنند . فرمود: سبحان الله! این کار سزاوار نیست! من گفتم آیا برای اجرای حد زمانی مشخص وجود دارد؟ فرمود : بله سزاوار است برای کسی که در زمستان بر او اقامه حد می شود، در گرمترین ساعت روز باشد و برای کسی که در تابستان بر او اقامه حد می شود در خنکترین ساعت روز باشد.

نتیجه

باید گفت این روایات با وجود ضعف سند و ارسالی که در آن وجود دارد ولی بعضی از علما فرموده اند مراعات و التزام به متن آن واجب است و نظر ما هم همین است چراکه با وجود سه روایت در یک موضوع می توان گفت روایات در این موضوع به حد استفاضه رسییده‌اند و لذا نیاز به ملاحظه و بررسی سند ندارند و لذا عمل به متن آنها مخصوصاً اگر خوف بر جان شخص محدود داشته باشیم ،مراعات لزومی دارد .

چنانچه خوفی هم نداشته باشیم جماعتی التزام به این مطلب را اخذ کردند لذا می گوییم :حدود در زمستان باید در گرم ترین زمان و در تابستان در خنک ترین ساعات اجرا شود.

فرع دیگر

و لا في أرض العدو مخافة الالتحاق

از جمله مواردی که حد جاری نمی شود سرزمین دشمن است. چنانچه در سرزمین دشمن جرمی اثبات شود ، حد اقامه نمی شود . به خاطر ترس از اینکه شخص محدود به دشمنان بپیوندد.

جماعتی این نظر را اخذ کردند دلیل آن هم امکان فرار شخص محدود است که موجب تقویت جبهه دشمن می‌شود لذا لازم است که حدود در سرزمین دشمن ترک گردد .

بعضی گفته اند: اجرای حد در سرزمین دشمن مکروه است.

می گوییم: قطعاً اگر احتمال الحاق او و پیوستنش به دشمن وجود داشته باشد صرف همین احتمال مانع از اجرای حد است چراکه غرض از اقامه حد تادیب و منع از منکر است و چنانچه حد جاری شود موجب می شود که شخص حد خورده به دشمن بپیوندد و در واقع غرض و هدف از اجرای حد نقض گردد.

دلیل این حکم

    1. موثقه اسحاق بن عمار و غیاث بن ابراهیم

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ غِيَاثِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيٍّ ع أَنَّهُ قَالَ: لَا أُقِيمُ عَلَى رَجُلٍ حَدّاً بِأَرْضِ الْعَدُوِّ- حَتَّى يَخْرُجَ مِنْهَا- مَخَافَةَ أَنْ‌ تَحْمِلَهُ الْحَمِيَّةُ فَيَلْحَقَ بِالْعَدُوِّ.[8]

امام صادق( عليه السّلام) از پدر بزرگوارش نقل كرده كه فرمودند:امير مومنان علی(عليه السّلام ) فرمودند: بر احدى در سرزمين دشمن حدّ نخواهم زد مگر از آن جا خارج شود زيرا در صورت اجراء حدّ بر مجرم در سرزمین دشمن خشم و غرور او را ملحق به دشمن مى‌كند.

بررسی سند

علاوه بر این سند یک سند دیگر هم غیاث از اسحاق نقل می کند در بعضی از روایات غیاث از امام علی (علیه السلام) روایت را نقل می‌کند و در این روایت امام صادق (علیه السلام) سند را به امیر مومنان علی (علیه السلام) می رسانند چراکه مخاطبین از عامه هستند.

باید گفت: تعلیلی که در روایت ذکر شد "مَخَافَةَ أَنْ‌ تَحْمِلَهُ الْحَمِيَّةُ فَيَلْحَقَ بِالْعَدُوِّ" اگر علم داشته باشیم کسی بوسیله اقامه حد به دشمن نمی پیوندد یا اینکه راهی برای پیوستن به دشمن ندارد حد را جاری می کنیم و اگر احتمال دهیم به دشمن می‌پیوندد حد جاری نمی شود.

    2. موثقه ابومریم

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ عَنْ أَبِي مَرْيَمَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع لَا يُقَامُ عَلَى أَحَدٍ حَدٌّ بِأَرْضِ الْعَدُوِّ.[9]

بررسی سند

روایت به واسطه ابن فضال که فطحی است موثقه می گردد.

بررسی متن

امام باقر(علیه السلام) از امیرمومنان علی (علیه السلام) فرمود: در سرزمین دشمن بر هیچ کس حدی اقامه نمی شود.

باید گفت : این روایت اطلاق دارد لکن به خاطر وجود حدیث قبلی از اطلاق آن صرف نظر می کنیم و آن را مقید می دانیم.

نتیجه اینکه در سرزمین دشمن با فرض ترس از پیوستن شخص محدود به دشمن حد جاری نمی شود در غیر این صورت جاری می شود و پیوستن به دشمن حکمت نیست بلکه قید است.

 


[1] شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام -ط اسماعیلیان)، المحقق الحلي، ج4، ص143.
[2] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج28، ص23، أبواب الحد، باب9، ح1، ط آل البيت.
[3] مسالك الأفهام إلى تنقيح شرائع الإسلام، الشهيد الثاني، ج14، ص380.
[4] كشف اللثام و الإبهام عن قواعد الأحكام، الفاضل الهندي، ج10، ص478.
[5] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج28، ص21، أبواب مقدمات الحدود، باب7، ح1، ط آل البيت.
[6] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج28، ص21، أبواب مقدمات الحدود، باب7، ح2، ط آل البيت.
[7] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج28، ص22، أبواب مقدمات الحدود، باب7، ح3، ط آل البيت.
[8] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج28، ص24، أبواب مقدمات الحدود، باب10، ح2، ط آل البيت.
[9] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج28، ص24، أبواب مقدمات الحدود، باب10، ح1، ط آل البيت.