موضوع: کتاب الحدود و التعزيرات/حد الشرب المسکر /
فصل دوم: کیفیت حدّمحقّق حلّی قدّس سرّه میفرماید:
ويُضْرَبُ الشَّارِبُ عُرْيَاناً عَلَى ظَهْرِهِ وَكَتفَيهِ وَيُتَّقى وَجهُهُ وَفَرجُهُ.[1]
شرابخوار در حالی که برهنه باشد، بوسیله تازیانه مجازات میشود و مورد حدّ قرار میگیرد و البته تازیانه بر پشت و کتفهای او زده میشود و نیز از ضربه بر صورت و آلت و عورت او دوری میشود.
علاوه بر روایات وارده در حکم مذکور، عقل نیز بر آن دلالت دارد چرا که بنا نیست شارب الخمر بر اثر حدّ کور یا کر گردد یا آنکه بر اثر تازیانه قوای جنسی خود را از دست بدهد.
برخی از روایات مورد نظر به شرح زیر میباشند.
1) صحیحه زراره مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ أَبَانٍ عَنْ زُرَارَةَ
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: یُضْرَبُ الرَّجُلُ الْحَدَّ قَائِماً وَ الْمَرْأَةُ قَاعِدَةً وَ یُضْرَبُ عَلَی کُلِّ عُضْوٍ وَ یُتْرَکُ الرَّأْسُ وَ الْمَذَاکِیرُ. [2]
زراره گويد: امام باقر عليه السّلام فرمود: در اجراى حدود، مردها را برپا كنند و زنان را بنشانند و تازيانه بزنند؛ تازيانه را بايد بر همۀ تن جز قسمت سر و عورت بزنند.
2) مرسله حریزوَ عَنْهُ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ
قَالَ: یُفَرَّقُ الْحَدُّ عَلَی الْجَسَدِ کُلِّهِ وَ یُتَّقَی الْفَرْجُ وَ الْوَجْهُ وَ یُضْرَبُ بَیْنَ الضَّرْبَیْنِ. [3]
امام باقر علیه السلام فرمود: حدّ بر همه بدن زده میشود مگر صورت و عورت. نیز بوسیله ضربهای میانه - بین شدید و خفیف - جاری میشود.
3) صحیحه ابی بصیرمُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ یُونُسَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ فِی حَدِیثٍ
قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ السَّکْرَانِ وَ الزَّانِی قَالَ یُجْلَدَانِ بِالسِّیَاطِ مُجَرَّدَیْنِ بَیْنَ الْکَتِفَیْنِ فَأَمَّا الْحَدُّ فِی الْقَذْفِ فَیُجْلَدُ عَلَی (مَا بِهِ) ضَرْباً بَیْنَ الضَّرْبَیْنِ. [4]
ابو بصير گويد: از امام عليه السّلام در حدیثی از مجازات مرد مست یا زناکار پرسیدم که حضرت فرمودند: در حالى كه عريان هستند با تازيانه به بين كتفهايشان مىنوازند، اما حدّ تهمت زننده را از روى لباسهاى شخصى او مىزنند؛ ضربهاى بين ضربه شديد و ضربه آرام.
دو روایت نخست راجع به مطلق حدّ و روایت سوم راجع به حدّ شرب مسکرات میباشد و اینکه در آن از عبارت " بَیْنَ الْکَتِفَیْنِ" استفاده شده نشانگر آن که باید صورت و عورت محفوظ باشند.
ناگفته نماند که در اجرای حدّ زن، مستور بودن او مراعات میشود و البته در حالت نشسته اجرا میشود.
عدمِ اجرای حدّ در حال مستیِ شرابخوار
محقّق حلّی قدّس سرّه در ادامه میفرماید: وَلا يُقامُ عَلَيْهِ الْحَدُّ حَتّى يُفيقَ. [5]
یعنی مجازات و حدّ شرب مسکرات بر شرابخوار در حال هوشیاری - نه مستی- اجرا میشود.
دلیل حکم
صاحب جواهر و سید طباطبایی در اینجا ادعای عدم خلاف دارند. لذا صاحب جواهر قدّس سرّه میگوید: لا خلاف في أنه لا يقام عليه الحد حتى يفيق لتحصل فائدة الحد التي هي الانزجار عنه.[6]
و صاحب ریاض قدّس سرّه میگوید: و لا يُحَدّ حتى يُفيق عن سكره، بلا خلاف أجده؛ و كأنّ الحجّة فيه أنّ الحكمة في شرع الحدود هو الإيلام و الإيذاء و التأثّر، ليمتنع المحدود عمّا حُدَّ به فلا يفعله ثانياً، و هي إنّما تحصل بعد الإفاقة لا مطلقاً. [7]
اشکال
باید گفت ادعای عدمِ خلاف بر عهدهی خودشان است لکن هیچ اجماعی در مسأله وجود ندارد و بر فرض ثبوت آن ممکن است وجهش همان بیان صاحب جواهر مبنی بر حصول فایده حدّ یعنی انزجار، باشد.
لکن بیان صاحب جواهر قدّس سرّه قابل پذیرش نیست چرا که روایاتی وجود دارد - مانند معتبره سکونی؛ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیٍّ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: لَیْسَ فِی الْحُدُودِ نَظَرُ سَاعَةٍ [8]
و نیز خبر شیخ صدوق قدّس سرّه که در آن آمده است؛ بِإِسْنَادِهِ إِلَی قَضَایَا أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ: إِذَا کَانَ فِی الْحَدِّ لَعَلَّ أَوْ عَسَی فَالْحَدُّ مُعَطَّلٌ[9]
- که إطلاق آنها نشان میدهد تأخیر در اجرای حدّ پس از ثبوت آن جایز نیست مگر آنکه دلیلی خاص مثل بارداری یا شیردهی یا بیماری سخت یا سرما و گرمای شدید وجود داشته باشد[10]
- چنانچه در ج۲۸، باب ۷ و ۱۳ ابواب مقدّمات الحدود وسائل ذکر شده - که در اینصورت اجرای حدّ تا زمان رفع مشکل به تأخیر میافتد و البته چنین دلیلی در مقام مفقود است. از طرف دیگر نیز حصول انزجار متوقف بر فاعل نیست بلکه شامل دیگران و اجتماع نیز میشود و اثر بازدارندگی اجتماعی دارد. از جهتی دیگر نیز باید گفت لازمهی گفتار صاحب جواهر قدّس سرّه آن است که اگر شرابخوار زیاده روی کرده باشد به طوری که دیوانه و مجنون گردد آنگاه لازم است که حدّ از او ساقط گردد و البته حصول انزجار معنایی نخواهد داشت و این در حالیست که هیچ کس به آن قائل و معتقد نشده است.
بنابراین دیدگاه محقّق حلّی قدّس سرّه و پیروانشان در اینجا قابل پذیرش نیست لذا حدّ در حال مستی شرابخوار نیز جاری میگردد و تأخیر جایز نیست.
حکم در تکرار حدّ
محقّق حلّی قدّس سرّه میفرماید: وَإِذا حَدَّ مَرَّتَيْنِ قُتِلَ في الثَّالِثَةِ وَهُوَ المَروِيُّ وقَالَ فِي الخِلافِ يُقْتَلُ في الرَّابِعَةِ.
در صورتی که شرابخوار قبلاً دو مرتبه مجازات شده و برای دفعه سوم مرتکب این کار گردد، کشته خواهد شد و البته چنین حکمی مورد روایت قرار گرفته است. شیخ طوسی قدّس سرّه در کتاب خلاف گفتهاند: حکم قتل در مرتبه چهارم ثابت میشود.
باید گفت: حکم قتل در مرتبه سومِ شرابخواری بر اساس دیدگاه مشهور است و ایشان در مورد جرائم جنسی از قبیل زنای غیر محصنه برآنند که قتل در مرتبه چهارم ثابت است و البته وجه آن نیز به دلیل سرکشی و طغیانگری قوّه شهوت است لذا شارع در این مورد تخفیف داده است.
بیان سید ریاض قدّس سرّه
صاحب ریاض قدّس سرّه گفته[11]
: و إذا حُدَّ مرّتين قُتل في المرّة الثالثة كما قطع به الأكثر، و منهم: الشيخان – یعنی مفید و طوسی - و العماني و التقي و الحلّي و ابن زهرة[12]
، و عليه عامّة المتأخّرين، عدا النادر الآتي ذكره، و عليه الإجماع في الغنية و هو الحجّة، مضافاً إلى أنّه المرويّ في الصحاح المستفيضة الصريحة و نحوها من المعتبرة المتجاوزة عن حدّ الاستفاضة. ففي الصحيح«من شرب الخمر فاجلدوه، فإن عاد فاجلدوه، فإن عاد فاقتلوه»[13]
و مع ذلك معتضد بعموم الصحيح بقتل أهل الكبائر في الثالثة. [14]
و قال الصدوق في المقنع و الشيخ في الخلاف و المبسوط:[15]
إنّه يقتل في الرابعة و تبعهما الفاضل في الإرشاد و ولده في الإيضاح و الشهيد في اللمعة [16]
.
ابن زهره نیز ادعای اجماع بر حکم قتل در مرتبه سوم شرب خمر نموده و گفته: و يقتل المعتاد لشرب المسكر في الثالثة، و قد حد فيما قبلها، بدليل الإجماع المشار إليه. [17]
صاحب جواهر بیانِ سید ریاض و ابن زهره قدّس سرّهم را ذکر میکند.[18]
باید گفت دلیل حکم قتل در مرتبه سوم روایات عام و نیز احادیث خاصی در این باب است که میگوید: مرتکب کبیره در مرتبه سوم کشته خواهد شد. برخی از این روایات به شرح زیر میباشد.
الف) صحیحه یونس بن عبدالرحمن وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ یُونُسَ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْمَاضِی ع
قَالَ: أَصْحَابُ الْکَبَائِرِ کُلِّهَا إِذَا أُقِیمَ عَلَیْهِمُ الْحُدُودُ مَرَّتَیْنِ قُتِلُوا فِی الثَّالِثَةِ. [19]
يونس بن عبد الرّحمن گويد: امام كاظم عليه السّلام فرمود: صاحبان گناهان كبيره كه حدّ دو بار بر آنها جارى شده است در دفعۀ سوّمين اگر مرتكب آن گناه شدند حكمشان قتل است.
ب) صحیحه جمیل بن درّاجوَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَدِیدٍ وَ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ جَمِیعاً عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ
قَالَ: فِی شَارِبِ الْخَمْرِ إِذَا شَرِبَ ضُرِبَ فَإِنْ عَادَ ضُرِبَ فَإِنْ عَادَ قُتِلَ فِی الثَّالِثَةِ.
[20]
جميل بن درّاج گويد: امام صادق عليه السّلام درباره شرابخوار فرمود: هرگاه شراب بنوشد تازيانه بخورد. اگر تكرار كرد، تازيانه مىخورد. پس اگر باز هم تكرار كرد، در سومين مرتبه كشته مىشود.
ج) صحیحه سلیمان بن خالد مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ شَرِبَ الْخَمْرَ فَاجْلِدُوهُ فَإِنْ عَادَ فَاجْلِدُوهُ فَإِنْ عَادَ الثَّالِثَةَ فَاقْتُلُوهُ. [21]
امام صادق علیهالسلام فرمود: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند کسی که شراب خورَد را بزنید، پس اگر مرتبه دوم تکرار کرد نیز بزنیدش و چنانچه در مرتبه سوم تکرار نمود پس او را بکُشید.
د) صحیحه ابی عبیده حزّاز
وَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ أَبِی عُبَیْدَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ شَرِبَ الْخَمْرَ فَاجْلِدُوهُ فَإِنْ عَادَ فَاجْلِدُوهُ فَإِنْ عَادَ فَاقْتُلُوهُ.
امام صادق علیهالسلام فرمود: شرابخوار را بزنید پس اگر تکرار کرد نیز بزنیدش. پس او را در مرتبه سوم بکُشید.
اشکال و پاسخ برخی گفتهاند که در روایت دیگر که مرسله است و در آن آمده قَالَ الْکُلَیْنِیُّ قَالَ جَمِیلٌ وَ
رَوَی بَعْضُ أَصْحَابِنَا أَنَّهُ یُقْتَلُ فِی الرَّابِعَةِ قَالَ ابْنُ أَبِی عُمَیْرٍ کَأَنَّ الْمَعْنَی أَنْ یُقْتَلَ فِی الثَّالِثَةِ وَ مَنْ کَانَ إِنَّمَا یُؤْتَی بِهِ یُقْتَلُ فِی الرَّابِعَةِ[22]
یعنی جميل گويد: و بعضى از اصحاب ما روايت نمودهاند كه در چهارمين مرتبه كشته مىشود. ابن ابى عمير گويد: معناى آن چنين است كه در سومين مرتبه كشته مىشود و هركس كه در چهارمين مرتبه او را بياورند، كشته مىشود] دلالت میکند که حکم قتل در مرتبه چهارم ثابت میشود.
باید گفت اشکال فوق قابل پذیرش نیست چرا که علاوه بر ابتلا به ارسال در سند نیز با توجیه ابن ابی عمیر مواجه شده است که البته برای ما حجّت نیست، لذا نمیتوان به آن تمسّک نمود.
از آنچه گذشت چنین حاصل میشود که حکم قتل در مرتبه چهارم ارتکاب کبائر صرفاً در جرائم جنسی - که دارای حدّ یکصد تازیانه باشند؛ مانند زنای غیر محصنه یا سحق و ... - ثابت است چرا که غریزه و شهوت جنسی بسیار طغیانگر و سرکش است، لذا شارع در این مورد قائل به تخفیف شده است لکن این حکم در تکرار کبائر دیگر مثل مانحن فیه یا قذف و ... برای مرتبه سوم ثابت است.
حکم تکرار شرب مسکرات محقّق حلّی قدّس سرّه میفرماید:
وَلَو شَرِبَ مِراراً كَفى حَدٌّ واحِد.
[23]
چنانچه شرب مسکرات برای چند بار تکرار گردد، صرفاً یک حدّ و مجازات جاری میشود.
باید گفت در همه حدود مانند زنا یا لواط یا سحق یا قذف و... حکم مذکور جاریست چرا که ظاهر از روایات بر این مطلب دلالت دارد که حکم هشتاد تازیانه برای شرابخوار در هنگامی است که در نزد حاکم إثبات شود هر چند که چندین مرتبه بر این کار اقدام کرده باشد.
نکته1) تنوع شرب مسکرات موجب تعدّد حدّ و مجازات نمیشود، لذا اگر کسی علاوه بر شراب، مسکرات دیگری نیز استعمال کند صرفاً مستوجب یک حدّ خواهد بود.
2) مجازات و حدّ اختصاصی به شرب خمر ندارد بلکه شامل دیگر مسکرات مایع نیز خواهد بود و البته شامل مسکرات جامد نمیشود؛ چرا که صحیحه ابی الصباح کنانی بر آن دلالت دارد که به شرح زیر میباشد.
مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ أَبِی الصَّبَّاحِ الْکِنَانِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع
قَالَ: کُلُّ مُسْکِرٍ مِنَ الْأَشْرِبَةِ یَجِبُ فِیهِ کَمَا یَجِبُ فِی الْخَمْرِ مِنَ الْحَدِّ. [24]
ابو الصباح كنانى گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: براى هر آشاميدنى مستكنندهاى همان حدّ و مجازاتی - هشتاد تازیانه - واجب مىشود كه در خصوص شراب واجب مىگردد.
[1] . شرائع الإسلام؛ ج۴، ص۱۵۷.
[2] . وسائل الشیعة؛ ج۲۸، ص۹۱، ح۱، باب۱۱، ابواب حدّ الزنا.
[3] . وسائل الشیعة؛ ج۲۸، ص93، ح6، باب۱۱، ابواب حدّ الزنا.
[4] . وسائل الشیعة؛ ج۲۸، ص231، ح1، باب8، ابواب حدّ المسکر.
[5] . شرائع الإسلام؛ ج۴، ص۱۵۷.
[7] . ریاض المسائل؛ ج۱۶، ص۷۳.
[8] . وسائل الشیعة؛ ج28، ص۴۷، ح۱، باب۲۵، ابواب مقدمات الحدود.
[9] . وسائل الشیعة؛ ج28، ص۴۷، ح2، باب۲۵، ابواب مقدمات الحدود.
[10] . به کتاب وسائل ج۲۸، باب۷ و ۱۳ از ابواب مقدّمات الحدود مراجعه شود.
[11] . ریاض المسائل؛ ج۱۶، ص۷۳.
[12] . المقنعة؛ ص۸۰۱ / النهاية؛ ص۷۱۲/ از عماني درالمختلف؛ ص۷۶۷ / الكافي؛ ص۴۱۳ / السرائر؛ ج۳، ص۴۷۳ / الغنية (الجوامع الفقهيّة)؛ ص۶۲۳.
[13] . الكافي؛ ج۷، ص218، ح2 / التهذيب؛ ج۱۰، ص۹۵، ح۳۶۷/ الوسائل؛ ج28، ص۲۳۴، ح3، باب11، أبواب حدّ المسكر.
[14] . الكافي؛ ج۷، ص219، ح۶ / التهذيب ج۱۰، ص۹۵، ح۳۶9 / الاستبصار؛ ج۴، ص212، ح791. / الفقيه؛ ج۴، ص51، ح182 / الوسائل؛ ج28، ص۲۳۴، ح2، باب11، أبواب حدّ المسكر.
[15] . المقنع؛ ص۱۵۴ / الخلاف؛ ج۵، ص۴۷۳، م ۱ / المبسوط؛ ج۸، ص۵۹.
[16] . الإرشاد؛ ج۲، ص۱۸۰/ الإيضاح؛ ج۴، ص۵۱۵/ اللمعة ؛ ص278.
[17] . غنیة النزوع؛ ص۴۲۹.
[18] . جواهر ؛ ج۴۱، ص۴۶۱.
[19] . وسائل الشیعة؛ ج۲۸، ص234، ح2، باب11، ابواب حدّ المسکر.
[20] . وسائل الشیعة؛ ج۲۸، ص235، ح1، باب11، ابواب حدّ المسکر.
[21] . وسائل الشیعة؛ ج۲۸، ص235، ح3، باب11، ابواب حدّ المسکر.
[22] . وسائل الشیعة؛ ج۲۸، ص234، ح7، باب11، ابواب حدّ المسکر.
[23] . شرائع الإسلام؛ ج۴، ص۱۵۷.
[24] . وسائل الشیعة؛ ج۲۸، ص230، ح1، باب7، ابواب حدّ المسکر.