1402/07/19
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کتاب الحدود و التعزيرات/حد الشرب المسکر /
عدمِ تفاوت جنسیت در کیفیت حدّ شرب مسکرات
محقّق حلّی قدّس سرّه می فرماید: رَجُلاً كانَ الشَّارِبُ أَوِ امْرَأَةً [1]
یعنی مجازات و حدّ شرب مسکرات، تعداد هشتاد تازیانه می باشد و تفاوتی در آن بین مرد یا زن نیست.
باید گفت دلیل بر حکم مذکور دو روایت زیر است.
در طریق سند فوق یحیی بن ابی العلاء وجود دارد که نجاشی در موردش می گوید: " يحيى بن العلاء البجلي الرازي أبو جعفر ثقة أصله كوفي. له كتاب يرويه جماعة أخبرنا أحمد بن عبد الواحد قال: حدثنا عبيد الله بن أحمد قال: حدثنا محمد بن رباح قال: حدثنا إبراهيم بن سليمان قال: حدثنا زكريا بن يحيى عن يحيى بن العلاء بكتابه." [13]
بنابراین سند روایت موثقه خواهد بود.
بنابراین قائلان به تنصیف حدّ عبد در شرب مسکرات به روایاتی همچون موثقه ابی بکر حضرمی و صحیحه حمّاد بن عثمان و موثقه یحیی بن ابی العلاء تمسّک کرده اند.
اشکال
باید گفت: حکم مذکور قابل پذیرش نمیباشد چرا که موثقه یحیی بن ابی العلاء قابل تمسّک نیست چرا که در مفادش هیچ سخنی از تنصیف حدّ شرب مسکرات نیامده است بلکه به نحو کلّی حدّ مملوک را نصف حرّ دانسته است لکن میدانیم که حدّ و مجازاتِ او در جرائم جنسی - مثل زنا و لواط - تنصیف میشود. نیز میتوان گفت: اطلاقِ موجود در خبر مذکور، مقیّد به حدّ زنا و دیگر جرائم جنسی میشود.
امّا در صحیحه حمّاد بن عثمان هیچ دلالتی مبنی بر تنصیف حدّ عبد در شرب مسکرات وجود ندارد، بلکه ممکن است که مراد از آن مربوط به حدّ قذف باشد چرا که روایاتی در این باب وجود دارد هر چند که ما آنها را نپذیرفتیم.
امّا موثقه ابی بکر حضرمی نیز طرح شده است و مورد عمل اصحاب قرار نگرفته چرا که با قول عامه موافقت دارد.
باید گفت: در این باب دو دسته روایات وجود دارند به نحوی که دسته نخست - مثل دو موثقه ابی بصیر[14]
- دلالت بر إثبات هشتاد تازیانه در شرب مسکرات داشته و در آنها تفاوتی بین آزاد و عبد نیست. دسته دوم روایات - مثل سه روایت یاد شده - دلالت بر تنصیف حدّ عبد در آن می نماید.
بنابراین دو دسته روایات مذکور متعارضند. برای رفع تعارض نیاز به رجوع بر مرجّح میباشد، لذا از آنجایی که هیچ کدامشان دارای مرجّح نخست - یعنی موافقت کتاب - نیستند لذا به مرجّح دوم - یعنی مخالفت عامه - تمسّک می شود. عامه معتقدند حدّ عبد در شرب مسکرات تنصیف میشود، بنابراین راه رشد در مخالفت با ایشان می باشد، پس باید گفت روایاتی که در آن حدّ عبد در شرب مسکرات را هشتاد تازیانه دانسته اخذ میشود.
مطلب دیگر در اینجا آن است که روایات دال بر تنصیف حدّ عبد در حقوق الله مقیّد به مواردی همچون جرائم جنسی می باشند لکن در مورد شرب مسکرات - هر چند آن نیز از حقوق الله است ولی بر اساس بیان و دلیل مذکور - این قید وجود ندارد لذا همان هشتاد تازیانه بر او جاری میشود.
حدّ کافر
محقّق حلّی قدّس سرّه می فرماید: أَمَّا الْكَافِرُ فَإن تَظاهَرَ بِهِ حُدَّ وإنِ اسْتَتَرَ لَمْ يُحَدَّ. [15]
چنانچه کافر تظاهر به شرب مسکرات کند مورد مجازات و حدّ قرار می گیرد و در غیر اینصورت اگر به صورت پنهانی - مانند اینکه در خانه خود یا محل عبادتگاه مرتکب آن شوند - حدّی برایشان نیست.
باید گفت: اگر کافر - اهل کتاب - مرتکب اموری شود که در شریعتش دارای حدّ و مجازات است - مثل زنا یا لواط یا سرقت با ... - مورد مجازات قرار می گیرد لکن اگر مرتکب اموری شوند که صرفاً در اسلام دارای حدّ است - مثل شرب مسکرات و قمار - چنانچه بدان تظاهر کنند و در ملأ عام مرتکب شوند، حدّ میخورند.
عدّهای از فقهاء - بر اساس مطلب مذکور - گفتهاند که کفاّر علاوه بر تکلیف به اصول، بر فروع - مانند نماز و روزه و... - نیز مکلّفند. لکن ما این بیان را نمیپذیریم چنانچه مقدّس اردبیلی و بانو مجتهده امین قدّس سرّهما نیز بر آن معتقدند چرا که تکلیف به فروع در مورد کافر، عقلاً امکانپذیر نیست.
باید گفت: مراد از روایاتی که کافر شرابخوار را مستحقّ حدّ میداند، شامل اهل ذمّه؛ مانند اهل کتاب - یهود و نصاری - و کسانی که ملحق به ایشانند - یعنی مجوس - میشود و مطلق کافران را دربر نمیگیرد. تظاهر به شرب مسکرات توسط اهل ذمّه نوعی خروج از قانون و تعهّدیست که در جامعه اسلامی دارند، لذا مورد حدّ قرار میگیرند.
ناگفته نماند که امروز اهل ذمّه وجود خارجی ندارند و آنچیزی که در این بین میباشد، مُعاهَد نامیده میشوند هر چند که دارای حکم ذمّهاند. لذا کافران کتابی ملزمند که در جامعه اسلامی اقدامی بر ضد مسلمانان انجام ندهند و در مقابل دارای حقوق شهروندی - همچون احترام جان و مال و عرض - هستند.
چنانچه غیر اهل کتاب - مانند بودائیان یا آتئیستها یا کمونیستها یا ...- مرتکب شرب مسکرات شوند، مورد حدّ قرار نمی گیرند - خلافاً للمحقّق - هر چند که تظاهر بر آن داشته باشند بلکه مورد تعزیر قرار میگیرند چنانچه علّامه در قواعد[16]
و فاضل اصفهانی در کشف اللثام[17]
بر آنند.
دلیل بر عدمِ حدّ در مورد کافران غیر اهل کتاب ،روایاتی است که حدّ را در این مورد صرفاً شامل کافران اهل کتاب همچون یهود و نصاری و مجوس می داند، چنانچه معتبره ابی بصیر[18]
و صحیحه محمّد بن قیس[19]
و صحیحه ابی بصیر[20]
بر آن دلالت دارد و البته شاهد بر اینکه مراد از کافر در اینجا فقط شامل اهل ذمّه میشود، نامگذاری باب این روایات به نام " بَابُ أَنَّهُ لَا فَرْقَ فِی حَدِّ الشُّرْبِ بَیْنَ الْحُرِّ وَ الْعَبْدِ وَ الْمُسْلِمِ وَ الذِّمِّیِّ إِذَا تَظَاهَرَ "[21]
توسط صاحب وسائل قدّس سرّه میباشد.
بیان صاحب جواهر قدّس سرّه و نقد آن
صاحب جواهر قدّس سرّه می فرماید: حدّ در ما نحن فیه مربوط به شرب خمر است و در ادامه نیز چنین برداشت میکنند که کافران علاوه بر تکلیف به اصول، مکلّف بر فروع نیز میباشند[22]
لکن باید گفت: حدّ مذکور به جهت خروج اهل ذمّه از تعهّد و عقد ذمّه و قانونشکنی ایشان است و نمیتوان از آن برداشت کرد که مکلّف به فروع باشند.