درس خارج فقه استاد هادی نجفی

1400/08/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الخيارات/خيار العيب /القول فی الارش


القول فی الارش
بحث ارش
در جلسات گذشته بیان شد که در خیار عیب دو مطلب مطرح است نخست برگرداندن مبیع معیوب و فسخ معامله و دیگری دریافت ارش
این فصل منعقد گردیده تا معنای ارش در آن بیان گردد که در دو مقام قابل بررسی است.


مقام اول
معنای لغوی و اصطلاحی ارش


شیخ(ره) در مکاسب با استفاده از سه کتاب لغت به تبیین معنای لغوی ارش پرداخته و می فرماید: در صحاح اللغه ماده ارش به معنی دیه جراحات و در مصباح المنیر ارش الجراحة به معنی دیه جراحت و در قاموس المحیط به معنی دیه آمده است.


در اصطلاح فقها ارش، مقدار مالی است که به عنوان جبران خسارت مالی يا بدنی که در شريعت برای آن اندازه‌ای مشخص نشده به خسارت ديده پرداخت می‌گردد.


در ادامه شیخ(ره) از شهید اول(ره) نقل می کند که ارش مشترک لفظی است و بر معانی متعدد دلالت دارد.
باید گفت شیخ(ره) این عبارت را از مفتاح الکرامه سید عاملی نقل می نماید ولی در حاشیه نجاریه شهید(ره) چنین مطلبی را نیافتیم.
از طرفی در مقابل معنای مذکور ، ارش نوعی مشترک معنوی می باشد که مصادیق مختلفی بر آن منطبق می شود؛ مثل تعریف انسان به حیوان ناطق، به نحوی که حیوان ناطق برهمه مصادیق انسان صادق است.

از طرفی گاهی استعمال آن به نحو مجاز می شود؛ مثل تعریف اسد به رجل شجاع یا کثیر الرماد برای انسان سخاوتمند.


نظر شهید(ره) بر آن است که ارش مشترک لفظی است و در معانی مختلفی مثل دیه جراحاتی که تقدیر شرعی برای آن معین نشده یا نقصان مالی یا فساد در مبیع به کار می رود.
شیخ(ره) می فرماید ظاهر آن است که ارش کلی انتزاعی از مجموع تمام امور و معانی مذکور است.


اشکال
این فرمایش قابل پذیرش نیست و ظاهر آن است که استعمال ارش بر معانی متعدد به نحو اشتراک معنوی دلالت دارد و دارای یک معنا می باشد و موارد مذکور مصادیقی از آن محسوب می شود چرا که حقیقت ارش عبارت از بدلِ نقصی است که دارای ضمان باشد و البته می تواند در مبیع یا ثمن یا اعضای بدن انسان یا حیوان یا کالا و غیر آنها باشد لذا در هر موردی که نقصی ایجاد گردد و موجب ضمان شود، ناچاراً نقص وارده موجب فساد می گردد و موجب وجود ارش می‌شود.
بنابراین ارش مشترک معنوی است و بر همه مصادیق آن مطابقت دارد.


لکن باید گفت: بحث در معنای لغوی ارش ثمری ندارد چراکه لغت ارش بعنوانه الخاص، موضوعی برای هیچ حکم شرعی قرار نگرفته است هر چند در بعضی روایات این کلمه وارد شده است مانند صحیحه حماد بن عیسی که در آن چنین آمده است؛
وَ عَنْهُ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع کَانَ الْقَضَاءُ الْأَوَّلُ فِی الرَّجُلِ إِذَا اشْتَرَی الْأَمَةَ فَوَطِئَهَا ثُمَّ ظَهَرَ عَلَی عَیْبٍ أَنَّ الْبَیْعَ لَازِمٌ وَ لَهُ أَرْشُ الْعَیْبِ.
امام سجاد علیه السلام فرمود: حکم اولیه در مورد مردی که کنیزی را بخرد و پس از وطی متوجه عیبی در او گردد آن است که معامله لازم است ولی خریدار دارای ارش عیب (ما به التفاوت صحیح و معیوب ) می باشد.


وَ رَوَاهُ الْحِمْیَرِیُّ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی وَ الْحَسَنِ بْنِ ظَرِیفٍ وَ عَلِیِّ بْنِ إِسْمَاعِیلَ کُلِّهِمْ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ إِنَّ الْبَیْعَ لَازِمٌ لَا یَرُدُّهَا وَ یَأْخُذُ أَرْشَ الْعَیْبِ
در مورد بررسی سند باید گفت: سند شیخ طوسی(ره) در وسائل و نیز سند حمیری(ره) در قرب الاسناد هر دو صحیح می باشد.


معنای ارش در اصطلاح فقهی عبارت از مالی است که به دلیل وجود نقصان در مبیع یا ثمن پرداخت می شود و هکذا وقتی که کسی نقصانی در عضو دیگری بوجود آورد و البته در شریعت مقدار معینی برایش مقدّر نشود.
قابل ذکر است که تعریف ارش در اصطلاح فقها دارای هیچ اختلافی نیست.