1403/09/28
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مفاهيم / مفهوم شرط / اخذ به اطلاق قضيه شرطيه
گفتيم که اگر قضیه شرطیه درصدد بیان مطلبی ثبوتی باشد، میتوان اخذ به اطلاق مقامی شرط کرده و اثبات نمود که شرط، بديلی ندارد. اما چنانچه درصدد بیان مطلبی اثباتی باشد، اخذ به اطلاق امکانپذير نيست.
توضيح مطلب اين است که چون متکلّم در مقام ثبوت در صدد بيان آن چيزی است که در تحقق تالی مدخليت دارد، بنابر اين مقتضای مقام اين خواهد بود که جميع اموری را که میتوانند دخيل در تحقّق تالی باشند، بيان کند و چنانچه اقتصار به ذکر شرط کرد، از اطلاق کلام اين گونه برداشت میشود که تنها علّتی که در تحقّق تالی مدخليت دارد ـ به اين معنا که بدیلی برای آن وجود ندارد ـ همان شرطی است که در کلام متکلم ذکر شده است.
در حالی که در مقام اثبات از آنجا که متکلم فقط در صدد بیان آن چيزی است که میتواند به مخاطب وی کمک کند تا اين که متوجه شود که تالی محقق شده است يا نه و ذکر جميع اموری که در تحقق خارجی تالی دخيل هستند برای وی اهمیتی ندارد، میتواند در اين مقام اقتصار به ذکر مواردی کند که آنها را در جهت کمک کردن به مخاطب در اين راستا دارای اهمیت بیشتر و يا مثلاً سهل المؤونهتر میداند و مقتضای مقام اثبات بر خلاف مقام ثبوت اين نيست که متکلم جميع اموری را که در اثبات تالی برای مخاطب میتواند تأثير داشته باشد، برای وی بيان نمايد.
به عبارت ديگر چون در مقام اثبات غرض ارائه طریقی جهت تحصیل علم است و در اين مطلب خصوصيات مخاطب کلام دخيل است، بنابر اين نمیتوان متکلم را از اين جهت که اراده ارائه جميع طرق اثباتی را کرده باشد، در مقام بیان دانست، بلکه متکلم میتواند فقط طرقی را که برای مخاطب خود مناسب میبيند مطرح کند.
بنابر اين نتيجه بحث تا بدين جا اين شد که اگر احراز شود که قضیه شرطیه مربوط به مقام ثبوت است، اشکالی در اخذ به اطلاق آن وجود نخواهد داشت.
اما در جایی که شک شود که قضیه شرطیه مربوط به مقام ثبوت است یا اثبات، چنانچه جمله شرطیه، خبریه باشد، نمیتوان بدون قرينه خارجیه حکم کرد که آن قضیه مربوط به کدام یک از دو مقام مذکور است، زيرا مخبر به همان گونه که میتواند مربوط به مقام ثبوت باشد، ممکن است که ارتباط به مقام اثبات نيز داشته باشد.
ولی قضایای شرطیه انشائيه لزوماً مربوط به مقام ثبوت بوده و نمیتوانند به مقام اثبات ارتباطی داشته باشد، زيرا در اين قضایا، طلب ايجاد مطلوبی میشود که مترتب بر شرط است و يا زجر از ايجاد منهی عنهی صورت میپذيرد که مترتب بر شرط است و لازمه اين مطلب، مقيّد شدن مطلوبیت مطلوب و يا مبغوضيّت منهی عنه به شرط است که ارتباط به مقام ثبوت دارد نه اثبات.
ادامه بحث را جلسه آينده پی میگيريم ان شاء الله.