1403/08/09
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مفاهيم / مقدمات / برداشت شهيد صدر از تعريف مرحوم آخوند و نقد آن
تعريفی که مرحوم آخوند از منطوق و مفهوم ارائه کردهاند، در جلسه قبل مطرح شد.
اما اشکال مدعای ايشان این است که معنای منطوقی نیز در برخی از موارد در کلام مذکور نیست، مثل موارد دلالت التزامی یا تضمّنی. علاوه بر این که تبعیت هر دو معنای منطوقی و مفهومی از یک خصوصیت، این اشکال را ایجاد میکند که در این صورت وجه افتراقی برای آنان باید ذکر شود که در بیان ایشان مذکور نیست. بنابر این همان گونه که گذشت باید گفت که منطوق و مفهوم هر چند هر دو تابع خصوصیات و قیود کلام هستند، اما تبعیت منطوق از وجود آن قیود بدون کم و کاست است، در حالی که تبعیت مفهوم از کم يا زیاد شدن آن قیود است. در نتیجه همان تعریف حاجبی البته با توجیهی که از آن ارائه شد، برای منطوق و مفهوم مناسبتر است.
البته مرحوم شهيد صدر از کلام مرحوم آخوند این گونه برداشت کرده است که ايشان مفهوم را از لوازم خصوصیت موجود در مدلول مطابقی کلام میداند نه از لوازم اصل مدلول مطابقی و سپس در اشکال بر آن میفرماید: مفهوم موافقت بر اساس این تعریف، از تحت مفاهیم خارج خواهد شد، زیرا مفهوم موافقت لازمه اصل مدلول مطابقی است نه لازمه خصوصیت موجود در مدلول مطابقی. علاوه بر این که اگر مدلول مطابقی صیغه امر را طلب دانسته و وجوب را مستفاد از مقدمات حکمت بدانیم، اموری مثل وجوب مقدمه که لازمه وجوب ذی المقدمه است داخل در مفاهیم خواهند شد، زیرا وجوب مقدمه در این صورت لازمه خصوصیتی در مدلول مطابقی صیغه امر خواهد بود.[1]
ولی برداشتی که ایشان از کلام مرحوم آخوند کردهاند، برداشت صحیحی نیست، زیرا اولاً: در کلمات مرحوم آخوند اشاره به مدلول مطابقی نشده است، بلکه فقط گفته شده است: «معنایی که از لفظ اراده شده است» که هم با مدلول مطابقی سازگاری دارد و هم با دو مدلول دیگر، تضمني و التزامی.
و ثانياً: مرحوم آخوند مفهوم را تابع خصوصیتی میدانند که معنای مستفاد از لفظ نیز تابع همان خصوصیت است، فلذا فرمودهاند: چه آن خصوصیت وضعی باشد و چه مستفاد از تمامیت مقدمات حکمت. بنابر این نمیتوان به ایشان اشکال گرفت که مفهوم موافقت لازمه اصل مدلول مطابقی است نه لازمه خصوصیت آن، چون میتوان در پاسخ گفت: خود منطوق در این موارد تابع خصوصیتی است که مفهوم نیز تابع آن است.
همچنان که اشکال دیگر ایشان نیز بر این تعریف وارد نخواهد بود، چون وجوب مقدمه تابع خصوصیتی در کلام نيست که طلب نيز تابع آن باشد، بلکه تابع وجوب ذی المقدمه است که منطوق کلام است. بلکه در صورتی که وجوب را مدلول لفظ بدانیم نیز اشکالی بر مدعای مرحوم آخوند وارد نخواهد بود، زیرا در اين صورت نيز وجوب مقدمه تابع خود منطوق خواهد بود، نه تابع خصوصیتی که منطوق نیز از آن تبعیت میکند.