درس خارج اصول استاد سیدعلی موسوی‌اردبیلی

1400/09/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مباحث الألفاظ/مقدمه واجب/ تقسيمات واجب

 

صورت دوم: این که بداند واجبی که وجوب نفسی دارد، مقید به قیدی است اما تقید واجب دیگر که در نفسی و غیری بودن آن شک دارد به آن قید معلوم نباشد؛ مثل این که بداند نماز که دارای وجوب نفسی است مقید به وقت است اما تقید وضو ـ که نفسی یا غیری بودن وجوب آن برای او مشکوک است ـ به وقت معلوم نباشد.

مرحوم میرزای نایینی در خصوص این صورت می‌فرماید: هم شک در تقید نماز به وضو مجرای برائت است و هم شک در وجوب نفسی وضو قبل از فرا رسیدن وقت، بنابر این نتیجه آن از اين جهت به مانند نتیجه واجب غیری می‌شود، بدین معنا که وضو بعد از دخول وقت بر مکلف واجب است هرچند اتیان آن قبل از نماز واجب نیست.

البته اگر قبل از وقت وضو بگیرد و شک کند که آيا بعد از وقت هم بر او واجب است که وضو بگیرد یا نه، مقتضای برائت این است که وضو بر او بعد از وقت واجب نباشد که همان نتیجه وجوب نفسی است.

پس نتیجه جریان اصل در مسأله این است که مکلف به طور کامل مختار در اتیان وضو ـ چه قبل از وقت و چه بعد از وقت، چه قبل از نماز و چه بعد از نماز ـ است.[1]

اما مرحوم آيت الله خویی با اشکال در فرمایش مرحوم میرزای نایینی می‌فرماید: اگر وضو واجب نفسی باشد، وجوب آن في الواقع يا مقید به این است که قبل از وقت باشد و یا مقید به آن نبوده و مطلق است، اما اگر واجب غیری باشد، معلوم است که مقید به اتیان در وقت است.

در صورتی که وجوب وضو در صورت نفسی بودن، مقید به اتیان آن قبل از وقت باشد، تنجز علم اجمالی مبنی بر این که وضو یا واجب نفسی است و یا واجب غیری، سبب می‌شود که احتیاط بر مکلف واجب گردد، چون در تنجز علم اجمالی فرقی وجود ندارد که اطراف آن از دفعیات باشد یا از تدریجیات. بنابر این بر او واجب است که قبل از وقت وضو بگیرد و چنانچه وضوی او تا بعد از وقت باقی ماند، برای او کفایت می‌کند و اتیان دوباره آن بر او واجب نیست وگرنه به حکم عقل به وجوب احتیاط لازم است که دوباره وضو بگیرد.

اما در صورتی که وجوب وضو در صورت نفسی بودن آن به نسبت به وقت مطلق باشد، اجرای برائت از وجوب وضو قبل از وقت وجهی ندارد، چون احتمال تقید آن به اتیان قبل از وقت وجود ندارد و جریان برائت برای رفع ضیق و تنگناست نه رفع سعه و گشایش. بعد از وقت نیز چون مکلف علم اجمالی دارد که وضو یا واجب نفسی است و یا غیری و جریان برائت در اطراف علم اجمالی ممکن نیست، بنابر این باید احتیاط کرده و وضو را قبل از نماز بجا آورد.

البته چنانچه قبل از وقت وضو بگیرد و بعد از وقت شک کند که بر اساس غیری بودن وجوب وضو، آيا دوباره لازم است که وضو بگیرد یا خیر، می‌تواند برائت جاری کند، چون در صورتی که وجوب آن نفسی باشد، معلوم است که وجوب مقید به اتیان در وقت نیست و اگر غیری باشد نیز آنچه که معلوم است، اصل تقید نماز به آن است اما تقید نماز به آن با این خصوصیت که بعد از وقت نیز اتیان شود، معلوم نیست.

بنابر این بجز در مورد آخر، وجهی برای رجوع به برائت در موارد دیگر نیست.[2]

قبل از اين که به نقد مدعای مرحوم آيت الله خویی بپردازيم لازم است متذکر شویم که دليل اين که ايشان در وجوب وضو، فرض را بر اين گذاشته‌اند که در صورتی که وجوب آن نفسی باشد، يا مقيد به قبل از دخول وقت است و يا نسبت به وقت مطلق است، اين است که فرض تقيّد آن به وقت در فرض وجوب نفسی آن، در صورت اول گذشت.

اما فرمایشات مرحوم آيت الله خویی از چند جهت دارای اشکال است:

اول: در فرضی که مکلف بداند وجوب وضو در صورت نفسی بودن، مقید به اتیان آن قبل از وقت است، اگرچه اصل مدعای ایشان مبنی بر این که علم اجمالی مانع از جریان اصل می‌گردد، مدعای صحیحی است ـ چون لازمه نفسی بودن وجوب وضو، لزوم اتیان آن قبل از وقت است و بنابر این نفی آن دارای اثر است و برائت در خصوص آن می‌تواند جاری شود ـ اما آنچه که ادعا کرده‌اند مبنی بر این که چنانچه وضو تا بعد از وقت استمرار داشت، کفایت می‌کند، دارای اشکال است، زیرا بر اساس آنچه که سابقاً گذشت مبنی بر این که اگر واجب غیری قبل از زمان واجب نفسی توسط شارع ایجاب گردد، يا باید آن را دارای دو جنبه وجوب نفسی و وجوب غیری بدانیم و یا وجوب ذی‌المقدمه مشروط به شرط متأخر باشد و یا این که حکم شارع ارشاد به حکم عقل باشد، و از آنجا که وجه اول بنابر فرض منتفی است ـ چون فرض بر این است که وضو يا وجوب نفسی دارد و یا وجوب غیری و علم داریم که هر دو جهت در آن موجود نیست ـ و وجه دوم نیز نیازمند دلیل در مقام اثبات است وگرنه به جهت این که خلاف ظاهر شرط است، منتفی می‌گردد، و وجه سوم نیز با فرض وجوب مولوی وضو سازگار نیست، اتیان وضو قبل از وقت در صورت غیری بودن وجوب آن، به واسطه فقدان امر، کالعدم است و سبب تحصیل طهارت نیست و مقتضای تنجز علم اجمالی این است که حتی در صورت بقاء وضو تا بعد از وقت نیز، دوباره وضو گرفته شود.

و با توجه به این مطلب، اشکال جریان برائت در مورد اخیری که مطرح کرده‌اند نیز آشکار می‌شود و عجیب این است که خود ایشان در ابتدای کلام خود تصریح کرده‌اند که وجوب وضو اگر غیری باشد، در هر حال مقید به اتیان بعد از وقت است و با این وجود، در ادامه کلام ملتزم به لوازم این مطلب نشده‌اند.

البته جريان اين اشکال در صورتی است که واجبی که احتمال غيری بودن آن می‌رود، از تعبديات باشد، وگرنه چنانچه از توصليات باشد، اين اشکال وجهی نخواهد داشت.


[1] أجود التقريرات‌، الخوئي، السيد أبوالقاسم، ج1، ص170 و 171.
[2] محاضرات‌ في ‌الأصول، الخوئي، السيد أبوالقاسم، ج2، ص393 و 394.