درس خارج فقه استاد سیدعلی موسوی‌اردبیلی

1403/08/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قسم، نشوز، شقاق / نشوز / بیان استاد از معنای "قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ"

 

در خصوص بخش دوم آيه شريفه فخر رازی می‌گويد: «قوله: ﴿قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ﴾ فيه وجهان:

الأوّل: ﴿قَانِتَاتٌ﴾ أي: مطيعات لله، ﴿حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ﴾ أي: قائمات بحقوق الزوج، وقدّم قضاء حقّ الله ثمّ أتبع ذلك بقضاء حقّ الزوج.

الثاني: أنّ حال المرأة إمّا أن يعتبر عند حضور الزوج أو عند غيبته، أمّا حالها عند حضور الزوج فقد وصفها الله بأنّها قانتة، وأصل القنوت دوام الطاعة، فالمعنى أنّهنّ قيّمات بحقوق أزواجهنّ، وظاهر هذا إخبار، إلّا أنّ المراد منه الأمر بالطاعة.

واعلم أنّ المرأة لا تكون صالحة إلّا إذا كانت مطيعة لزوجها، لأنّ الله تعالى قال: ﴿فَالصَّالِحَاتُ قانِتاتٌ﴾ والألف واللام في الجمع يفيد الاستغراق، فهذا يقتضي أنّ كلّ امرأة تكون صالحة فهي لابدّ وأن تكون قانتة مطيعة...

وأمّا حال المرأة عند غيبة الزوج فقد وصفها الله تعالى بقوله: ﴿حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ﴾. واعلم أنّ الغيب خلاف الشهادة، والمعنى: كونهنّ حافظات بمواجب الغيب، وذلك من وجوه:

أحدها: أنّها تحفظ نفسها عن الزنا لئلا يلحق الزوج العار بسبب زناها، ولئلا يلتحق به الولد المتكوّن من نطفة غيره. وثانيها: حفظ ماله عن الضيا وثالثها: حفظ منزله عمّا لا ينبغي...

المسألة الثالثة: ﴿ما﴾ في قوله: ﴿بِمَا حَفِظَ اللَّهُ﴾ فيه وجهان:

الأوّل: بمعنى «الذي» والعائد إليه محذوف، والتقدير: «بما حفظه الله لهنّ»، والمعنى أنّ عليهنّ أن يحفظن حقوق الزوج في مقابلة ما حفظ الله حقوقهنّ على أزواجهنّ حيث أمرهم بالعدل عليهنّ وإمساكهنّ بالمعروف وإعطائهنّ أُجورهنّ. فقوله: ﴿بِمَا حَفِظَ اللَّهُ﴾ يجري مجرى ما يقال: «هذا بذاك»، أي: هذا في مقابلة ذاك.

والوجه الثاني: أن تكون ﴿مَا﴾ مصدريّة، والتقدير: «بحفظ الله»، وعلى هذا التقدير ففيه وجهان:

الأوّل: أنّهنّ حافظات للغيب بما حفظ الله إيّاهنّ، أي لا يتيسّر لهنّ حفظ إلا بتوفيق الله، فيكون هذا من باب إضافة المصدر إلى الفاعل.

والثاني: أنّ المعنى هو أنّ المرأة إنّما تكون حافظة للغيب بسبب حفظهنّ الله، أي بسبب حفظهنّ حدود الله وأوامره، فإنّ المرأة لولا أنّها تحاول رعاية تكاليف الله وتجتهد في حفظ أوامره، لما اطاعت زوجها، وهذا الوجه يكون من باب إضافة المصدر إلى المفعول.»[1]

اما آنچه که می‌توان در خصوص معنای مراد از آن در اين آيه شريفه گفت اين است که خداوند متعال بعد از بيان امری طبعی و تکوينی در صدر آيه، در صدد اين برآمده است که حکمی تشريعی مربوط به روابط زوجين را که مبتنی بر همان امر تکوينی است، بيان کند و برای اين مطلب، مقدمه ديگر بيان می‌دارد که در ضمن آن، خصوصيات زنان صالحه را بيان می‌دارد که اولين خصوصيت آنان قانت بودن است.

برای قنوت در لغت معانی مختلفی ذکر شده است، از قبيل: اطاعت، خشوع، نماز، دعاء، عبادت، قيام، قيام طولانی، سکوت و... آنچه که در آيه شريفه از اين کلمه اراده شده است، با توجه به سياق آيه و عنايت به اين مطلب که اين لفظ در مقام مقدمه‌چينی برای بيان حکمی تشريعی ذکر شده است، معنای اطاعت محض از فرامين الهی و توجه کردن به اين مطلب است که اين قوانين بر اساس مصالح و مبتنی بر حکمت است.

اما احتمالی که فخر رازی داده است مبنی بر اين که مراد از «قانت» زوجه‌ای است که در حضر، مطيع زوج است، قابل التزام نيست، زيرا قنوت اطاعت محض است و اطاعت محض اختصاص به خداوند متعال دارد.

خصوصيت بعدی که برای زنان صالحه در آيه شريفه ذکر شده است ـ با توجه به آنچه که در ادامه آيه از امور مربوط به روابط زوجين آمده است و سبب می‌شود که اين قسمت از آيه نيز در همين راستا معنا شود ـ حفاظت آنان به نسبت به اموری است که زوج در نزد آنان به امانت می‌گذارد، اعم از اين که اين حفاظت به نسبت به اطلاعاتی باشد که از زوج در نزد زوجه است و مربوط به رازداری زوجات باشد، يا اين که مربوط به حفاظت از عِرض، ما يملک و يا اشخاصی باشد که در غياب زوج، حفاظت از آنها بر عهده زوجه گذاشته شده است.

وجه اين که از ميان جميع صفاتی که در زنان صالحه بايد وجود داشته باشد، اين صفت از آنان در آيه شريفه ذکر شده است، اين است که چون آيه در مقام بيان احکام مربوط به روابط زوجين است و يکی از مهمترين شروط بقاء زوجيت، قابل اعتماد بودن است به نحوی که ادامه زوجيت با کسی که اعتماد به او به هر طريقی مخدوش گردد، تقريباً غير ممکن است، فلذا خداوند متعال از ميان اوصاف زيادی که زنان صالحه دارا هستند، اين وصف را در اين آيه شريفه ذکر کرده و بر آن تأکيد کرده است.

اما عبارت: ﴿بِمَا حَفِظَ اللَّهُ﴾ ظاهر از آن اين است که باء در آن برای ملابسه و ملاصقه است و «ما» معنای مصدری دارد. بنابر اين معنای آن اين می‌شود که محافظت زنان از آنچه که در غياب زوج برای آنان حفظش واجب است، ملاصق و همراه با امر خدا به حفظ است. در نتيجه اگر خداوند متعال امر به حفظ چيزی نکرده و بلکه امر به افشاء آن کرده باشد ـ مثل اين که زوج در مقام توطئه برای جامعه اسلامی و يا جاسوسی برای دشمنان اسلام باشد و زوجه از اين مطل مطلع گردد ـ در اين صورت محافظت از اين مطلب و رازداری زوجه به نسبت به زوج مطلوب نبوده و بلکه وظيفه او افشاء راز و سرّ اوست تا اين که دفع فتنه گردد.


[1] التفسير الكبير (مفاتيح الغيب)، الرازي، فخر الدين، ج10، ص71.