درس تفسیر استاد مصطفوی

93/10/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تفسیر آیه 103 سوره بقره در موضوع اهل بیت علیهم السلام
نورٌ علی نور
روز چهارشنبه بحث تفسیر است. بحث قرآن نور است و آن هم تفسیر آیات ولایی. اگر شنیدهاید که «نور علی نور» چیست، تفسیر آیات ولایی است. تفسیر نور است و تفسیر آیات ولایی «نور علی نور» است.

آیه 103 آل عمران
آیهای که امروز رسیدیم بحث کنیم سوره آل عمران آیه 103 آن آیهای که در بحث آیات ولایی جزء آیات برجسته به نظر میرسد. «قال الکریم و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا و اذکروا نعمت الله علیکم اذ کنتم اعداء فألف بین قلوبکم فأصبحتم بنعمته اخوانا و کنتم علی شفا حفره من النار فأنقذکم منها کذلک یبین الله لکم آیاته لعلکم تهتدون» همه مربوط شد به اعتصام به حبل الله.

ترجمه
ترجمه: اعتصام یعنی چنگ بزنید به ریسمان الهی همه با هم و فردی نیست بلکه جمعی است و وظیفه عمومی است و متفرق و از هم جدا نباشید. و یادآور بشوید نعمت خدایی که برای شما داده است که اگر شما با هم دشمن باشید خداوند تألیف قلوب میکند و بین دلهای شما الفت و نزدیکی عنایت میکند در حدی که همهتان به وسیله نعمت الهی برادر بشوید. در ادامه هم میفرماید شما در لبه افتادن به چاله جهنم حفره آتش بودید که از آن حفره خداوند انقاذ کرد و بیرون آورد که بیرون آوردن به وسیله حبل الله است. اینچنین خدا بیان میکند برای شما آیات خودش را شاید که هدایت بشوید. این آیه جزء آیاتی است که در همان دقت متن که گفتیم دقت متن ما را وادار میکند به سوال و جستجو که راه را کامل کنیم ولی اینجا دقت متن ما را مستقیما هدایت میکند و جستجو هم نکنیم خود دقت در متن کافی است. اعتصام به حبل الهی است که طبیعی است که حبل شناسایی بشود که حبل الهی چیست. معنایش همین ریسمانی نیست که ترجمه حبل الهی باشد، مصداق دارد، مصداق حبل الهی چیست. و از هم افتراق و اختلافی نداشته باشید و نعمت را هم یادآور بشوید. که یادآوری نعمت خدا و تألیف قلوب و همه با هم برادر هم شدند، نجات از سقوط در حفره جهنم و همه اینها مترتب میشود به اعتصام به حبل الله. این اعتصام به حبل را پیدا کنیم، اولا حبل الله چیست و اعتصام چیست.

مراجعه به روایات
برای ما هادیانی است که شرحی برای قرآن وجود دارد به نام عترت و سنت و روایات که مراجعه کنیم به روایات ببینیم روایات چه میگوید.

قال: علی بن ابی طالب حبل الله المتین
کتاب تفسیر عیاشی در تفسیر همین آیه «عن ابی الحسن علیه السلام عن قوله تعالی و اعتصموا بحبل الله جمیعا»، سوال شد که این حبل الله چیست. «قال علی بن ابی طالب حبل الله المتین»[1]، این ترجمهای است که امام فرموده است. منظور از حبل الله امیرالمومنین سلام الله تعالی علیه است. در مجلس پیامبر اعظم یک وقتی در حضور حضرت رسول خلیفه اول هم بود یک مومنی هم آنجا آمد، حضرت فرمود: این مومن اهل نجات است و اهل صلاح است. خلیفه اول جلسه که تمام شد دنبالش راه افتاد، گفت خب شما که اهل نجات هستید، حضرت درباره شما گفت بگو ببینم چه کار کردید؟ چه راهی رفتید که اهل نجات شدید؟ گفت برو از حضرت رسول سوال کن، اصرار کرد و التماس، گفت اگر میخواهی اهل نجات باشی برو دور علی بن ابی طالب بگرد، من از آنجا گرفتم راه نجات را، به من چی کار داری؟ نوکر علی باش میشوی اهل نجات.

قال: آل محمد علیهم السلام هم حبل الله
از جابر است که از امام باقر سلام الله تعالی علیه نقل میکند که سوال شد که حبل الله چیست؟ «قال آل محمد علیهم السلام هم حبل الله الذی أمرنا بالاعتصام به»، این آل پیامبر حبل الله هستند که ما امر شدهایم که اعتصام به او بکنیم «فقال و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا»[2].

تفسیر قمی
در کتاب تفسیر قمی تفسیر آیه  « اعتصموا بحبل الله جمیعا» امام صادق فرمود که مقصود از حبل الله توحید و ولایت است[3]. آغاز و فرجام است و مبدأ و منتهی است. از ولایت به توحید میرسد آدم. لذا از مرحوم آقای علی قاضی قدس الله نفسه الزکیه سوال شده بود که شما همهاش از ولایت میگویید از توحید نمیگویید؟ جوابی که داد این بود که ولایت عین توحید است و توحید عین ولایت است. حبل الله توحید و ولایت است. و در روایت ابی الجارود از ابی جعفر علیه السلام فی قوله «و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا، قال ان الله تبارک و تعالی علم أنهم سیفترقون بعد نبیهم و یختلفون فنهاهم عن التفرّق کما نهی من کان قبلهم فأمرهم ان یجتمعوا علی ولایه آل محمد علیهم السلام و لا یتفرّقوا». مبدأ اتحاد واقعی و مبدأ تسالم و اخوت که در قرآن آمده است، ولایت است. که آن تنها راه خداست و تنها راه مستقیم است و تنها راهی است که پیامبر به آن توصیه کرده است و علاوه بر اینها تنها راه واقعی است و تنها راه نور است و تنها راه نجات است.

شیخ طوسی در امالی آمده نحن الحبل
 اما شیخ طوسی قدس الله نفسه الزکیه در کتاب امالی در ترجمه این آیه حبل الله از امام الصادق علیه السلام آمده است «نحن الحبل»[4]، ائمه حبل الهی هستند.

از طریق ابناء عامه هم به اثبات رسیده
آنچه که ما جستجو کردیم در تفاسیر ابناء عامه درباره این حبل الله را ندیدم که تفسیری درباره ائمه و آل بیت شده باشد اما از طریق غیر مستقیم به دست آوردیم که در متون هم آمده است یعنی از طریق منفصل که ما دو طریق داریم طریق متصل و طریق منفصل. در روایت ثقلین «انی تارک فیکم الثقلین» که حدیثی است در حد متواتر از ابناء عامه و بعد هم در ضمن همان حدیث «کتاب الله حبل الممدود و عتره النبی حبل الممدود من یتمسک به نجی». از طریق این حدیث که قرآن حبل ممدود و عترت حبل ممدود گفته شده است و تمسک به آن حبل باعث نجات اعلام شده است، به دست آوردیم که «و اعتصموا بحبل الله» تطبیق میکند به این آیه. بعد از که معنای حبل الله را فهمیدیم، اشارهای داشته باشیم به آثاری که از این تمسک به دست میآید. آثاری مترتبه به آن را از خود آیه به دست میآوریم. قسمتی از کتاب تفسیر قمی به دست آوردیم که منظور از تمسک کامل و اجتناب از تفرقه گفته شد یکی از آثارش این شد که یک وحدت درست و بنیادی نه مصنوعی و قراردادی. یک وحدت واقعی از دل که واقعاً بتواند وحدت را به وجود بیاورد تمسک به حبل الله است. ماها که شکر خدا این نعمت را خدا عنایت کرده، ماها که باز آمدیم طلبه شدیم و ماها که شیعه هستیم، شیعه از نظر بینش که بینش او این است که ما یک خانه داریم و یک خانواده. نقشه شیعه نشین در کل دنیا این سرزمین ماست. خانواده ما اعضای کل شیعه دنیاست، «ولی لمن والاکم و عدو لمن والاکم». و یک همسایه داریم که همسایه مسلمانهای سنی مذهب است، «احفظ الجار»، با همسایه برخورد خوبی داشته باشید. مسالمت، درگیری نباشد، دشمنی نباشد و با آنها سر سازشی داشته باشید اما اهل خانه و همسایه. این از حبل الله است. اگر واقعا دقیق تمسک به حبل الله باشد، حبل الله یعنی امیرالمومنین و نتیجهاش این میشود که همه با هم یک سو و یک هدف و یک جهت و آن رمز و رازش ولایت مولانا امیرالمومنین است، «ولی لمن والاکم و عدو لمن عاداکم سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم احبّ من احب علیا». حتی بینش بعضیها اینجوری میشود، داریم افراد با معرفتی که میبیند یک کسی با او مخالفت میکند اما یک ولایت محکم و یک اعتقادی به مولی دارد، میگوید من چه باشم، اینکه به مولای من معتقد است برای من کافی است. ملاک است، من جان میدهم تا ولایت زنده باشد. آن کسی که میگوید من میخواهم فداء بکنم در راه ولایت این امتحان است. اگر به شخصیت شما کسی ضربه زد یا زخم زبان یا اشکالی ولی بدانید که او اهل ولایت است، اشکالی ندارد. خدا آن را توفیق بدهد. من که باشم که معیار بشوم؟ او مولی را قبول دارد و مشکلاتی هم دارد معصوم نیست. اینجا ولایت را مقدم بدارد بر خودش. اگر دیدید که یک کسی دشمنیهای شخصی جزئی که مالی یا ارثی یا مرافعهای یا ناسازگاری اخلاقی و با هم دشمنی و عداوت و کینه توزی هرچه از دستش بربیاید علیه آن مخالف خودش اقدام کند در حالی که آن هم پیرو مولی علی است و این هم. اینجا نشد، این اعتصام به حبل الله نیست، امتحانی است باید به خود بیاییم و توجه کنیم. «و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا» این از متن روایت معتبری که در تفسیر قمی آمده بود گفتم.

و اذکروا نعمت الله علیکم
«و اذکروا نعمت الله علیکم»، حبل الله ولایت نعمت بزرگی است. یادآوری بشوید این نعمت را، یک کسی آمد پیش امام صادق ظاهرا، گفت فقیرم چیزی ندارم، از مال و امکانات چیزی ندارم. بهاش گفت اگر بخواهی ولایتات را بدهی، مال و ثروت را به دست بیاوری، حاضری؟ گفت نه، ولایت را به کل دنیا نمیدهم، پس معلوم است که خیلی سرمایه داری. «و اذکروا نعمت الله علیکم» «نعمته ظاهره و باطنه» نعمت اصلی ولایت اهل بیت است، ولایت امیرالمومنین است. «اذ کنتم اعداء فألف بین قلوبکم»، ما اگر دشمنی داشته باشیم به کسی، فرض کنید یک کسی از غرب میآید، کافر هم است وقتی آمد مستبصر شد ولایت را قبول کرد دیگر «الّف بین قلوبکم فأصبحتم بنعمته اخوانا»، آن اخوت اصلی که محقق میشود فقط به برکت ولایت و اعتقاد به ولایت است. لذا مرحوم آیت الله العظمی بروجردی قدس الله نفسه الزکیه تقریب را که بنیانگذاری کرد، دستوری که داد این بود که همه بر محور ولایت جمع بشوند که هم جای اختلاف وجود ندارد و هم ولایت میتواند آن وحدت واقعی را به وجود بیاورد به شرط اینکه اعتصام درست بشود و ولایت شعاری نباشد و شعوری باشد.

کنتم علی شفا حفره من النار
 بعد مطلب دیگری که میفرماید و از آیه استفاده میشود «کنتم علی شفا حفره من النار فانقذکم منها»، آن خطری که انسان دارد به خاطر این نفسانیت خودش، اگر ولایت نباشد و این ریسمان اگر آدم را حفظ نکند در لبه پرتگاه است داخل جهنم. این است که آدم را نجات داده. «کذلک یبین الله» خدا آیاتش را اینجوری بیان کرده که حبل الله گفته «و اعتصموا» گفته «و بلغ ما انزل الیک» گفته «لعلکم تهتدون».



تعبیر امام عسگری علیه السلام
این از لحاظ خود متن اما تمسک به حبل الله در تعبیر امام عسگری در زیارت جامعه دیگر خیلی واضح جلوه میکند. تمسک پناه بردن به ائمه چه میکند و پناه بردن به ائمه چه میکند و اعتصام چه نقشی دارد؟ فوز و رستگاری به وسیله تمسک است. «فاز من تمسّک بکم و امن من لجأ الیکم»، امن و امان و امنیت «من لجأ الیکم». الان هم عملی است، شما که اعتصامتان اگر درست بود، نگرانی ندارید ما صاحب داریم ما آقا داریم. دقیقاً دست آقا امام زمان بالا سر ماست، نگرانی وجود ندارد. «هدی من اعتصم بکم»، راه منحرف را نمیروی اگر اعتصام به حبل الله بود. نقش اعتصام هدایت شد، فوز شد و امن و بیمه. لذا نعمت بزرگ از نعمت ولایت وجود نخواهد داشت.

اعتصام چیست؟
اما اعتصام در یک بیان کوتاه که اعتصام چیست؟ همان که اشاره شد اعتصام معرفت که خود ولایت را هم در نصوص که دیدهام معنایش معرفت است. معرفت به امیرالمومنین در حدّ توان خود ما و اطاعت از امیرالمومنین، «اطاعه ولاه الامر»، معرفت واقعی به امیرالمومنین که بدانیم پیامبر اعظم با حضرت امیرالمومنین یک روح در دو پیکر هستند، «انفسنا و انفسکم». کسی آمد در مدینه توسل کرد به حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم خیلی دلبسته شد گفت آقا رسول الله عنایتی کن که من اینجا بمانم و در کنار حرم تو باشم. بعد از توسل و التماس در عالم خواب مکاشفه گونه که حضرت فرمود برو نجف، خودم اینجا هستم، جانم در نجف است. آن جان حضرت رسول و آن نجف مولی امیرالمومنین است که تا الان برای جهان اسلام و شیعه عظمت و عزّت کرامت داده است. ما همین جمله بحثی که میکنیم و عزیزان افاده و استفادهای است، از کجاست؟ از مقدس اردبیلی، که از یک سو ولی به حساب میامد و از سوی دیگر عالمی که اندازه علمش را نمیتواند کسی تحدید بکند. یک مرتبه تعارف را کنار گذاشت و روبروی مأذنه مولی امیرالمومنین آن مأذنهای که گاهی بعضی از افراد در عالم مکاشفه از همین قم صدای اذان را از مأذنه امیرالمومنین استماع میکنند. این مقدس اردبیلی روبروی مناره امیرالمومنین روبروی حرم گفت کل ذلک من مولای امیرالمومنین علی بن ابی طالب، دار و ندار ما امیرالمومنین و عنایت مولی امیرالمومنین است. اگر در دنیا علومی وجود دارد علوم آل البیت است و مصدر علوم آل البیت خود امیرالمومنین سلام الله تعالی علیه است. اثر نهاییاش این شد که اگر جهل از دنیا زدوده شود که میشود ان شاء الله روزی که وقتی اعتصام به حبل الله آخرین مصداق بارز حبل الله بقیه الله الاعظم ارواح العالمین له الفداء است. 



[1] تفسیر عیاشی، محمد بن مسعود عیاشی، ج1، ص194، ح122.
[2] تفسیر عیاشی، محمد بن مسعود عیاشی، ج1، ص194، ح123.
[3] تفسیر قمی، علی بن ابراهیم قمی، ج1، ص108.
[4] امالی، شیخ طوسی، ص272.