درس خارج اصول استاد سید کاظم مصطفوی

95/02/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نظر محقق نائینی نسبت به نقش شهرت

به مناسبت حجیت خبر بحث این شد که اگر سند و دلالت در جهت توثیق و ظهور کامل نباشد عمل اصحاب می تواند اثری داشته باشد، سند ضعیف را جبران کند و دلالت را کامل کند؟ رأی محقق نائینی قدس الله نفسه الزکیه این شد که شهرت قدمائیه روائیه می تواند خبر ضعیف را تحت ادله اعتبار قرار بدهد و همین طور شهرت قدمائیه استنادیه می تواند وثوق به صدور خبر به وجود بیاورد[1]

 

موضوع حجیت خبر

که آنچه شنیده بودیم و گفته بودیم که موضوع حجیت خبر وثوق به صدور است، این خود متن در همین صفحه است موضوع حجیت خبر وثوق به صدور است و عمل اصحاب وثوق به صدور به وجود می آورد. سوال شده است که دلیل حجیت خبر سیره عقلاء است و سیره عقلاء متعلق است به خبر ثقه و خبر ضعیف را شامل نمی شود منجبر باشد یا نباشد. در جواب گفته می شود که حجیت خبر مدرک اصلی اش بناء عقلاء است بلا شبهه. منتها بر مبنای ما آیه نفر و آیه نبأ هم دلالتش کامل است و سیدنا الاستاد آیه نفر را هم دلالتش را کامل می داند و شهید صدر قدس الله اسرارهم آیه نبأ را هم که کلمه تبین دارد دلالتش بر اعتبار کامل می داند. در هر صورت قدر متیقن و دلیل بی اشکال برای حجیت خبر سیره عقلاء است. اما اگر عمل اصحاب روی یک خبر ضعیف واقع بشود این عمل اصحاب را همان سیره که سیره متشرعه است تایید می کند این عمل که روی این خبر قرار گرفته است نمی تواند موجب اطمینان نباشد. مضافا بر این که از بنای عقلاء به عنوان استفاده می کنید و بنا عقلاء مانع الغیر نیست که بگویند راه دیگری برای وثوق به صدور وجود ندارد، برای محققین همان طوری که سیره عقلاء کارساز است، عمل اصحابی که اصحابند و یک نفرش می تواند قابل اعتماد باشد چه رسد از اینکه یک مجموعه از اصحاب عمل کرده باشند و برای محققین قابل اعتماد می شود و موجب وثوق به صدور. تا به اینجا مطلب کامل شد رسیدیم به مسئله اعراض،

 

سوال و جواب

سوال:

پاسخ: عمل اصحاب وقتی جبران می کند که به مخالفی برنخورد و موقعی که به یک مخالف و معارض و مانعی بربخورد عمل از کارایی می افتد که لبّی است و از قدر متیقن بالا نمی رود.

 

اما اعراض و شرائط آن

اما بررسی اعراض مشهور، فرموده اند که اعراض مشهور فقط در مورد خبر معتبر است. خبر که صحیح باشد یا موثق باشد زمینه برای اعراض است. اعراض در مورد خبر واحد ضعیف معنا ندارد چون آنجا اعراض زمینه ندارد. در مورد متواتر که معنا ندارد و امکان ندارد و در مورد مستفیض هم امکان ندارد چون در صورتی که مستفیض باشد و متواتر باشد اعراض نیست. و اما خبر واحدی که صحیح باشد زمینه برای اعراض دارد. اگر مشهور از خبری که سندش صحیح است اعراض بکند محقق نائینی قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: اعراض مشهور موجب وهن می شود و این اعراض با سه شرط: 1. اعراض قدماء باشد که آنها مطلع اند و آگاه اند و اشراف دارند. 2. اعراض مستند نباشد یعنی اگر اعراض مستند به یک چیزی بود مثلا گفتند این راوی ثقه نیست این اعراض می شود اعراض مدرکی مثل اجماع مدرکی که باید به مدرک مراجعه کرد، اعراض کردند به جهت اینکه این راوی اش اعتبار ندارد. 3. روایات در متناول یدشان باشد که ایشان تعبیر می کنند که «لابد أن تکون فی مسمع و مرآی»، در مورد دید و شنیدشان باشد، روایاتی که اعراض کرده و یک روایت بوده مختفیه در یک کتاب غیر معروف در دسترس نبوده و عملا هم اعراض است این اعراض اعتبار ندارد، اعراض به این سه شرط اگر محقق بشود موجب وهن می شود، برای اینکه این اصحاب با آن سه تا خصوصیتی که دارند قطعا به چیزی که اعتماد می کنند منشأ اعتمادشان علم به صدور روایت یا اطمینان به صدور روایت است، به دلیل قرب زمانی و ورع و اشراف. و الان که اعراض کرده اند کشف می کنیم که اعراض اینها هم براساس همان خصوصیات برخواسته از نقصی بوده که در صدور این روایت وجود داشته مثلاً روایت در جهت تقیه بوده ما که فاصله زمانی داریم اطلاع نداریم آن اصحاب اقدمین همه اعراض می کنند باعث وهن می شود، سند اعتبارش زیر سوال می رود. قاعده کلی که داریم که شک در حجیت مساوی با عدم حجیت است.

 

اما عمل مشهور نسبت به دلالت و سه قسم اصل

و اما عمل مشهور نسبت به دلالت، روایت که اعتبارش سه تا اصل می خواهد اصاله الصدور و اصاله الظهور و اصاله الجهه. اصاله الصدور که همان سند است، اصاله الظهور که همان دلالت است و اصاله الجهه که در مقام بیان احکام باشد. اصاله الصدورش را که بحث کردیم اما در مورد اصل دوم یا مطلب دوم یعنی تصریح دلالت، عمل اصحاب نسبت به دلالت روایت سلبا و ایجابا چه نقشی دارد، در مسئله دلالت نقش سلبی شهرت به این معنا که ببینیم یک روایت ظهور دارد ظهور عرفی دارد، ظهور عرفی محقق شد اما عمل اصحاب بر خلاف ظهور صورت گرفت، می فرماید: در این رابطه عمل اصحاب نمی تواند تاثیرگذار باشد. برای اینکه حجیت در باب دلالات مربوط است به ظهور و پس از که ظهور محقق شد یک احتمال خلافی که احتمال خلاف عمل اصحاب باشد، احتمال خلاف صدمه به ظهور وارد نمی کند. می دانیم ظهور همیشه احتمال خلاف دارد صریح است که احتمال خلاف ندارد. بنابراین یک احتمال خلافی که از جهت عمل اصحاب وجود خواهد داشت صدمه ای به تحقق ظهور وارد نمی کند، ظهور از ناحیه فهم عرف آن بیان می آید که لفظ را به معنای خاص ظاهر بدانند و ظهور عند العرف محقق بشود حجیت تمام است و حجیت ظهور که منعقد شده باشد. بنابراین در مرحله دلالت عمل اصحاب ظهورشکن نیست، نمی تواند ظهور را بشکند. و اما نقش ایجابی عمل اصحاب اگر دیدیم روایت ظهور ندارد یعنی نه اینکه از متشابهات است که کنار گذاشته شود ظهور عرفی ندارد، عرف چیزی از آن نمی فهمد. یا کلمه کلمه ای نیست که در عرف وضع داشته باشد یا بافتی است که عرف با آن بافت آشنا نیست. دیدیم عرف چیزی نفهمید ظهور عرفی نداشت پس از که لفظ ظهور عرفی نداشت دیدیم اصحاب نسبت به آن بیان یک معنایی را اتخاذ کرده اند، مورد عمل اصحاب یعنی مشهور قدماء هم است. مشهور یک معنا را از عبارت برداشت کرده اند که ظهور عرفی در آنجا وجود نداشته، آیا این عمل اصحاب می تواند دلالت را کامل کند بگوییم این فهم درست است و این دلالت صحیح است یا نه بحث از ظهور نیست صحت دلالت است، فهم این معنا که از سوی اصحاب صورت گرفته است و لفظ در آن معنا ظاهر نیست این فهم اعتبار دارد یا ندارد؟

 

نتیجه نظر محقق نائینی

محقق نائینی می فرماید در دوره سابقه گفتیم که اعراض مشهور به ظهور صدمه وارد نمی کند و اگر ظهور محقق باشد مشهور اعراض بکند ظهور محقق است و اعراض صدمه ای وارد نمی کند اما در دوره فعلی انصاف این است که بگوییم اعراض با آن خصوصیات که اصحاب دارند اگر اعراض بکنند از یک ظهور و حمل بر خلاف ظاهر بکنند این ظهور حجیتش مشکوک می شود، اعراض موجب شک و تردید در اعتبار ظهور می شود و این ایجاد شک و تردید صغری قاعده می شود که شک در حجیت مساوی با عدم حجیت است. در نتیجه از حیث سند شهرت روایی و شهرت استنادی باعث اعتبار می شود و موجب وثوق به صدور می شود اما شهرت فتوائی یا شهرت مطابقیه نقش در اعتبار سند ندارد و اما در جهت دلالت فرق می کند، اگر ظهوری در کار نباشد فهم اصحاب ظهورساز نیست اما اگر ظهوری در کار باشد و فهم اصحاب بر خلاف ظهور باشد صدمه ای در آن ظهور وارد می کند که حداقل شک در اعتبار و شک در حجیت می شود. اما رأی و نظر سیدنا الاستاد درباره نقش شهرت و بیان تحقیق فردا ان شاء الله.


[1] اجود التقریرات، سید ابوالقاسم خویی، ج2، ص159.