درس خارج اصول استاد سید کاظم مصطفوی
94/12/08
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تحقيق تكميلي استدلال به اجماع نسبت به حجيت خبر
گفته شد كه اجماع به طور كلي دو قسم است: اجماع قولي و اجماع عملي.
شش تقرير اجماع
شيخ انصاري قدس الله نفسه الزكيه در كتاب رسائل همين عنوان استدلال به اجماع ميفرمايد: اجماع داراي شش تقرير است كه عناوين اين شش تا تقرير از اين قرار است: 1. تقرير اجماع قولي بين همه فقهاء به استثناء سيد مرتضي علم الهدي قدس الله نفسه الزكيه. 2. تقرير اجماع همه فقهاء حتي سيد علم الهدي. 3. سيره همه مسلمانها نسبت به اعتماد به خبر واحد ثقه، 4. اعتماد عقلاء به خبر واحد ثقه. 5. تقرير علامه حلي عمل اصحاب به خبر واحد. 6. تقرير اماميه بر اعتماد به اخبار آحادي كه در كتب معتبره آمده است. در واقع همه اين شش تقرير برميگردد به دو نوع قولي و عملي. كلّ اين اقسام از اين دو صورت بيرون نيست قولي يا عملي.
كلام شيخ انصاري
شيخ انصاري نسبت به اجماعي كه شيخ طائفه اعلام فرمودند كه «يدل علي ذلك اجماع الفرقه المحقّه» نسبت به آن اجماع تحقيق و توضيح مفصلي دارد در نهايت امر ميفرمايد: اگر تمامي شواهد و مدارك و استنادات را جمع كنيم به اين نتيجه ميرسيم كه آنچه را كه شيخ طائفه گفته است يقينا صدق است و حق است كه فرمود اجماع طائفه نسبت به حجيت خبر واحد وجود دارد. و اما در نهايت بحث اجماع آنگاه كه اجماع عملي را بحث و بررسي ميكند ميفرمايد اجماع عملي كه جان مايه آن فعل و عمل است فعل و عمل صريح نيست اجمال دارد ظهوري ديده نميشود كه اين اتفاق برخواسته از چه چيز باشد. احتمالات متعددي در نظر گرفته ميشود كه يكي از آن احتمالات اين است كه اين اتفاق برخواسته از اين باشد كه خبر واحد مقطوع الصّدور است به وسيله قرائن. پس از كه مقطوع الصدور بود مورد استناد ميشود و بعضي از احتمالات اين است كه بعضي از صاحب نظران به مطلق ظن در صورت عدم وجود علم اعتماد كنند و خبر واحد مفيد ظن است. و همين طور چون كه جهت معلوم نيست ما نميتوانيم از عمل اصحاب به اين نتيجه برسيم كه خبر واحد اعتبار دارد براساس دليل معتبر شرعي. كشف از يك دليل معتبر خاص در كار نيست. لذا ما نميتوانيم در اين مرحله از كار از مجمعين تبعيت كنيم، دليلي بر لزوم تبعيت نداريم.
كلام محقق خراساني
محقق خراساني قدس الله نفسه الزكيه كه با يك دقت و هنر اصولي خاص بحث را هم خلاصه و هم جوهرگيري ميكند، ميفرمايد: اجماعي كه مورد استناد قرار گرفته است يا گفته ميشود اين اجماع به دو قسم است: 1. اجماع قولي، 2. اجماع عملي. اجماع قولي به اين صورت كه اعلام بشود از تتبع در اقوال فقهاء يك محقق كه استفراغ وسع دارد به اين نتيجه ميرسد كه اقوال فقهاء همه بر ايناند كه خبر واحد ثقه اعتبار دارد. ميفرمايد: اگر اجماع قولي به اين صورت و به اين شكل ادعاء شود خالي از اشكال نيست. براي اينكه اين اقوال هرچند بتوانند در اثر تتبع متفق بنمايند اما اين اقوال متشتت و مختلف در حقيقت مختلف المآخذ است از مدارك مختلفي برميخيزد و خاستگاه اين اجماع قولي يك دليل خاص و يك امر محسوسي نيست. اين مطلب همان مطلبي است كه شيخ انصاري فرمودند. بنابراين با اين اجماع قولي كه گفته شد اعتماد مشكل خواهد بود. اما اجماع عملي، به اين عنوان كه سيره متشرعه بر اين است كه به خبر واحد ثقه اعتماد ميكنند. ميفرمايد: كه اين سيره متشرعه را كه در وادي تجزيه و تحليل ببريم در حقيقت همان سيره عقلاء است مطلب درست است ولي اجماع نيست ميشود سيره عقلاء. وجه بعدي در ميايد كه عبارت است از سيره عقلاء. در نتيجه تا اينجا با بيان اين دو بزرگوار اجماع به معناي يك اجماع محقق به نتيجه نرسيد. محقق خراساني يك تبصره دارد كه در مرحله تحقيق به آن اشاره ميكنيم.
كلام محقق نائيني
محقق نائيني قدس الله نفسه الزكيه ميفرمايد: تقرير اجماع به چند صورت است: صورت اوّل اجماعي كه قولي باشد و حتي رأي سيد مرتضي را هم شامل بشود. تقرير دوم اجماع قولي كه منهاي رأي سيد مرتضي باشد. تقرير سوم اجماع عملي علماي اسلام، چهار اجماع اجماع عملي متشرعه. بيان محقق خراساني هم در حقيقت دو قسم از اجماع را اعلام ميكند اجماع قولي و اجماع عملي. با يك مقدار تغيير و توضيحي در سبك بيان ايشان مشابه بيان محقق خراساني است كه ميفرمايد اجماع قولي كه گفتيم با آن دو تفسير ممكن است صورت ظاهري درستي داشته باشد وليكن تقييدي است. منظور از تقييدي در اصطلاح ايشان اين است كه بعضي از مجمعين خبر واحد ثقه را معتبر ميدانند با قيد حصول وثوق، بعضيها خبر واحد ثقه را معتبر ميدانند با قيد اينكه سيره عقلاء پشتوانهاش است. بنابراين چون تقييدي است كشف نميكند از يك دليل معتبري دال بر حجيت خبر واحد. اما اجماع عملي كه عبارت است از عمل اصحاب نسبت به حجيت خبر هرچند اين مطلب قابل انكار نيست و درست است اصحاب عمل ميكنند به خبر واحد ثقه اما ميبينيم اين عمل اصحاب به طور عمده مدرك و مأخذش سيره عقلاء است. اصحاب بما هو اصحاب به خبر اعتماد نميكنند بلكه بما هم عقلاء. بنابراين از اجماع به عنوان اجماع و عنوان مستقل دليلي بر اعتبار حجيت خبر نيست.[1]
كلام سيد الخوئي
سيدنا الاستاد قدس الله نفسه الزكيه درباره اجماع همان تقاريري را كه محقق نائيني فرمودند دارند يك تقرير اضافه ميكنند، تقرير اول اجماع منقول وانگهي همان چهار تا تقرير ديگر كه عبارت بود از اجماع قولي منهاي سيد و اجماع قولي همراه با سيد و اجماع عملي تحت عنوان سيره كل علماء و اجماع عملي تحت عنوان سيره متشرعه. بعد از كه اين مطلب را ميفرمايد در جمع بندي و بررسي ميفرمايد هيچ يكي از اين وجوه قابل التزام نيست. آنچه كه از بيان ايشان به طور اصلي و كليدي استفاده ميشود دو تا نكته است در نقد و بررسي. نكته اول اين است كه اجماع شيخ طوسي كه گويا اجماع قولي باشد اجماع منقول است و اجماع منقول كاري را از پيش نميبرد. و اما اجماعات ديگر اقسام ديگري كه گفته شد در كلّ اجماع عملي است و اجماع عملي تحت عنوان اجماع علماء نيست اجماع فقهاء نيست بلكه يك توافق عملي بين عقلاء است كه در حقيقت ميشود سيره عقلاء و ما هم ميگوييم بهترين دليل و كاملترين دليل براي حجيت خبر واحد سيره عقلاء است.[2] اقوال را گفتيم.
تحقيق و بررسي
در مرحله تحقيق نكته اوّلي را كه توجه ميكنيد كلام متين و با ارزش شيخ طائفه است كه اعلام ميدارد «يدلنا علي ذلك الاجماع» بعد ميفرمايد: «اجماع الفرقه المحقه»، بعد از كه ايشان «يدلّنا» گفت، اجماع فرقه محقه گفت ايشان اجماع منقول نميفرمايد بالوجدان اجماع محصل بلكه اجماع محقق اعلام ميكند. و دو دليلي را كه شيخ طائفه در ادامه اجماع هرچند به عنوان دليل دوم و سوم عنوان ميكنيم مكمل اجماع است، ميفرمايد كه شاهد بر اجماع اين است كه ميبينيم فقهائي كه اختلاف نظر دارند در فتاوايشان برميگردد به اختلاف در روايات. روايات مختلف در دسترس و متناول يد فقهاء و مورد اعتماد فقهاء است كه با اختلافي كه در روايات كم و بيش ديده ميشود اختلاف نظر هم پديد ميآيد، شاهد بر اين مدعاست كه رواياتي كه در شكل آحاد هستند خبر واحد، مورد اعتماد فقهاء است. و شاهد ديگر اين است كه اعاظم، اصحاب، محدثين عظيم الشأن درباره اخبار آحاد خبر واحد را بررسي ميكنند و توثيق و تضعيف ميكنند. بحث مفصلي درباره خبر واحد، توثيق و تضعيف و تاييد و رد، صحيح و موثق و مقبول، و مرسل و مسند تمامي اين بحثها به طور عمده متعلق است به خبر واحد آن هم عند المحدثين القدماء. شاهد ديگري است بر اينكه اجماع محقق است و از اين همين رو شيخ انصاري فرمود كه اگر به كل قرائن از جمله مراجعه به روات، راويان قطعاً از اصحاب و تابعيناند اينها دأبشان اين بود كه خبري را كه از فرد ميشنيدند ميگرفتند از فرد، خبر واحد بود. سلسله در گرو اعتماد به خبر واحد است. پس اجماع محقق است و اصحاب حديث و روات اصلاً كارشان اعتماد به خبر واحد بوده است، دأبشان و نقلشان نقل خبر واحد يعني يك دلالت تضمنياش اعتماد به خبر واحد است. و اما آنچه را كه سيدنا الاستاد فرمودند عرض ميشود كه اشكال دومي كه گفته شد كه اين اجماع نيست سيره است، عرض ميشود اوّلاً اجماع است براي اينكه اختصاص دارد به فقهاء، فقهاء نسبت به روايات كار دارند و ارتباط ويژه دارند اينجا ارتباطي به عقلاء ندارند، عقلاء با روايات كار نداريم. و ثانيا بر فرضي كه سيره عقلاء هم كمك كند مثبتين يا ادله اثباتي كه تراكم كند كه مانعي ندارد. اين نكته را رعايت كنيد كه فرق بين اجماع عملي و سيره عقلاء. اجماع عملي شكلش سيره است، اجماع عملي يعني سيره اما از لحاظ مورد فرق ميكند. اگر از لحاظ مورد و اهل سيره فرق ميكند اما ساختار درست است كه در ديد ابتدائي بگوييم اجماع عملي سيره عقلاء است مانعي ندارد اما به تعبير ديگر من حيث المبدأ و المنتهي فرق ميكند. من حيث المبدأ يا منشأ اهل سيره عقلاء عقلاء هستند اهل اجماع عملي فقهاء هستند. من حيث المنتهي مورد سيره عقلاء به طور عمده معاملات و امور عقلائيه هستند كه در ارتباط با معيشت نوع انسان دارد. و اما من حيث المنتهي اجماع عملي اختصاص دارد به مسائل فقهي و روايي. اين مبدأ و منتهي فرقي است بسيار واضح بين سيره و اجماع عملي. ثالثاً محقق خراساني در ضمن اشكال به اجماع ميگويد: «نعم لو كان التواطو بالنسبه الي اصل الحجيه له وجه» استادنا العلامه شيخ صدرا قدس الله نفسه الزكيه اين مطلب را واضح بيان ميكند، ميفرمايد:در اين صورت ميتوانيم بگوييم كه اجماعي در كار است. اجماع نسبت به اصل حجيت خبر محقق است اما اختلاف در كيفيت حجيت خبر است. آن اختلاف فرعي است، اختلاف در خصوصيات است، اختلاف ماهوي نيست. همه با هم در كلّ اتفاق قول دارند بر اينكه خبر واحد حجت است اما با چه خصوصيت و با چه وصف اينها بحثهاي جزئي و فرعي است كه صدمه به اصل مطلب وارد نميكند. تبيّن لنا كه اجماع هم قولي اجماع شيخ طائفه و هم اجماع عملي به اعتراف محققين كه تحقق اين اجماع قابل انكار نيست اما ميشود سيره، گفتيم كه سيره هم نميشود اجماع است. تبين لنا كه يكي از ادله اعتبار حجيت خبر اجماع قولي و عملي است.