درس خارج اصول استاد مصطفوی

94/08/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کفایت امتثال علمی اجمالی با تمکن از امتثال علمی تفصیلی
توضیح فرمایش محقق نائینی
فرمودند شبهه ای در کفایت امتثال علمی اجمالی نسبت به توصلیات نیست. اما در تعبدیات اگر مستلزم تکرار نشود باز اشکالی در کفایت آن نیست. و فرمودند نیت وجه عقلاً و نقلا وجه ندارد.

صورت عدم تمکن از امتثال تفصیلی و تمکن از آن
اما درعبادات اگر امتثال اجمالی مستلزم تکرار باشد در صورت عدم تمکن از امتثال تفصیلی اشکال نیت وجه وجود ندارد. چون نیت وجه را قائلین به آن در صورتی الزامی می دانند که امکان تشخیص نیت وجه باشد وحال اینکه در صورت عدم تمکن از امتثال تفصیلی نیت وجه از اساس منتفی و مجهول است. و تکلیف به مجهول و تکلیف به ما لا یطاق است. اما اگر امتثال علمی اجمالی در عبادات مستلزم تکرار باشد با تمکن از حصول امتثال تفصیلی محقق نائینی می فرماید: در این صورت حق این است که امتثال علمی اجمالی کفایت نمی کند. مطابق نظر شیخ انصاری که می فرمود مستلزم لعب امر مولی می شود. چون تکرار عمدتاً به غرض عقلائی است. وجه مطلب آن نیست که شیخ انصاری فرمود بلکه اقتضای اطاعت امر این است.

دو قسم اطاعت
می فرماید: اطاعت دو قسم است که یک قسم بمعنی الاعم است که شامل توصلیات و تعبدیات می شود. و آن عبارت از ایجاد ماموربه در خارج است که انجام ماموربه در خارج اطاعت است و قصد امر و وجه و تعبد لازم نیست. قسم دوم اطاعت به معنی الاخص، یعنی مکلف ماموربه را با تمام خصوصیات منبعث از اراده مولی انجام دهد اینکه در اثر اراده مولی انجام شود یعنی انبعاث از بعث مولی باشد. پس در صورتی که امتثال اجمالی در کار باشد اراده مولی مشخص نیست تا عمل و ماموربه و اطاعت و انبعاث از بعث مولی برخواسته باشد. و در امتثال اجمالی این امر محقق نمی شود. در حقیقت در امتثال اجمالی امتثال احتمالی است نه تفصیلی و این ا متثال احتمالی در طول امتثال تفصیلی است و حال اینکه ما امتثال اجمالی را در عرض امتثال تفصیلی در فرض مسئله در نظر گرفته ایم. در مجموع امتثال اجمالی که مستلزم تکرار عبادت است و تمکن از علم تفصیلی وجود دارد، باید به فحص مبادرت کرد. لذا در شبهات بدویه به اصل مراجعه نمی شود، فحص می شود تا امتثال تفصیلی به دست آید. در این فرض اگر شک کردیم به طور طبیعی حدیث رفع زمینه ندارد. چون حدیث می فرماید «رفع ما لا یعلمون» اینجا که لا یعلمون نیست، بلکه ما نمی رویم یاد بگیریم. اگر حدیث رفع شامل نشد به قبح عقاب بلا بیان هم نمی شود تمسکم کرد چون بیان است.

فرق برائت عقلی و شرعی
فرق بین بیان عقلی و شرعی چیست؟ 1. مدرک بیان عقلی قاعده قبح عقاب بلا بیان است و مدرک شرعی حدیث رفع. 2. نتیجه برائت شرعی امتنان است و نتیجه برائت عقلی درک درک عقل است. اینجا هر دو برائت جا ندارد. اگر شک در حصول امتثال کنیم قاعده اشتغال جریان دارد و باید رفت و فحص کرد تا برائت یقینیه حاصل شود.

کفایت امتثال علمی اجمالی در صورت تمکن از ظن تفصیلی
می فرماید: کلام شیخ انصاری درست است که اگر ظن غیر معتبر شد، کفایت نمی کند. اما اگر معتبر شد همان احتیاطی که شیخ فرمود که امتثال تفصیلی ظنی با نیت وجه و وجوه دیگر رجاءً انجام شود.

اما نظر سید الخوئی
ایشان می فرماید: در توصلیات جای بحث نیست که کفایت می کند. در تعبدیات که مستلزم تکرار نشود باز شبهه ای نیست که امتثال اجمالی کفایت می کند. و اشکال نیت وجه دلیل ندارد. این اشکال کلامی که از خارج محدوده اصول و فقه وارد شده و احتمالی است که با اصل لفظی و عملی برائت نفی می شود که اگر شک کردیم آیا امتثال تفصیلی لازم است این شک در امر زائد است و اصل برائت است. تا اینجا همه صاحبنظران توافق دارند. اما اگر امتثال اجمالی مستلزم تکرار شود مثلا امر دائر است بین اینکه نماز در حد مسافت شرعی قصر است یا تمام، اگر امتثال اجمالی داشته باشیم و عمل مستلزم تکرار شود سید می فرماید در صورت عدم تمکن از امتثال تفصیلی که در مثال راهی نیست که فحص کنیم که به اندازه مسافت شرعی است یا نه، در این صورت امتثال اجمالی درست است واز موارد احتیاط شرعی است. و در این جا هیچ شبهه ای نیست و نیت وجه هم زمینه ندارد. اما اگر امتثال اجمالی باشد مستلزم تکرار و تمکن از امتثال تفصیلی در این صورت امتثال علمی اجمالی مانع و اشکالی ندارد. برای اینکه اولا رمز صحت که اطاعت امر است انجام شده که اطاعت همان انجام ماموربه با تمام خصوصیات با قصد قربت صورت گیرد.

جواب سید الخوئی ا زاشکال اول و دوم
اما رفع اشکال، اشکال اولی که مستلزم لعب امر مولی می شود با این اشکال وارد نیست. همان جوابی که قبلا ذکر شد. اما جواب دوم که محقق خراسانی فرمود تکرار در کیفیت عبادت است که این در حقیقت اهتمام به اطاعت است نه لعب. و کیفیت امتثال ولو قابل تکرار باشد به امر مولی صدمه نمی زند. اما اشکال دوم که اراده ماموربه برخواسته از اراده معینه مولی باشد، می فرماید این مطلب استنباط عقلی است[1] (استنباط ابتدائی است نه ضروری) یک قاعده کلی گفته ایم که عقل مشرّع نیست عقل مدرک است.


[1]  مصباح الاصول، سید ابوالقاسم خویی، ج 2، ص 90.