درس خارج اصول استاد مصطفوی

93/09/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:تحقیق و جمع بندی درباره مفهوم شرط
نظر مشهور اصولیین و آخرین تحقیق
گفته شد که قضیه شرطیه براساس رأی مشهور دارای مفهوم است و محققین صاحب نظر اصول از شیخ انصاری، محقق نائینی هم فرمودند که قضیه شرطیه مفهوم دارد و آخرین تحقیق هم سیدنا الاستاد فرمودند قضیه شرطیه منتها بر مبنای خاص ایشان در باب اخبار و انشاء به طور واضح مفهوم دارد. اما در بین این محققین محقق خراسانی نسبت به قضیه شرطیه و مفهوم اشکالاتی داشت و به طور کلی عدم دلالت قضیه شرطیه بر مفهوم را اعلام فرمودند که عمدهترین دلیل ایشان عدم وجود علیت انحصاریه است. آنگاه در جواب از اشکالات به یک نکتهای اشاره کردند و آن این بود که فرمودند در قضیه شرطیه اگر گفته شود که شرط اطلاق دارد، بر مقتضای اطلاق شرط اعلام میشود که شرط همان است که در قضیه آمده است و اگر شرط دیگری بود، بیان میشد و الان که بیان نشده است کشف میشود که شرط همین است و نتیجه آن میشود علیت انحصاریه. در برابر این اشکال فرمودند ما اطلاق شرط و دلالت بر مفهوم را در صورتی که اطلاق شرط باشد، منکر نمیشویم.

اعتراف ضمنی محقق خراسانی بر مفهوم شرط
بنابراین تنها رأی مخالف درباره مفهوم شرط که رأی محقق خراسانی بود در نهایت یک اعتراف به شکل موجبه جزئیه از ایشان دیده شد و آن جایی که شرط اطلاق داشته باشد، مولی در مقام بیان باشد. و شرط را در قضیه ذکر کند و آنگاه در آن موقعیت غیر از ذکر آن شرط چیز دیگری بیان نفرماید، اطلاق شرط اقتضاء میکند که شرط همین است و نتیجه آن علیت انحصاریه و ثبوت مفهوم. اما این صورت از مسئله صورت نادری است و اتفاق بسیار غیر متعارف است. بنابراین هرچند در صورت اطلاق شرط مفهوم استفاده میشود ولیکن چون این صورت از مسئله، صورت نادری است، مدعا را ثابت نمیکند چون مدعی ادعاء میکند قضیه شرطیه اطلاقاً مفهوم دارد و این دلیل اخص از مدعاست. و گفتهایم اگر دلیل اعم از مدعا باشد میتواند مدعا را ثابت کند و اگر مدعا اخص از مدعا باشد نمیتواند مدعا را ثابت کند. در نتیجه مشهور و محققین بر این هستند که قضیه شرطیه مفهوم دارد و محقق خراسانی براساس شیوه اقناعی میفرماید: اگر اطلاق شرط در کار باشد، مفهوم محقق است و این صورت مسئله صورت نادری است.

تحقیق این است محقق خراسانی که میفرماید صورت اطلاق صورت نادری است، برای ما روشن نیست
 اما تحقیق این است که محقق خراسانی قدس الله نفسه الزکیه که میفرماید صورت اطلاق شرط صورت نادری است، برای ما باعث تعجب میشود و الا ظاهر قضیه این است که در قضیه شرطیه مقام بیان همیشه اطلاق شرط محقق است. و آن توجیهات و دقتهایی که ایشان میفرماید، آن دقتها خارج از حد متعارف است نه اینکه اطلاق شرط خارج از متعارف باشد. خارج از متعارف یعنی برگرفته از دقت عقلی میشود و آنچه متعارف است قضیه شرطیه است و ذکر یک شرط و اطلاق آن و مقتضای اطلاق آن هم انحصار ترتب جزاء بر آن شرط خواهد بود. بنابراین بدون هیچ تردیدی برای اهل لغت عربی قضیه شرطیه ظهور عرفی واضحی در مفهوم دارد. همانگونه که شیخ انصاری قدس الله نفسه الزکیه این مطلب را فرمودند که قضیه شرطیه ظهور عرفی در مفهوم دارد. و اضافه میشود که اگر قضیه شرطیه باشد و مفهومی نباشد، معنای تعلیق و شرط از بین میرود، تعلیقی نیست و موجب لغویت تعلیق میشود. در قضیه شرطیه تعلیق وجدانی است و معنای این تعلیق اگر جزاء به شرط تعلیق نشده باشد که خلف است و تعلیق لغو است. خلف است که بگوییم تعلیق نشده و بیان تعلیق است و در واقع تعلیق نیست، اگر بگوییم بیان بدون معنی و مفهومی است پس موجب لغویت میشود.

روایتی که دلیل بر مفهوم قضیه شرطیه است
مضافا بر این شیخ انصاری میفرماید: فقهاء از نصوصی که صورت قضیه شرطیه دارند، بلا اشکال مفهوم اعلام میکنند. مثلا در حدیثی که آمده است «اذا بلغ الماء قدر کرّ لا ینجسه شئ[1]»، فقهاء از این قضیه شرطیه بلا خلاف مفهوم گرفتهاند یعنی اگر آب به اندازه کر نباشد، «ینجسه شئ من النجاسات». مفهوم چیزی نیست که درباره آن تردیدی وجود داشته باشد.

بهترین دلیل آیه نبأ است
مضافا بر این بهترین دلیل میتواند درباره مفهوم شرط آیه نبأ باشد. آیه نبأ صاحبنظران در مورد حجیت خبر ذکر میشود و الا جایش در مقام استدلال برای مفهوم شرط است. و میتوان گفت بهترین دلیل بر وجود مفهوم شرط آیه نبأ است. «ان جائکم فاسق بنبأ فتبینوا[2]»، خدای متعال در قرآن کریم مطلبی بیان میکند که دارای دو قسمت است: وجوب تبین نسبت به خبر فاسق و عدم وجوب تبین نسبت به خبر عادل. این مطلب از آیه قرآن که استفاده میشود، خودش یک مسئله مهمی است و در ضمن آن از این آیه استفاده میشود که قضیه شرطیه دلالت بر مفهوم دارد.

اشکالاتی که شیخ انصاری در مورد آیه ذکر میکند
شیخ انصاری قدس الله نفسه الزکیه چندین اشکال را نسبت به آیه نبأ دارند که برجستهترین اشکال نسبت به آیه نبأ همان اشکالی است که ما شرح آن صورت مسئله را درسهای قبلی دادیم که میگوید سالبه منتفی به انتفاء است که «ان جائکم فاسق»، فاسق موضوع است، فاسق اگر وجود داشت تبین کنید و اگر وجود نداشت سالبه منتفی به انتفاء موضوع است. چون تعلیق شده است به مجی فاسق یعنی به وجود فاسق. یک موضوع است که آن موضوع هم وجودش شرط است نه حالتش. آن قضیهای که مفهوم دارد حالت موضوع شرط باشد نه وجود موضوع. اگر وجود موضوع  شرط در قضیه بود، قضیه میشود از قبیل سالبه منتفی به انتفاء موضوع. و اما اگر موضوع دو تا حالت داشت، یک حالتش شرط بود، شرط منتفی شد موضوع است منتها با حالت دیگر. زید است منتها با عدم مجی. یک حالتش مجی بود و یک حالتش عدم مجی بود[3].
جواب محقق خراسانی
جوابش را محقق خراسانی داده است که موضوع که «ان جائکم» است، واقع «جائکم» فاسق الجائی است، جائی موضوع است و جائی دو تا حالت دارد: جائی فاسق و جائی عادل و میشود قضیه شرطیه. که بسیار جواب صحیح و عالی است. اما گفته بودیم که همین آیه ظهور عرفی دارد نسبت به مفهوم شرط که محقق نائینی قدس الله نفسه الزکیه میفرماید: «تکون الآیه ظاهره فی المفهوم». آیه نبأ ظهور در مفهوم دارد[4]. بعد از این ما اضافه میکنیم که در بحث اصولی که ما اخذ به ظهورات میکنیم و فهم عرف، فهم عرف و ظهور آیه همین است، مفهوم است و واضح و بدون اشکال. اما آن اشکالاتی که شیخ انصاری ذکر میکند هرچند جواب از اشکال اصلی هم داده شد، ولی جواب کلی این است که آن اشکالات برگرفته از دقت عقلی است. از سطح فهم عرف و ظهور عرفی فراتر است و بحث اصولی نیست. بحث در حد فهم عرفی نیست. هرچند جواب دقیق برایش داده شد. بنابراین دلیل از کتاب همان آیه نبأ است که ما را هدایت میکند به سمت مفهوم شرط. که گفته میشود قضیه شرطیه مفهوم دارد. نکته دیگر هم این است که طبق تتبع از سید مرتضی علم الهدی قدس الله نفسه الزکیه و همه اصولیین پس از آن همه در باب حجیت خبر آیه نبأ را به عنوان مستند ذکر میکنند[5]. همه حجیت خبر را براساس مفهوم شرط مستفاد از آیه نبأ ذکر کردهاند. این فهم عامه فقهاست.

سوال:
جواب: سید مرتضی به آیه «لا تکرهوا فتیاتکم علی البغاء» تمسک کرد اما در باب حجیت خبر میفرماید که خبر عادل حجیتش از مفهوم این آیه استفاده میشود. در مقام رفع این اختلاف در بیان میتوان گفت که سید به شکل موجبه جزئیه قائل به مفهوم است و مقصد ما بیان سید در این قسمت نبود که بگوییم سید میگوید شرط مفهوم دارد بلکه مطلب ما در این جهت بود که درباره حجیت خبر سید به مفهوم شرط موجود در آیه نبأ استناد میکند. ما میخواهیم بگوییم این آیه علی المبانی دارای مفهوم و مفهوم این آیه مورد استناد عند الفقهاء است. در مجموع مفهوم در قضیه شرطیه معلوم است،

امام صادق علیه السلام از قضیه شرطیه مفهوم استفاده میکند
 مضافا بر آن آنچه را به عنوان دلیل عملی اعلام میکنیم این است که در نصّ معتبری امام صادق علیه السلام به طور واضح به مفهوم قضیه شرطیه استناد کرده است، یعنی مفهوم قضیه شرطیه را در بیان شریف خود ایشان مورد توجه قرار داده است. حدیث هم درست و معتبر است. محمد بن الحسن باسناده عن الحسین بن سعید عن عاصم بن حمید عن ابی بصیر «قال سألت اباعبدالله علیه السلام عن الشاه تذبح فلا تترحک و یهراق منها دم کثیر عبیط فقال لا تأکل». سوال کردم از گوسفندی که مثلاً حالت مردن را داشت، ذبح شد ولی دست و پا نزد و خون از رگهایش زیاد آمد، امام فرمود: از آن استفاده نکنید که حلال نیست. «ان علیاً کان یقول اذا رکضت الرجل أو طرفت العین فکل[6]». این جمله شرطیه است که اگر پایش را تکان داد یا چشمش را باز و بسته کرد، قضیه شرطیه در بیان امام مورد توجه است. یعنی اگر پایش را تکان داد و زنده بود و ذبح درست بوده که در سوال آمده بود «فلا تتحرک» یعنی «ان لا یتحررک لا تأکل». که مفهومش را در صدر فرمود که «لا تأکل» و بعد منطوق را به عنوان قضیه شرطیه میآورد و مفهوم از ضمن قضیه در بیان امام مشهود و معلوم است، «اذا رکضت الرجل أو طرفت العین فکل»، از این قضیه شرطیه در کلام امام استفاده میشود که شرط مفهوم دارد و خود امام علیه السلام در بیان خودش به قضیه شرطیه در مورد بیان حکم شرعی اکتفاء میکند. این بهترین دلیل میتواند در جهت مفهوم شرط باشد که خود امام معصوم در جهت بیان حکم شرعی از قضیه شرطیه استفاده کرده است و مفهوم شرط را در مقام بیان حکم مورد توجه قرار داده است. بنابراین به این نتیجه رسیدیم که قضیه شرطیه موافق با رأی مشهور و رأی شیخ انصاری و آراء محققین از محقق نائینی تا سیدنا الاستاد و امام خمینی و شهید صدر همه با هم آنچه که استفاده شد این است که شرط مفهوم دارد. فقط محقق خراسانی اشکال و ایرادی داشت که گفتیم از ضمن کلامشان هم اعتراف به مفهوم به شکل موجبه جزئیه استفاده میشود. بحث مفهوم شرط کامل شد، آنچه باقی ماند محقق خراسانی میفرماید: «بقی امور»، اموری است که در جهت کامل شدن بحث مفهوم شرط تاثیرگذار است. این اموری که در این رابطه موثر است را بحث میکنند. امر اول: منظور از حکم در قضیه شرطیه که میگوییم انتفاء حکم به وسیله انتفاء شرط منظور از این حکم سنخ حکم است، سنخ حکم یعنی نوع حکم یعنی حکم کلی نه شخص حکم. شخص حکم یعنی یک فرد خاص از حکم و حکمی که مربوط بشود به مورد جزئی دارای خصوصیت فردی، آن حکم مراد نیست بلکه سنخ حکم مراد است. در این رابطه اشکال و ایرادی وجود دارد که برای جلسه آینده.   



[1]  وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 1، ص 117، ابواب ماء مطلق، ب 9، ح 1، ط اسلامیه.
[2] حجرات/سوره49، آیه6.
[3]  فرائد الاصول، شیخ انصاری، ص 71 تا 77. .
[4]  اجود التقریرات، سید ابوالقاسم خویی، ج 2، ص 104.
[5]  الذریعه فی الاصول، سید مرتضی، ج 2، ص 532.
[6]  وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 16، ص 264، ابواب ذبح، ب 12، ح 1، ط اسلامیه.