1403/10/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: نواهی/نهی در عبادت /بررسی اقوال پیرامون دلالت نهی در عبادت
دلالت نهی در عبادات بر فساد آن:
این موضوع (دلالة النهی فی العبادة علی الفساد) یکی از قواعد فقهی است و خلافی به طور صریح در این باره بین فقهاء به ثبت نرسیده است. این مسأله در اصول با تحقیقات وسیع تری بحث شده است که در حقیقت قاعده را به طور کامل بحث و تحقیق کردهاند. امر اول در این رابطه این است که باید فرق بین مسأله دلالت نهی بر فساد و بین اجتماع امر و نهی روشن شود.
بیان فرق بین مسأله اجتماع امر و نهی و مسأله دلالت نهی در عبادت بر فساد عبادت:
این مطلب؛ یعنی دلالت نهی در عبادت بر فساد، در بدون نظر با اجتماع امر و نهی یکی دیده میشود؛ برای این که در اجتماع امر و نهی امر و نهیی داریم که هر دو در یک مورد تعلق دارد. متعلق واحد است و امر و نهی مربوط به آن متعلق واحد است. نهی در عبادت هم یک عبادت است که امر دارد و خود نهی هم نهی است و هر دو جمع میشوند در بیان مقصود یا در مورد بیان خصوصیات متعلق. پس یک امر ونهی هم اینجا اجتماع دارند. در حقیقت اجتماع امر و نهی با مسأله نهی در عبادت مثل هم باشند. لذا در کلام قدمای اصحاب؛ مثل سید علم الهدی، شیخ طائفه بحث نواهی را که مطرح کرده اند، اولین مسأله دلالت نهی در عبادت بر فساد است و مثالی که زنده اند «صلاة در دار غصبی» است که همان مثال معروف برای اجتماع امر و نهی است. پس بیان فرق از اهمیتی برخوردار است.
محققانی از اصول و صاحب نظران اصولی متأخر، این دو مسأله را دو عنوان جدا داده اند که محقق قمی میفرماید: «ولذا أفرده القوم وأفردناه بالذكر»[1] طائفه اصولی این دو مسأله را جدا و منفرد آورده اند. لذا فرق بین این دو مسأله باید بیان شود که به شرح ذیل است:
نظر محقق قمی:
ایشان در قوانین، ج1، ص358 میفرماید: فرق بین این دو مسأله از این قرار است که در مسأله اجتماع امر و نهی نسبت اعم و اخص من وجه است؛ مثل صلاة در مکان مغصوب که وجوب صلاة در مکان مغصوب ماده اجتماع میشود. اما در مسأله دلالت نهی در عبادت بر فساد، نسبت بین متقابلین اعم و اخص مطلق است؛ مثل صلاة و نهی از قامه آن در «اجزاء ما لا یؤکل لحمه» که صلاة مطلق است و نهی مصداقی از مطلق را نهی کرده است. به نظر میرسد این فرق بسیار روشن و صریح است.
نظر صاحب فصول:
صاحب فصول در کتاب الفصول الغرویه، ج4، ص113 میفرماید: فرق بین این دو مسأله از این قرار است که در مسأله اجتماع امر و نهی متعلق دو طبیعت متغایر هستند؛ هر چند که در خارج و مصداقاً از باب اتفاق جمع شده باشند؛ مثل «صلوا» و «لا تغصب» که هر دو دو طبیعت متباین اند و در خارج جمع شده اند. اما در مسأله نهی در عبادت، در حقیقت متعلق برای هر دو یعنی برای امر به عبادت و برای نهیی که در آن مورد آمده است، متعلق حقیقت واحده است؛ ولی این نهی و این امر به عبادت، به صورت اطلاق و تقیید فرق میکند. امر مطلق است و نهی مقید است به صلاتی که مقید به «اجزاء ما لا یؤکل لحمه» باشد.
نظر شیخ انصاری:
ایشان در کتاب مطارح الانظار، ج1، ص727 میفرماید: فرق بین این دو مسأله به طور خلاصه از این قرار است که در مسأله اجتماع امر و نهی بحث از امکان اجتماع است که آیا اجتماع کار ممکنی است یا محال است؟ در مسأله دلالت نهی در عبادت بر فساد، بحث از دلالت نهی بر فساد عبادت است که نهی دلالت بر فساد عبادت میکند یا نه؟ هر دو مسأله از همدیگر جدا هستند.
نظر محقق خراسانی:
محقق خراسانی در کفایة الاصول، ج2، ص70 اولین امر بعد از این که مسأله دلالت نهی در عبادت را عنوان فرموده، بیان فرق بین این دو مسأله است که در مسأله اجتماع امر و نهی بحث از این است که دو طلب متضاد در یک متعلق که جمع شوند آیا تعدد عنوان موجب تعدد معنون میشود یا نه؟ بحث از این جهت است؛ اما در مسأله دلالت نهی بر فساد، بحث از جهت ملازمه است که آیا نهی در عبادت مستلزم فساد عبادت هست یا نه؟ لذا دو مسأله با همدیگر فرق دارند.
نظر محقق نائینی:
ایشان در کتاب اجود التقریرات، ج2، ص199 میفرماید: فرق بین این دو مسأله از این قرار است که در مسأله اجتماع امر و نهی که تعلق میگیرند به یک مورد و آن مورد در حقیقت مرکب است از دو تعلق، یکی تعلق امر و دیگری تعلق نهی که این مرکب آیا به نحو ترکیب اتحادی است تا کار به تعارض منتهی شود؟ یا آن ترکیب ترکیب انضمامی است که دو متعلق هر دو مستقل اند و در کنار هم منضم به همدیگر شده اند و تعارضی نیست؟ اما در مسأله دلالت نهی در عبادت بر فساد، بحث در این است که نهی آیا موجب فساد آن عبادت میشود یا نه؟
نظر سیدنا الاستاد:
سیدنا الاستاد در کتاب مصباح الاصول، ج1، ص165 فرق بین این دو مسأله را تقریبا درست همانند فرقی اعلام میکند که محقق خراسانی بیان فرموده که در مسأله اجتماع امر و نهی بحث در این است که تعدد جهت موجب تعدد متعلق میشود یا نه؟ در مسأله دلالت نهی بر فساد، بحث از دلالت نهی بر فساد است که نهی تعلق به یک عبادت گرفته، آیا تعلق نهی به آن موجب فساد عبادت میشود یا نه؟
این شش توضیح برای این است که در بدو نظر مینماید این دو مسأله یکی باشند. صاحب نظران که دو مسأله عنوان کرده اند برای فرق آن دو توضیحاتی داده اند.
جمع بندی از این قرار است که این دو مسأله شباهت دارند و مشابه هم هستند و در مشابهت آن دو بحثی نیست؛ اما این دو مسأله که دو عنوان جدا به ثبت رسیده اند، در اثر تعدد جهت است. در مسأله اجتماع از یک جهت بحث میشود. در مسأله دلالت نهی بر فساد از جهت دیگر بحث میشود. جامع بین همهی این آراء برگرفته از تعدد جهت بحث است. عمدتا آنچه که در این بحث دیده میشود این است که در مسأله اجتماع امر و نهی، جهت بحث جهت عقلی است و از منظر عقل بحث میشود؛ اما در مسأله دلالت نهی در عبادت بر فساد آن، جهت بحث فقهی است و از لحاظ حکم فقهی بحث میشود که آیا نهی در عبادت دلالت بر فساد آن دارد یا نه؟
امر دوم توضیح اصل مسأله:
آیا نهی در عبادت دلالت بر فساد آن دارد یا نه؟
قدمای اصحاب مثل سید علم الهدی این مسأله را در کتاب ذریعه، ص152 – 162 بحث کرده است. در ابتدا میفرماید: از نظر لغت نهی دلالت بر فساد ندارد؛ برای این که معنای نهی زجر است و فساد عبادت جزء مدلول آن نیست. دلالت آن است که مدلولش را علام کند. مدلول نهی فساد نیست؛ بلکه فقط زجر است در لغت. بعد از شرح و اشکال و ملاحظات و تحقیق در صفحه 157 میفرماید: امر و نهی هر دو یک دلالت وضعی دارند و یک دلالت بر اساس عرف شرع. دلالت لفظی امر طلب است و بر اساس عرف شرع وجوب و فوریت در امتثال و انجام و بعد اجزاء در اثر اتیان امر است. نهی هم همین طور است که در لغت و وضع عبارت است از زجر؛ ولی اگر به عبادتی تعلق گیرد، در عرف شرع اقتضا میکند فساد عبادت را و این اقتضا در حقیقت برگرفته از عرف شرع است. یعنی این که معنای لغوی آن چیزی است و دلالت التزامی آن در عرف شرع چیز دیگر است. دلالت التزامی آن دلالت بر فساد است.