درس خارج اصول استاد سیدکاظم مصطفوی

1403/02/22

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: اوامر/مقدمه واجب /شرط متأخر

 

بحث و تحقیق در باره‌ی وجوب مقدمه واجب:

ما حصل بحث این شد که بحث مقدمه واجب مربوط می‌شود به واجب مطلق؛ یعنی ملازمه اختصاص دارد به مقدمه واجب مطلق؛ مثل این که گفته شود «اکرم والدیک» واجب مطلق است و هیچ شرطی ندارد و مقدمه اش هم واجب است که اگر فاصله مکانی دارد باید طی منزل کند و برود و اگر مقدمات دیگری لازم دارد باید آماده کند. مقدمات واجب مطلق مورد اتفاق است؛ اما نسبت به واجب مشروط بازهم براساس رأی معروف گفته می‌شود که در مورد واجب مشروط بحث از وجوب مقدمه به میان نمی‌آید؛ برای این که در واجب مشروط خود وجوب برای ذی المقدمه فعلیت ندارد تا صحبت از تسری و ترشح آن به مقدمه به عمل بیاید؛ مثل این که گفته شود «ان جائک زید فاکرمه» واجب مشروط است و اکرام مشروط به مجیء است و تا مجیء محقق نشود، اکرام وجوب ندارد تا ترشح کند به مقدمه آن. نکته‌ی دیگر این است که در بحث مقدمه واجب، آن مقدمه‌ی مورد بحث است که مقدمه وجودیه باشد، نه مقدمه وجوبیه.

اشکال: در باره‌ی واجب مشروط اشکالی است که شیخ انصاری یادآوری فرموده و محقق خراسانی آن را به عنوان «عویصه» ثبت کرده و آن این است که در فروعات موارد متعددی است که وجوب مقدمه قبل از وجوب ذی المقدمه اعلام شده است و این موارد عبارتند از وجوب غسل قبل از فجر ماه رمضان در نتیجه‌ی حدث اکبر برای روزه فردای آن شب که واجب فردا است و خود ذی المقدمه متأخر است اما وجوب مقدمه قبلا اعلام شده است و در وجوب این مقدمه اختلافی نیست.

مورد دوم حرکت به سوی مکه قبل از حلول ماه ذی الحجه است برای کسانی که در مسافت دور قرار دارند و به آنان نائی گفته می‌شود که هنوز موسم حج نرسیده؛ ولی واجب است که حرکت کنند و راه را طی کنند تا به موسم برسند.

مورد سوم این است که کسی آب دارد ولی هنوز وقت نماز نرسیده وباید آن را حفظ کند چون می‌داند که بعد از فرا رسیدن وقت آبی ندارد تا وضو بگیرد.

در اصول این مقدمات را مقدمات مفوته می‌گویند که اگر این مقدمات انجام نگیرند باعث فوت ذی المقدمه می‌شوند و حاج به حج نمی‌رسد، مصلی طهارت مائیه به دست نمی‌آورد و صائم صومش فوت می‌شود. این عویصه یا اشکال مربوط می‌شود به وجوب مقدمه واجب که گفته شد وجوب مقدمه واجب قبل از وجوب خود ذی المقدمه اصلا زمینه ندارد و وجوبی برای ذی المقدمه نیست تا به مقدمه ترشح کند و وجوب مقدمه قبل از وجوب ذی المقدمه خلف است.

جواب:

جواب و راه حل اول عبارت است از راه حلی که صاحب حاشیه (صاحب هدایة المسترشدین)؛ یعنی شیخ محمد تقی اصفهانی در شرح معالم ارائه داده است و می‌فرماید: وجوب این مقدمات مفوته بر اساس ملازمه نیست که شما گفته اید وجوب مقدمه بر اساس ملازمه برگرفته از وجوب ذی المقدمه است؛ بلکه در این موارد وجوب مقدمه وجوب نفسی است و وجوب غیری نیست. شیخ صدرا می‌فرماید وجوب این مقدمات بالاجماع ثابت است. اجماعا در این چند مورد وجوب مقدمه قبل از وجوب ذی المقدمه است و از باب ملازمه نیست.

جواب و راه حل دوم: صاحب فصول می‌فرماید علاج این اشکال عبارت است از رأی به واجب معلق که بگوییم در باره‌ی مقدمات مفوته واجب معلق است؛ یعنی وجوب فعلی است و واجب استقبالی است، در صورتی که وجوب فعلی باشد، ترشح و ملازمه از همان وجوب متعلق به ذی المقدمه صورت می‌گیرد. بنابراین نسبت به اشکالات راه حل واجب معلق است. این راه حل را هم محققین و محقق خراسانی با اضافاتی تأیید کرده که مورد آن را تنها به شک مقدور بدانیم و اختصاص به شرط غیر مقدور ندهیم.

جواب و راه حل سوم این است که شیخ انصاری در کتاب معالم الانوار؛ یعنی همان تقریرات، ج1، ص247 – 281 ضمن دو هدایتی این مطلب را بیان می‌کند. در صفحه 265 می‌فرماید راه حل اصلی برای این مسأله حکم عقل است؛ برای این که اصل ملازمه‌ بین وجوب ذی المقدمه و مقدمه همان حکم عقل است؛ ولی در این مورد که می‌بینیم مقدمه مفوته است و اگر کسی آب را نگه ندارد، نماز با طهارت مائیه از او فوت می‌شود و همین طور تعلم احکام، پس باید مقدمه حفظ شود بر اساس حکم عقل؛ مثلا اگر مولی عبد خودش را امر کند که مسافرت کن بعد از ظهر و این عبد می‌داند اگر وسیله‌ی نقلیه قبل از ظهر تهیه کند مطیع امر مولا است و بعد از ظهر وسیله نیست، در این صورت اگر مقدمه را قبل از ظهر آماده نکند، در بعد از ظهر مسافرت از او فوت می‌شود و به حکم عقل مورد مذمت عقلاء است و این فرد عاصی به حساب می‌آید؛ بنابراین مقدمات مفوته نتیجه اش فوت ذی المقدمه است در صورت انجام نشدن. برخی از محققین در ادامه فرمایش شیخ انصاری گفته این راه حل موافق است با رأی استاد الاکبر سید بحرالعلوم اول، در کتاب مصابیح ، ص211 مخطوط و محقق سبزواری در کتاب ذخیره هم همین رأی را دارد.

باید گفت در این صورت اگر حکم عقل تنها میدان دار باشد بحث فرق می‌کند؛ چون ما از وجوب شرعی مقدمه بحث می‌کنیم و این بحث وجوب عقلی می‌شود.

مؤیداتی در روایات باب 9 و 28 تیمم از کتاب وسائل وجود دارد که مثلا اگر کسی آب را حفظ نکند طهارت مائیه از دستش می‌رود، باید آب را حفظ کند و ... شیخ می‌فرماید عمده همان حکم عقل است و این روایات مؤیدات اند.

محقق خراسانی می‌فرماید مقدمات مفوته وجوبش ثابت است و در اصل وجوب آن شبهه‌ی نیست؛ ولی تصحیح آن راه دارد و آن رأی به شرط متأخر است که قائل به آن شویم؛ به این معنا که در غسل لیله قادمه برای صحت صوم مستحاضه، تصورش شرط است و به صورت علت غائی تصورش اثر گذار است و در این صورت تصور مقدمه قبل از ذی المقدمه است، نه این که مقدمه بعد از ذی المقدمه شود؛ اما در واجبی که خود واجب متأخر است؛ مثل صوم غد برای جنب در قبل از فجر که هنوز فردا نیامده تا صوم واجب شود و الآن شرط متأخر به چه صورت تصور دارد؟ در اینجا هم می‌فرماید شرط متأخر قابل تصور است؛ چون شرط را برای وجوب در نظر می‌گیریم، نه برای واجب و خود وجوب، شرط متأخر آن رسیدن زمان صوم است و از نظر زمان و عمل خود شرط متأخر است؛ ولی اشتراط به تصور آن است که تصور می‌شود فردا وجوب برای صوم محقق است و شرط متأخر برای وجوب صوم مشکل را حل می‌کند و می‌گوییم غسل قبل از فجر واجب است و این وجوب غسل که وجوب مقدمی است، به وسیله‌ی خود وجوب صوم آمده که الآن و قبل از غسل است، منتهی در تصور وجوب ذی المقدمه و شرط که مقدمه است، در تصور همزمان است و زمان واجب متأخر است.

خصوصیاتی برای شرط متأخر در کلام شیخ انصاری آمده و این این است که اولا این شرط به عنوان شرط وجوبی نباشد؛ مثل «ان استطعت فحج». ثانیا عنوان مکلف شرط نباشد؛ مثل «المستطیع یحج» که شرط عنوان مکلف است. ثالثا خود فعل مشروط به شرطی باشد و شرط متعلق به خود فعل باشد؛ مثل «یجب علیک الحج عند الاستطاعة» که استطاعت شرط است و قید برای خود حج است. نسبت مورد دوم و سوم محقق خراسانی می‌فرماید اگر قائل به وجوب مقدمه از باب ترشح شویم، طلب حاصل است.

نکته‌ی تکمیلی: محقق خراسانی می‌فرماید اگر در مقدمات مفوته که ما به صورت انی کشف می‌کنیم وجوب قبلا بوده تا این مقدمه واجب شده، اگر کشف صورت نگیرد، در این صورت باید گفت وجوب این مقدمات از قبیل وجوب نفسی تهیئی است. در حقیقت ایشان راه را باز گذاشته برای رأی صاحب حاشیه که گفته شود وجوب این مقدمات نفسی است، منتها به صورت نفسی تهیئی.