1402/07/09
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مقدمات/رئوس ثمانیه/موضوع علم اصول و بحث از عوارض ذاتیهی علم
ادامه بحث در بارهی موضوع علم و بحث از عوارض ذاتیهی علم:
گفته شد که تعریف مشهور و ثبت شده بخصوص در معقول این است که موضوع هر علمی چیزی است که از عوارض ذاتی آن بحث میشود. عوارض ذاتی را معنا کردیم و رسیدیم به اینجا که این عوارض ذاتیه نه از باب ذاتی کلیات خمس است و نه ذاتی باب برهان و نه از باب جوهر و عرض؛ بلکه ذاتی خارج المحمول به تعبیر ملا صدرا و در برابر عوارض غریبه است.
به طور کلی اقسام عوارض ذاتیه و غریبه مجموعا هفت قسم است: قسم اول عبارت است از عارضی که بدون واسطه برای معروض وجود داشته باشد مثل ادراک کلیات به وسیلهی نفس ناطقه که در حقیقت عارض ذاتی بدون واسطه است.
قسم دوم در برابر قسم اول قرار میگیرد ولی شعبی دارد؛ به این بیان که واسطه یا داخلیه است یا خارجیه. واسطه داخلیه جنس و فصل است و قسم سومی ندارد؛ چون ماهیت طبق تعریف منطق و فلسفه فقط دو عنصر دارد و عنصر سومی ندارد. عروض عارض به توسط فصل مثل عروض تکلم به وسیلهی ناطق و قسم دوم عروض عارض به وسیلهی واسطهی داخلی اعم همانند جنس مانند عروض مشی برای انسان به واسطهی حیوان.
قسم دیگر عروض با واسطه عبارت است از عروض عارض با واسطه خارجی که وسائط خارجی چهار قسم اند؛ یعنی عارضی که بر معروض با واسطهی خارجی عارض شود، بر اساس تعدد وسائط چهار قسم است. در واسطه خارجیه قسم اول عروض عارض به واسطه عارض مباین است؛ مثل عروض حرارت برای آب در اثر نار و آتش که نار یک واسطهی خارجی و مباین است. قسم دوم عروض عارض با واسطهی خارجیهی اعم مثل عروض ابیض برای انسان به وسیلهی جسم که این جسم واسطه خارجی اعم است. قسم سوم از وسائط خارجی عبارت است از عروض عارض به واسطهی اخص مثل عروض رفع برای کلمه به وسیلهی فاعل که فاعل اخص از کلمه است و کلمه مصداق های زیادی دارد. قسم چهارم عروض عارض با واسطهی خارجی مساوی مثل عروض ضحک برای انسان به وسیلهی تعجب.
اما این عوارض که هفت قسم بود در حقیقت سه قسم آن از عوارض غریب است و چهار قسم آن از عوارض ذاتیه است. اقسام عوارض ذاتیه عبارتند از: عروض بدون واسطه، عروض به وسیلهی واسطه داخلی با هر دو قسمش و قسم چهارم واسطه خارجی مساوی مثل عروض ضحک برای انسان به وسیلهی تعجب. این چهار قسم جزء عوارض ذاتیه اند و سه قسم باقی مانده عوارض غریبه اند که واسطه اعم و اخص و مباین است.
بعد از این که عوارض ذاتیه و غریبه معلوم شد، نتیجه این است که اگر بحث نسبت به یک موضوع از عوارض ذاتیهی آن بود جزء آن علم است و اگر از عوارض غریبه بود خارج از آن علم است. بعد از این نتیجه گیری اشکالات متعددی پیش میآید و آن از این قرار است که شما عوارض غریب را تعریف کردید، میبینیم بعضی از مسائل قطعی علم جزء عوارض غریبه است و باید از علم خارج باشد در حالی که خارج نیستند و این مستلزم خلف میشود؛ مثلا گفته اگر واسطه مباین باشد عروض عارض از قبیل عوارض غریبه میشود مثلا وجوب برای صلاة عارض میشود به وسیلهی مصلحت که امر مباینی است و عروض به وسیلهی امر مباین از عوارض غریبه است و نباید از مسائل فقه باشد در حالی که هست.
مورد دوم این است که اگر واسطه اعم باشد مسأله خارج از مسائل علم میشود مثلا شما ظهور را برای امر ثابت میکند به وسیلهی اصالة الظهور که واسطه اعم است پس اصالة الظهور نباید جزء مسائل علم اصول باشد در حالی که هست.
مورد سوم واسطه اخص است مثل این که وجوب را برای فعل مکلف ثابت کنید به وسیلهی وجوب صلاة که واسطه در عروض عارض از جنس عوارض غریبه میشود و نباید جزء مسائل علم فقه و اصول باشد در حالی که هست.
بررسی و نقد اشکالات:
در این رابطه گفته میشود که ریشهی این بحث که عوارض ذاتیه را باید معنا کنیم و آن را از عوارض غریبه جدا کنیم، ریشهی این بحث دو چیز است: یکی این که برای هر علمی قائل به موضوع واحدی باشیم و دیگری این که در بحث از هر علم باید اذعان کنیم که از عوارض ذاتیهی آن بحث شود. این دو امر منشأ شده است برای این اشکالات. صاحب نظران فلسفی و اصولی در این رابطه جواب هایی داده اند مختلف و متعدد که به ذکر دو جواب فلسفی از منظر فلسفه و دو جواب اصولی از منظر اصول اکتفا میکنیم و چهار جواب، جوهر اجوبه است.
جواب اول: خود ملا صدرا در کتاب اسفار، ج1، ص30-32 میفرماید: تقرر فی محله که موضوع هر علم چیزی است که از عوارض ذاتیهی آن بحث میشود. خود ملا صدرا میفرماید با این تعریف اشکالاتی پیش میآید و اکثر مسائل علم از موضوع علم خارج میشود. بعد میفرماید: اضطروا الی التأویلات فلاسفه مضطر به تأویلات شده اند. اولین تأویل این است که در کلام شیخ الرئیس در کتاب شفا که عوارض ذاتیه گفته، معنایش معنای حقیقی عوارض ذاتیه نیست؛ بلکه منظورش مطلق عوارض است که غریبه را هم شامل میشود.
جواب دوم را حاجی صاحب منظومه گفته است. حاجی در حاشیهی اسفار، میفرماید منظور از عوارض ذاتیه عدم واسطه در عروض است یعنی واسطه در عروض نباشد.
محقق خراسانی فلسفه را پیش حاجی سبزواری گذرانده است و در کفایه که گفته «إنّ موضوع كلّ علم ، وهو الذي يبحث فيه عن عوارضه الذاتية ـ أيّ بلا واسطة في العروض»[1] متن و هامش اسفار است.
منظور از عدم واسطه در عروض این است که اسناد مجازی نباشد و حقیقی باشد و به تعبیر شیخ صدرا اسناد صحت سلب نداشته باشد و اگر داشت واسطهی در عروض است و اگر صحت سلب نداشت واسطهی در ثبوت است. بنابراین وجوب برای صلاة به وسیلهی مصحلت واسطه در ثبوت است و وجوب از صلاة سلب نمیشود. مثال واسطه در عروض حرکت جالس در سفینه است که از باب واسطهی در عروض است و جالس متحرک نیست و اسناد حرکت به جالس در سفینه مجازی است و اگر بگوییم آب حار است این اسناد حقیقی است و صحت سلب ندارد.
جواب اصولیها:
جواب اول نفی وحدت موضوع در علوم است و جواب دوم عدم التزام به عوارض ذاتیه در بحث است. اما جواب اول آنچه در بین صاحب نظران دیده میشود، مؤسس این رأی محقق عراقی است و مکمل آن سیدنا الاستاد است. محقق عراقی (آقا ضیا) در کتاب نهایة الافکار، ج1، ص10 میفرماید: قول به وحدت موضوع در علوم اساس ندارد. سیدنا الاستاد هم همین مطلب را در مصباح الاصول، ج1، ص40 اعلام میکند. گفته میشود که منشأ التزام به این قول آن برهان معروفی است که در فلسفه به آن برهان سنخی گفته میشود که سنخیت بین علت و معلول وجود دارد. برهان این است: «الواحد لا یصدر منه الا الواحد[2] و الواحد لا یصدر الا من الواحد[3] » در اینجا قضیهی دومی مطرح است که الواحد لایصدر الا من الواحد. اصول یک غرض دارد و آن استنباط احکام است و این استنباط احکام لا یصدر الا من الواحد. علاوه بر این، مشهور هم این است که هر علمی موضوع واحدی دارد. در برابر این قول، محقق عراقی و سیدنا الاستاد میفرمایند این برهان چهار تا جواب داده شده که دو جواب جواب متین و مستحکمی است که به آن دو اکتفا میشود. جواب اول این است که در حقیقت برهان سنخی یا الواحد لا یصدر منه الا الواحد در واحد حقیقی است. امام خمینی در کتاب تهذیب ج1، ص16 -19 تقریبا همین مطلب آقا ضیا را بیان کرده است که برهان در بارهی واحد حقیقی است نه در بارهی واحد اعتباری و ارادی، ربطی به اینجا ندارد.
اشکال دوم مستند به محقق عراقی این است که احکام از مقولات متعدد است؛ مقوله وضع قیام، مقوله کیف قرائت، مقوله فعل قیام وسجود در فلسفه امر مسلمی است که مقولات متباینات بالذات است و آن وقت یک موضوع واحد که جامعی بین اینها در نظر گرفته شود امکان ندارد.
عوارض ذاتیه را در مقام رد به اتفاق نظر سیدنا الاستاد و امام خمینی میفرمایند قول به عوارض ذاتیه نه ریشهی در آیه و روایت دارد و نه برهانی دارد بلکه برهانی بر خلافش هم هست. پس عوارض ذاتیه را از اساس انکار کرده اند برای این که عوارض ذاتیه منشأ و مدرک معتبری ندارد. بنابراین بحث از عوارض ذاتیه از اساس منتفی است و علم که احتیاج به وحدت موضوع نداشته باشد و علم که بحثش بحث از عوارض ذاتیه نباشد زمینه برای اشکال بر این که بعضی از مسائل از محدودهی علم خارج میشود وجود نخواهد داشت و اشکالات از اساس منتفی است.
تحقیق این است که در بارهی موضوع علم و در بارهی عوارض ذاتیه بحث را باید بیشتر مورد دقت قرار دهیم. اما در بارهی برهان سنخی که الواحد لا یصدر منه الا الواحد در بارهی علیت است نه موضوع و غرض علم. ثانیا موضوع علم که گفته میشود ادلهی دیگر دارد یکی اتفاق صاحب نظران فلسفه و منطق و ادبیات و بلاغت و اصول که هر علمی نیاز به موضوع دارد و سیرهی محققین و مولفین دومین دلیل است و دلیل سوم صحت تعریف وابسطه به موضوع است و اگر موضوع نباشد نمیشود علم را تعریف کنید. بعضی از صاحب نظران برای تعریف تعریف آورده اند و آن عبارت است از ایجاد ارتباط بین موضوع و غرض پس بدون وجود موضوع تعریف معنا ندارد. اشکال اول را که محقق عراقی فرمود موضوع بین متباینات ممکن نیست. جواب این است که جامع واحد ماهوی ممکن نیست اما جامع واحد عنوانی ممکن است. سیدنا الاستاد در آخر کار فرمود اگر شما ابا داشته باشید، میگوییم موضوع واحد انتزاعی است و ما هم میگوییم موضوع واحد انتزاعی.