درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

96/02/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تفسیر آیه 19 سوره توبه درباره ولایت امیرالمومنین و اهل بیت

آیه نوزده سوره توبه: قال الله تعالی: ﴿ أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللّهِ لاَ يَسْتَوُونَ عِندَ اللّهِ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِين [1]

 

ترجمه

ترجمه آزاد این آیه از این قرار است که استفهام انکاری یعنی آیا آنان که حاجیان را آب می دهند. زمان قدیم و در ابتداء که آب در دسترس نبوده، افراد خاصی از خوبان متصدی آب دادن حجاج بودند و افرادی که ساختمان مسجد را هم عمارت و تعمیر و نگهداری می کنند آنها هم افراد خاصی بودند و خادمان حرم. اینها برای خودشان شأنی داشتند و خدمت حرم خداست. لذا خدمت حرم اهل بیت هم همین شأن را دارد و خدمت حرم حضرت رسول هم این شأن را دارد. گویا این خدمه که از جمله مثلاً عباس بوده و حمزه بوده، اینها جزء خدمه بوده اند در تلقّی عموم این جوری اعلام می شده است که اینها با مقام ولایت در یک حد باشند. آنکه در مقام ولایت است که در آن تاریخ فقط خود مولی بوده است همه در یک حد باشند، آنچه دارند در خدمت حرم اند و آنجا انجام وظیفه می کنند. این آیه قرآن می فرماید: ﴿ أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ ﴾ استفهام انکاری است، یعنی شما این کار اشتباه را می کنید که آن خدمه حرم با کسی برابر می کنید ﴿ كَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللّهِ ﴾ این آیه که در مقابل سقایه آمد یعنی آن کسی که ایمان کامل به خدا و روز قیامت و او جهاد حقیقی و اصلی در راه خدا دارد، اینها برابر نیستند و فرق دارند. و خدا گروه ظالمان را هدایت نمی کند.

 

مراد از ظالمین و عدم تناسب با رحمت عامه خود

یک نکته بگویم خداوند هدایت عامه دارد همه را هدایت می کند، چرا خدا در این آیه فرموده است ظالمین را هدایت نمی کند. این اصلا با رحمت واسعه خدا و هدایت عامه خدا تطبیق نمی کند. این عموم از یک سو و صدر آیه از سوی دیگر ظالمین را معرفی می کند، ظالمین کسی است که به حق محمد و آل محمد ظلم کند. اینها دیگر قابل هدایت نیستند و می شود همان مصداق لات و عزّی. ظالمین حق آل رسول لات و عزی هستند و قابلیت برای هدایت ندارند.

 

مراجعه به تفاسیر

اما تفسیر در این آیه چه مطلبی دارد، در کتاب تفسیر قمی در تفسیر این آیه «عن ابی جعفر علیه السلام قال نزلت هذه الآیه فی علی بن ابی طالب قوله كَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللّهِ لاَ يَسْتَوُونَ عِندَ اللّهِ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِين ثم وصف علی بن ابی طالب الَّذِينَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ»[2] این خصوصیات هم در آیه موردش امیرالمومنین است و این خصوصیات در هیچ یکی از اصحاب جمع نشده است جهاد و هجرت و جهاد در اموال انفس و جهاد در انفس. ﴿أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللّهِ﴾ بزرگترین درجه فقط برای علی بن ابی طالب است. ﴿وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ﴾ اینها رستگاران واقعی هستند در این جهانی که شما می بینید و در این بستر و گستره دین و اسلام که شما می شناسید.

 

نکات مورد استفاده

این آیه درباره امیرالمومنین نکته هایی دارد که از این نکته ها استفاده کنیم. 1. ایمان بالله، 2. ایمان به آخرت، 3. جهاد. این سه نکته را که در نظر بگیریم کلّ مطلب را تنظیم می کند. آن ایمان بالله که اولین و بارزترین و اصلی ترین مصداق را دارد فقط درباره امیرالمومنین صادق و منطبق است. آن ایمان به آخرت این است که آدم کارهایی که در دنیا انجام می دهد برای آخرت خودش پس انداز و سرمایه گذاری می کند. ایمان به آخرت درست است یک اعتقاد قلبی است ولی از آثار ایمان به آخرت دیده و مشاهده می شود. ایمان به آخرت یعنی اگر امر دائر بشود بین حفظ مال دنیا و ثواب آخرتی معامله اش طوری است که فقط برای آخرت سرمایه گذاری کند. و حتی جای واجب و حرامی هم نباشد مباح هم باشد ترجیح می دهد سرمایه گذاری و پس انداز آخرتی را. که در رفتار مولی و ائمه این وضعیت و این حالت مشهود بود. مثلا یکی از نکته هایش هر موقع سائلی بیاید از آدم سوال بکند یک مثال عملی هم هست، سائلی می آید سوال می کند اینها آدم رد نکند. ولی یک سائلی می آید یک مبلغ نسبتا قابل توجهی از آدم مطالبه می کند آدم می بیند احتیاج دارد نه در حد ضرورت، می تواند زندگی خودش را باشد و این را هم کمک کند، اینجا معامله دنیا و آخرت می شود، نتیجه اش قطعی است. کسی که معامله با آخرت بکند ابتدایش نشان می دهد که دنیایش ضرر کرد، دنیایش ضرر نمی کند در همین دنیا هم عوض اش را می دهد. اینجا ایمان به آخرت کارش را می کند. ایمان به خدا این بود که آدم گناه نمی کند، هر کسی که گناه می کند ایمانش کامل نیست. ایمان که کامل شد گناه نمی کند. ایمان به آخرت این است که برای آخرت سرمایه گذاری می کند. یکی از سرمایه گذاری های آخرت این است که کمک به مردم است، برای مردم و مومنین و برای اهل علم و برای اقارب و ارحام کمک کند. مرحوم آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی در خواب دیدند، گفتند چه چیز در آنجا به دردتان خورد؟ به این مضمون فرمود که یک پلی ساخته بود شط فرات کنار کوفه است آن طرف هم دهات و نخلستان ها و مسیر برای کربلاست از طرف شط و این طرفش هم شهر کوفه است. پلی ساخته بود به نام جسر کوفه و اسم آن پل هم شده بود جسر سید ابوالحسن اصفهانی. گفت چی به دردت خورد؟ گفت آنجا چیزی که به دردم خورد پلی که ساخته بودم برای مومنین خیلی دستم را گرفت. بنابراین کمک کردن برای مردم بسیار نقش دارد مخصوصا کسی که مکروب باشد. «من نفّس کربه مومن نفّس الله کربه فی الدین و الدنیا». و به سیره اهل بیت هم که مراجعه کنید سیره اهل بیت کمک به شیعیانش هست. ما اگر از دست مان بیاید به شیعیان امیرالمومنین در حد خودمان، البته افراط نکنیم که تصوف بشود. کاری که امکانش باشد تسامح و تساهل نکنیم. حل مشکل مردم سیره است و اخلاق است و سلوک است. که استادنا العلامه شیخ صدرا قدس الله نفسه الزکیه می گفت آن یک حیوانی را که حضرت موسی به اش ترحّم کرد آن نقش داشت در مکالمات و الهاماتش. کمک کردن به افتادگان. درباره حضرت ابوالفضل این ائمه و این اهل بیت حضرت عباس از اهل بیت است. این حضرت عباس که عرب ها و عراقی های دولتی ها الامام عباس می گویند. یادمان نرود اهل بیت کمکش قطع نشده، حیات و ممات ندارد. ما الان زنده ایم به یمن وجود مولایمان زنده ایم «بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبتت الارض و السماء». این اهل بیت در حیات و ممات ظاهری شان که آنها روح کامل هستند و انوار قدسیه الهیه هستند و حیات و ممات برای آنها معنا ندارد و برای بقیه اولیاء الله هم روح مجرّد می تواند کاری بکند ولی ارواح ائمه معصومین که همیشه دست آدم را می گیرد. از جمله حضرت عباس، من تهران بودم دانشگاه درس می گفتم در دانشکده ادبیات یک کسی مسئول مکاتبات بود دفتر نامه نگاری و نامه رسانی. آدم خیلی خوبی با من آشنا شد. آنجا درس می گفتم، گفت که در اوائل که در تهران موتور آمده بود و کم بود و ماشین هم کم بود و رانندگی ام هم خیلی عالی نبود من موتور خریده بودم و آمدم دانشگاه و ایستاده بودم چراغ قرمز، یک ماشینی آمد راننده اش خیلی وارد نبود خواست ترمز بکند گاز داد، گفت آنچنان من را محکم زد که فقط اینقدر فهمیدم که رفتم روی کاپوت ماشین که افتادم این افتادن را فهمیدم و دیگر چیزی نفهمیدم. رسیدم به بیمارستان خودم خبر ندارم، یک مرتبه در یک حالتی قرار گرفتم که دارم می میرم، روح دارد می رود بیرون، می میرم و غصه دارم، شروع کردم در همان حالت توسل. گفتم توسل بکنم من الان می میرم همسرم حامله است و بچه ام را هم نمی بینم که احساس کردم که می میرم در همان حالت شروع کردم به توسل. از اول به خود حضرت رسول یا به امیرالمومنین، یا امیرالمومنین حالم این است، جواب نیامد. به معصوم دیگر جواب نیامد. سوم سید الشهداء نیامد. تا دوازده امام جواب نیامد. گفت دارم می میرم آنجا گلایه را شروع کردم که اینقدر ارادت داشتم به اهل بیت، اینها نیامدند دست من را بگیرند. یا اهل بیت من را کمک نکردید، دو بار تکرار کردم یا سه بار همین شیوه و همین حالت را، می میرم و بچه ام را نمی بینم و زنم حامله است، من به اهل بیت چقدر ارادت داشتم. تمام که شد یک مرتبه دیدم یک آقا آمد گفت که نمی میری، بچه ات را هم می بینی، بچه ات هم پسر هست من ابوالفضل العباس هستم. یک مرتبه از خواب بیدار شدم انگار، دیدم سالم هستم راه افتادم، گفتند چی؟ گفتم سالم هستند. در حال کما بودی و مرده بودی، گفت سالم هستم. آمدم سرحال و سر پا آمد زن و زندگی اش. بچه اش اسمش را گذاشت ابوالفضل.

 

اقوی الناس من یتوکل علی الله

انسان ضعیف ترین و قوی ترین است، انسان در حالت افتادن و خطر جدی است و انسان امنیت کامل دارد. ضعیف ترین کسی است که ایمان و توکل ندارد، قوی ترین کسی است که توکل بر خدا دارد. «اقوی الناس من یتوکل علی الله». و بی دست و پا ترین و ضیعف ترین موجود انسان است که هیچی از دستش ساخته نیست. یک انگشتش آسیب می بیند هر کاری بکند از دستش کاری ساخته نیست. و همین انسان بهترین وسیله و توان و ابزار برای حل مشکلش دارد. این انسانی که هیچ مشکلش را نمی تواند حل بکند در دار مشکلات است می تواند هر مشکلی که برایش پیش بیاید حل کند در صورتی که اهل توسل به اهل بیت باشد. آسایش دو گیتی در بند این دو حرف است، با ذات حق توکل با نور حق توسل. بیمار می شود مثل مرحوم حائری در موقع رفتنش یک موقع می بیند آقا زنده شد، یک توسل به سید الشهداء و از مرگ نجات می دهد و از خطر نجات می دهد، از گرفتاری نجات می دهد. خدایا دست ما را از دامان پر نور و پر عظمت اهل بیت در دنیا و آخرت کوتاه نفرما.


[1] توبه/سوره9، آیه19.
[2] تفسیر قمی، علی بن ابراهیم القمی، ج1، ص284.