درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

95/08/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تفسیر آیه 159 سوره انعام درباره ولایت امیرالمومنین و اهل بیت

آیه 159 سوره انعام، خدای متعال می فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمْ وَكَانُواْ شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ».

 

آثار انکار ولایت و حدیث غدیر

ترجمه آیه و مصداق اش را هفته قبل گفتم که منظور این است که طبق تفسیر علی بن ابراهیم قمی «ان الذین فرقوا یعنی ان الذین فرقوا امیرالمومنین»[1] آنهایی که از علی جدا شدند گروه هایی هستند که یک وقتی آگاه می شوند که چه کاری کرده است که کار از کار گذشته باشد.

 

اهل بهشت و جهنم

برای توضیح بیشتر نسبت به شرح این آیه روایتی را نقل می کنیم از کتاب کامل الزیارات این حدیث را از جابر نقل می کند. اسناد کامل الزیاره کامل الاعتبار است و توثیق عام دارد. در حدیث معتبری نقل شده است از جابر عن محمد بن علی علیهما السلام «قال قال رسول الله من سرّه أن یحیی حیاتی و یموت مماتی و یدخل جنتی جنه عدن غرسها ربی بیده» چند تا نکته بود حیات من و ممات من ورود در بهشت آن بهشتی که خدا به دست خودش ساخته است اگر کسی بخواهد این مقامات را دارا شود چه کند؟ «فلیتولّ علیاً و لیعرف فضله و الاوصیاء من بعده و یتبرأ من عدوی اعطاهم الله فهمی و علمی» که آن اوصیائی که خداوند علم و فهم ما را برایشان داده است «هم عترتی من لحمی و دمی اشکو الی ربی عدوّاً من امتی» پیش خدا شکایت می کنم که کسانی که دشمن اوصیاء من باشد از امت من به نام امت «المنکرین لفضلهم القاطعین فیّ صلتی و الله لیقتلنّ ابنی ثم لا تنالهم شفاعتی»[2] این حدیث شریف که در جهت درستی راه و صراط مستقیم و متابعت از مولی علی بیان شد ولایت علی وانگهی تا اوصیاء و تا شهادت سید الشهداء. لذا گفته می شود که کربلا که به وجود آمده است در اثر انکار حدیث غدیر است در اثر انکار ولایت است. اگر کسی برسد به جایی که پیروی مولی را ادامه بدهد و صراط مستقیم حرکت کند. گفته می شود که قوت فقاهت رابطه تنگاتنگ به قوت ولایت دارد. هر کسی قوت فقاهتش بالاست مرتبط است به قوت ولایتش. هر کسی ولایت قوت بیشتری دارد فقاهتش قوت بیشتری. در جلسه ای اینجا اسمی از آیت الله العظمی بروجردی برده شد این قصه را بگویم. زمان آیت الله العظمی بروجردی قدس الله نفسه الزکیه رئیس ازهر آمده بود زمان شاه بود و دو مملکت در دنیا بود آن موقع وهابیت و عربستان ضعیف بودند ایران و مصر بود. رئیس کلّ دنیای شیعه ایران قم آقای بروجردی بود و رئیس کل دنیای سنی شیخ شلتوت بود در مصر. آمد ایران، ایران که آمد طهران بود و دیدار رسمی داشت گفت می خواهم بروم رئیس مذهب شیعه آقای بروجردی را ببینم. آقای بروجردی موافقت کرد گویا سرّش را سوال کردند که چرا موافقت نمی کنی؟ گفت برای این موافقت نمی کند که او که قم بیاید زیارت من می آید ولی زیارت حضرت معصومه نمی رود. این برای من قابل تحمل نیست که کسی بیاید زیارت بانو نرود من به او اجازه خودم را بدهم. این است که آقای بروجردی موفق شد در تاریخ فقهای اهل بیت کتابی بنویسد جامع احادیث شیعه که گفته می شود سیدنا الاستاد قصد نوشتن جامع احادیث داشته است پس از که جامع احادیث آقای بروجردی را دیده فرموده است این کتاب دیگر کافی است. کامل ترین جامع احادیث شیعه همان طور که اسمش هست کتاب ایشان است. مزایا و محسّناتی نسبت به وسائل دارد. بعضی از روایاتی که آنجا مانده باشد آنجا ذکر شده و خوبی دیگر این است که روایات تقطیع نشده و کامل ذکر شده و خوبی های دیگر. بنابراین این جمله را به ذهن تان بسپارید که وقت فقاهت برگرفته از قوت ولایت است. تا ولایت مولی علی قوی نباشد برای آدم به مقام فقاهت نمی رسد اگر برسد هم ضعیف خواهد بود. لذا آنهایی که رسیده اند قصه معروف کوتاه مقدس اردبیلی را بلدید که در مقام فقاهت بالایی که رسیده بود روبروی مناره که یادتان نرود نجف رفتید این مناره سمت راست که قبر مقدس اردبیلی هست یک چیزهای دیگر دارد اسرار دیگری دارد. روبروی مناره امیرالمومنین یا روبروی گنبد گویا ایستاد و با ادب خاص برای کسی که اهلیت داشت فرمود که آنچه دارم از این مولایم علی گرفته ام. لذا حیات حیات رسول الله باشد ممات ممات رسول الله باشد بهشت برود یک نکته است قبلش «فیتولّ علیا» این ادامه تفسیر آن آیه بود. پس از آنکه افراد برسند به جایی که ولایت شان درست بشود یک نکته معرفتی هم بگویم که گفته می شود که اهل بهشت بهشت اش از همین دنیا شروع می شود اهل جهنم جهنمش از همین دنیا شروع می شود. بهشت آرامش است، جهنم بی قراری است اضطراب و ناراحتی است. اهل بهشت از همین دنیا آرامش دارد و این بهشتش ادامه دارد تا می رسد به جای حساس و بهشت دو تا می شود. بهشت عشّاق به معنای خاص و بهشت به معنای عباد صالح. کسی که در این دنیا اهل ولایت است بهشتش از اینجا نشان می دهد ولایت دارید دیگر مشکلی ندارید. دیگر مشکلی وجود ندارد. اگر کسی آمد شکایت کرد از روزگار و زندگی بفرمایید که مشکل یک مورد است وقتی که آدم گناه بکند تا آدم گناه نکند مشکلی نیست. دنیا همین وضعیت است که وضعیت دنیا را آدم نمی تواند تغییر کند خودش را درست کند دنیا درست نمی شود، مردم تلاش می کنند که دنیا را درست کنند بی راهه می روند دنیا درست نمی شود خودش را درست کند. خودت را که درست کردی این بهشت است. خود ما از کجا درست می شویم؟ یک کلمه است اگر ولایت مولی را داشتید درست است یک تکّه گاه قلبی محکم که شک نداریم کم هم نمی اورد هیچ گاه. اهل حال می گوید که غم، غصه با ولایت جمع نمی شود. آنکه ولایت دارد غم و غصه ندارد آنکه غم و غصه دارد ولایت ندارد. غم و غصه با ولایت جمع نیست. دلی که پر از ولایت مولی است یعنی نور، ظلمت دیگر نمی آید. «اللهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ»[3] آمنوا ایمان به خدا و پیامبر و مولی علی است. می رود بالا این بهشت دنیا برای بهشتی ها می رود تا می رسد به خود بهشت، بهشت که رسید بهشت عشاق است و بهشت عباد صالح. بهشت عباد صالح همین است که «جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ»[4]

 

روایات فضائل امام حسین علیه السلام

و عشاق چه کسانی هستند؟ عشاق اهل ولایت علی بن ابی طالب که باید دلداده سید الشهداء و بکّاء کسی که برای امام حسین گریه کند. این عشاق است چون این گریه عاطفی نیست عقلی نیست این گریه عشقی است. روایتش را بخوانم که حدیث طولانی است در آخر آن حدیث می فرماید «و ما من عبد یحشر الا و عیناه باکیه الا الباکین علی جدی الحسین علیه السلام» تا اینکه می فرماید «و الخلق فی الفزع و هم آمنون و الخلق یعرضون و هم حداث الحسین علیه السلام تحت العرش و فی ظل العرش لا یخافون سوء الحساب» این معنایش این است که خوف از حساب ندارند هم از این جهت که امام حسین باشد دیگر حساب مشکلی ندارد هم خوف از حساب ندارد امام حسین را ببیند تمام آرزویشان دیگر برآورده شده دیگر به چیزی کاری ندارند. و بعد می فرماید که «یقال لهم ادخل الجنه» بروید بهشت «فیأبون و یختارون مجلسه»[5] می گویند ما بهشت نمی رویم ما می خواهم پای سفران امام حسین بنشینیم، ما می خواهیم با امام حسین باشیم. این عاشقان است بهشت ما روی حسین است من اگر جاهل و گمراه ام اگر شیخ طریقم قبله ام روی حسین است همین است دینم. پیرو مولی علی بودیم از حضرت رسول درباره سید الشهداء مطلب شنیده ایم از بیان و سوی مولی علی مطلبی درباره سید الشهداء برایتان بگویم. روایت از امام صادق نقل می کند از آقا امام باقر درباره کسانی که زائر امام حسین اند. طبق آخر حدیث این است روز قیامت که می شود زائر که احترام و اکرامی دارد در آن روزگار امیرالمومنین علیه السلام «قائم علی الحوض یصافحه و یروّیه» امیرالمومنین با زائر امام حسین مصافحه می کند «و یروّیه» از خود آب حوض سیرابش می کند، عنایت مولی نسبت به سید الشهداء. «و ما یسبقه احد الا وروده الحوض» نفرات اولی که می آیند حوض کوثر سیراب می شوند زوار امام حسین است «حتی یروّی» تا آنها سیراب بشوند. «ثم ینصرف الی منزله من الجنه» آب را که در حوض کوثر سیراب شدند می روند به طرف مکان شان به بهشت. رفتن آن چطوری است؟ «و معه ملک من قبل امیرالمومنین یأمر الصراط أن یذلّ له و یأمر النار أن لا یصیبه و من لفحها شئ حتی یجوزها و معه رسوله الذی بعثه امیرالمومنین».[6] یک نفر همراهش می کند ملائکه بروید این را ببرید در امن و امان. احترامش کنید. می برد ملک و فرشته راه را نشان می دهد امنیت را می گیرد تا وارد بهشت بشود. و به اصطلاح زوار سید الشهداء در مدیریت مولی علی است. کسی را برایش اجازه ورود به حوض نمی دهد اول زوار بیاید اینها حوض که رسیدند وانگهی دیگران. یک شعری هم برایتان بخوانم «پرتو نور خداوند قدیم ازلی، میوه قلب رسول است حسین بن علی، آن حسین است که سالار جهان عشق است، رمز آزادگی و راز نهان عشق است، دیده اهل ولایت که حقیق بین است می شناسد که تولای حسینی این است، اهل ایمان و عمل از ره حق غافل نیست، هر کی از راه خدا کج برود عاقل نیست، برق چشمک زن کیوان که نشان خطر است، راه و رسمی است که از کرببلا در گذر است، آنچه در ذکر حسین بود منادای نداء، یاد حق بود خدا بود خدا بود خدا، هیبت دلو شکست و قفس کفر درید، لعنت دائم و نفرین همیشه به یزید، تا ابد شمع شبستان مراد است حسین، به خدا بر همه خلق امام است حسین». در روایت دیگری با سند معتبر عن فضیل بن یسار که از اصحاب آقا امام صادق است. «قال ابوعبدالله علیه السلام ان الی جانبکم لقبراً ما أتاه مکروب الا نفّس الله کربته و قضی حاجته».[7] در دسترس شما یعنی کربلا قبری است قبر امام حسین که مکروبی آنجا نمی رود مگر اینکه خداوند کرب و بلای و مصیبت را ازش رفع کند و حاجتش برآورده شود. خوانده بودید که بالای سر مرقد مطهر دعا رد نمی شود حدیث معتبر خواندم که کربلا رسیدید دعا کنید حاجت تان برآورده می شود و کرب تان کشف ان شاء الله.

 

نکته عملی اخلاقی

یک نکته عملی اخلاقی بگوییم، نقل شده است از سید الشهداء حدیثی است که می فرماید: خودش که کربت را از پیروان خودش رفع می کند اما در عمل شیعیان امام حسین که با هم زندگی می کنند چه کمکی باید بکنند؟ «من نفّس کربه مومن نفّس الله کربته فی الدنیا و الآخره» کسی که کربت مومنی را رفع بکند و مشکلی را حل بکند گره از کار کسی بگشاید خداوند کربت و هم و غم دنیا و آخرتش را حل و رفع می کند. بنابراین در عمل آنچه از دست ما برمی آید باید به دیگران عمل کنیم. نه کمک ابتدائی، اگر مکروبی را می بینید کسی که مهموم است کسی که در حالت غم و غصه قرار گرفته است اگر بتوانیم یک دل افسرده و غم ناکی را شاد بکنیم به مقتضای این حدیث عمل کرده ایم. صدها فرشته بوسه بر آن دست می زند، کز کار خلق یک گرهی بسته باز کند». در یک مکاشفه ای علامه مجلسی را دیدند که سوال شد شما چه چیزهایی خیلی در آن طرف مرز دست تان را گرفت و برایتان یک صفا و حالی داد؟ علامه مجلسی از بحار نام نبرد که دو دلیل دارد: یک دلیلش این است که می گوید بعضی مطالب در قلمرو نمی گنجد بحار ممکن است بهشت عشاق بدهد. بحار برای علامه مجلسی یک ملاقات ویژه بدهد آن در قالب این داده ها نیست بالاتر از این است. باره دیگر از ملک پرّان شوم، آنچه آن در وهم نیاید آن شوم. بحار را نگفت سرّش را که ما تفسیر می کنیم سرّش این باشد که گفتیم. اما از کارهای دیگر که داشتی چه چیز به دردتان خورد؟ گفت یک روز اصفهان رفتم دیدم یک تاجری شکست خورده است مردم ریختند می زنند و می زنند مثل مجرم فراری، هر کسی به هر اندازه ای که توان دارد می زند. علامه مجلسی دلش سوخت گفت من ضمانت می کنم که این پول هایتان را بدهم کتک اش نزنید از زیر کتک مردم آزادش کردم. الان روز قیامت آن عملی که انجام دادم خیلی برای من بار و روی داشته است، گل کاشته است در صحرای بهشت برزخی. بنابراین مومن لازم نیست که کربش همیشه مالی باشد دو جمله با او صحبت کند عقده از دلش باز کند، یک قوت قلب برایش عطاء کند یک راهنمایی کن حالا اگر امکانات خوب بود یک کمک مالی. مکروهی را دیدید از پیروان اهل بیت کمک کردید خدا را شکر کنید به این مضمون از امام صادق روایت آمده است که اگر کسی به مومنی خدمت بکند باید شکر بکند که خدا او را از پیروان اهل بیت قرار داده. خدایا برای همه ما معرفت ولایی عنایت فرما.


[1] تفسیر قمی، علی بن ابراهیم قمی، ج1، ص222.
[2] کامل الزیاره، ابن قولویه قمی، ج1، ص70.
[3] بقره/سوره2، آیه257.
[4] توبه/سوره9، آیه72.
[5] کامل الزیارات، ابن قولویه قمی، ج1، ص84.
[6] کامل الزیارات، ابن قولویه قمی، ج1، ص132.
[7] کامل الزیارات، ابن قولویه قمی، ج1، ص208.