درس خارج فقه استاد مصطفوی

92/01/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 
 ادامه بحث از روايت ابن محبوب
 بحث ما درباره بيان اقوال نسبت به ازاله نجاست از محل سجود هست. قول اول اين بود كه واجب است ازاله نجاست از موضع سجده فقط. اين قول را گفتيم مشهور يا اجماعي است و نص صحيحي هم در اين رابطه آمده است كه صحيحه حسن بن محبوب بود و سند هم صحيحه است و دلالت هم كامل اما فقه الحديث مشكلاتي داشت كه در آن صحيحه آمده بود «الماء و النار قد طهراه» آب و آتش آن جصّ را پاك مي كند. سوال اين بود كه آب و آتش كه مطهر نيست؟ سيد الاستاد فرمودند: آتش هم مي تواند مطهر باشد منتها از باب سبب مطهر كه مطهر استحاله است و آب هم ممكن است گچ را كه مي خواهند استفاده كنند، آب بريزند و آن آب هم نقش تطهير را ايفاء‌ مي كند. اين فرمايش سيد الاستاد قدس الله نفسه الزكيه بود. اما نكته تحقيقي در اين رابطه اين است كه درباره فقه الحديث سيد الحكيم [1] مي فرمايد: ظاهر اين جمله قابل فهم نيست و متعذر است. چون آب و آتش كه مطهر نيست و توجيهي كه سيد الاستاد فرمودند نسبت به خود عذره و عظام موتي كه در روايت آمده بود، مطهر مي شود اما جص كه استحاله نمي شود بلكه طبخ مي شود. بنابراين به چه صورت بگوييم اينجا نار تطهير كرد؟ توجيهي كه در اين رابطه مي توانيم ارائه بدهيم اين است كه خود جصّ به عنوان اينكه از عناصر زمين آلوده به عذره بوده بعد كه آتش گرفت و عذره خاكستر شد،‌ عين نجاست كه در جصّ قرار گرفته بود از بين مي رود اما خود ملاقات جص با نجاست باقي خواهد ماند كه براي رفع ملاقات از آب استفاده مي كند. به تعبير ديگر جصّ با عذره ملاقات بكند بعد جصّ را مي پزند، آيا سجده به آن جص جايز است، امام رضا سلام الله تعالي عليه فرمود: جايز است براي اينكه آب و آتش پاك مي كند و آتش استحاله به وجود مي آورد و آب تطهير و شستشو مي كند. آخرين توجيهي كه امكان دارد اين است. ولي حقيقت مطلب اين است كه تبعيض در استفاده از روايت اشكال ندارد چنانچه نقل روايت در شكل تقطيع هم اشكال ندارد.
 قول دوم لزوم طهارت محل مواضع هفتگانه در سجده
 اما قول دوم اين است كه شرط است ازاله نجاست از مواضع سبعه يعني هفت موضعي كه در سجده گذاشته مي شود، بايد مكان طاهر باشد.
 بيان ابي صلاح حلبي در كافي في الفقه از فقهاي اقدمين
  اين قول را ابي صلاح حلبي كه از اقدمين است و شاگرد سيد مرتضي است، مي فرمايد: «لا يجوز السجود بشئ من الاعضاء السبع الا علي محل طاهر [2] ». اما دليل بر اين مطلب چيست؟
 نظر سيد طباطبايي در اين باره
 سيد الحكيم مي فرمايد: «لم نجد له شاهدا سوي معاقد الاجماعات» شاهدي براي اين عنوان نيافتيم غير از موارد اجماعات كه بگوييم اجماعاتي كه درباره ازاله نجاست از موضع سجود آمده است، اين اجماعات موضع سجود را مواضع اعلام بكند. اما اجماع اينجا قدر متيقن دارد و اطلاقي ندارد و دليل لبي است و قدر متيقن آن موضع جبهه است نه ساير مواضع.
 نظر مرحوم آقاي خويي (لم يظهر له وجه)
 اما سيد الاستاد قدس الله نفسه الزكيه مي فرمايد: «لم يظهر له وجه» قولي است كه گفته شده با صراحت از سوي شيخ اقدم اما وجه ظاهري ندارد.
 استناد به روايت وسايل الشيعه در طهارت مساجد سبعه
  مگر اينكه به نبوي استناد بشود. از پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله و سلم نقل شده است كه فرمود: «جَنِّبُوا مَسَاجِدَكُمُ‏ النَّجَاسه». [3] مساجدتان را از نجاست دور بداريد كه مساجد هم تطبيق بكند به مواضع سبعه چون مساجد سبعه اصطلاح فقهي است. البته مساجد سبعه در مدينه هم هست ولي آن مساجد سبعه تاريخ است و مساجد سبعه فقه همين موضع بدن كه در حالت سجود به زمين گذاشته مي شود.
 اشكال بر روايت مذكور
 اما سيد الاستاد مي فرمايد: اين روايت اشكالات متعددي دارد: 1. نبوي است و سند ندارد. طريق اهل بيت است كه وصل مي شود با پيامبر كه پيامبر فرموده است «تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي» كه سند و طريق عترت است و نبوي تنها باشد طريق قطع شده است. پس سند ضعيف است 2. دلالت هم مي فرمايد: ممكن است منظور از اين مساجد بيوت آماده براي عبادت باشد يعني همين مساجدي كه مصلا هستند كه در عربي جامع مي گويند مثل مسجد قبا و مسجد الرسول و مسجد جامع. جَنِّبُوا مَسَاجِدَكُمُ‏ النَّجَاسه يعني ازاله نجاست از مساجد واجب است و دلالتش كامل درست و متن هم به اين تطبيق مي كند.
 ذكر روايت ابواب مساجد وسائل الشيعه
 مي فرمايد: شاهدي هم هست كه منظور از اين مساجد همين بيوت عبادي است كه آن از حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم كه مي فرمايد: «جَنِّبُوا مَسَاجِدَكُمُ‏ الْبَيْعَ‏ وَ الشِّرَاءَ وَ الْمَجَانِينَ وَ الصِّبْيَان» [4] كه اين معلوم است كه مساجد بيوت است پس ربط به مدعا ندارد. مي فرمايد: بر فرضي كه بگوييم اين مساجد در اين روايت مساجد سبعه حال ساجد باشد، باز هم دلالتش كامل نيست. چون ممكن است آن مساجد كه در سجده اعلام شده است، فقط مسجد جبهه باشد براي اينكه انصراف وجود دارد. ازاله نجاست و مسجد جبهه ارتباطي دارند كه باعث انصراف مي شود كه منظور از مساجد در حالت سجده هم همان مسجد جبهه باشد و به صورت جمع كه آمده است به اعتبار نمازگذاران است. كل مصلين مساجدتان را ازاله نجاست داشته باشيد. در نتيجه اين توضيح و تحقيق معلوم شد كه قول دوم دليلي كه اظهار بشود، ديده نمي شود.
 توجيه قول ابي صلاح حلبي
 شيخ حلبي با‌ آن عظمت و آن قدمت فتوا را با آن صراحت كه اعلام مي كند، دليل را بيان نكرده است و سيد الحكيم مي فرمايد «لم نجد له شاهد» و سيد الاستاد «لم يظهر له دليل» اما دليل كه قطعا دارد و ان شاء‌الله در نهايت همين قسمت از بحث دليلي دارد اما ايشان دليلي بيان نفرموده است.
 قول سوم وجوب ازاله نجاست از تمام مكان مصلي
 قول سوم اين است كه گفته مي شود كه ازاله نجاست واجب است از مكان مصلي نه تنها از موضع سجده كه قول اول بود و نه تنها از مواضع سبعه كه قول دوم بود، واجب است ازاله نجاست از تمام مكاني كه مصلي در آن نماز مي خواند مثلا سجاده اي كه بر روي آن نماز مي خواند بايد پاك و طاهر باشد.
 بيان نظر سيد مرتضي و فخر المحققين
 قول سوم منسوب است به سيد مرتضي قدس الله نفسه الزكيه و شهيد اول [5] اين مطلب را ذكر مي كند و نسبت مي دهد به سيد مرتضي قدس الله نفسه الزكيه. فخر المحققين [6] فرزند علامه حلي هم مي فرمايد: تمام مكان مصلي نه تنها مواضع هفتگانه بلكه كل آن مكان بايد پاك باشد. فخر المحققين اين حكم را به والدش هم نسبت مي دهد منتها در تذكره و منتهي اين مطلب تصريح نشده و مي گويد والد هم رأيش همين است. پس مطلب از لحاظ اقوال از قدرت و عظمتي برخوردار است.
 استناد به نصوص وارده
 ادله دال بر اثبات اين مطلب عبارت است از نصوص معتبره اي كه آمده است.
 موثقه ابن بكير
 از اين نصوص، اولين روايت عبارت است از موثقه عبد الله بن بكير سند: و باسناده عن الحسين بن سعيد كه اسناد شيخ طوسي به حسين بن سعيد اهوازي صحيح است عن صفوان عن عبد الله بن بكير كه از ثقات است ولي امامي المذهب نيست و حديث مي شود موثقه. «سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الشَّاذَكُونَةِ يُصِيبُهَا الِاحْتِلَامُ‏ أَ يُصَلَّى عَلَيْهَا فَقَالَ لَا». [7] سوال كردم از امام صادق عليه السلام از فرش خاص زيراندازي كه موقع استراحت مضروب است و بافته است در يمن. (اين كلمه ظاهرا فارسي است چون در يمن اين اصطلاح وجود دارد و يمن هم قسمت قابل توجهي قبلا ايراني ها رفته اند يمن قبل از اسلام و يمن ارتباطي داشته است با ايران). فرشي است كه براي استراحت و جواني آنجا خوابيده و محتلم شده و فرش آلوده شده است أَ يُصَلَّى عَلَيْهَا فَقَالَ لَا». پس مكان آلوده است و نمي شود نماز خواند. تنها اگر موضع سجده بود كه «لا» معنا نداشت چون موضع سجده كه قطعا معلوم نيست كه نجس باشد و «لا» يعني تمام مكان مصلي بايد پاك باشد.
 موثقه عمار ساباطي
 اما روايت دوم موثقه عمار و عنه (در روايت قبلي باسناده عن محمد بن احمد بن يحيي است و روايت بعدي مي گويد و عنه كه اينجا مرجع ضمير مي شود محمد بن احمد بن يحيي. در روايت قبلي اسمي كه از راوي ذكر شده بود، روايت بعدي كه عنه بگويد ضمير به آن راوي هست كه در اول روايت قبلي آمده است). عنه يعني محمد بن احمد بن يحيي كه اسناد شيخ به محمد بن احمد بن يحيي اسناد درستي است. عنه عن احمد بن الحسن بن علي بن فضال كه ثقه هستند عن عمرو بن سعيد كه موثقه است عن مصدقه بن صدقه عن عمار ساباطي. بنو ضال كه در سند آمده است، سند مي شود موثقه چون اينها واقفي شده اند از اين جهت بنو فضال در اين سند آمده و عمار ساباطي هم امامي نيست پس اين روايت موثقه است. «سُئِلَ‏ عَنِ‏ الْمَوْضِعِ‏ الْقَذِرِ يَكُونُ فِي الْبَيْتِ أَوْ غَيْرِهِ فَلَا تُصِيبُهُ الشَّمْسُ وَ لَكِنَّهُ قَدْ يَبِسَ الْمَوْضِعُ الْقَذِرُ قَالَ لَا يُصَلَّى عَلَيْه»‏ [8] . سوال شده است از امام كه جاي نجس و آلوده اي بود در بيت يا مكان ديگر كه آفتاب نخورده كه تطهير بشود و خودش خشك شده، آيا مي شود در آن مكان نماز بجا آورد؟ امام مي فرمايد: لَا يُصَلَّى عَلَيْه در آن مكاني كه نجاست وجود داشته هرچند الان رطوبت ندارد و مكان نجس است، نماز در آن مكان جايز نيست. اين موثقه هم دلالت دارد بر اينكه مكان مصلي بايد تماما پاك باشد و نجاستي اگر در آنجا هست بايد ازاله بشود. اين دو روايت كه دلالتش خوب بود و سند هم مشكلي نداشت.
 روايت كنز العمال
 مضافا بر اين دو روايت، به روايات نبوي هم استدلال شده است: روايتي از پيامبر آمده است كه «لا تصلوا في المجذره و المبذره [9] » در كشتارگاه جايي كه قصابي مي شود كه خون در آنجا وجود دارد و جاي مذبره يعني محل زباله و نجاست است،‌ آنجا هم نماز نخوانيد چون مكان آلوده است و دلالت دارد بر اينكه مكان بايد طاهر باشد. تا به اينجا دو دليل هست كه دو تا موثقه بود و يك مؤيد هم حديث نبوي
 تناسب حكم و موضوع
  و دليل سوم هم تناسب حكم و موضوع. به مناسبت نماز و عبادت مكان بايد پاك و طاهر باشد. يكي از مناسبتها بسيار برجسته و واضحي است كه مكان مصلي بايد پاك باشد. اضافه كنيد كه مرتكز در ذهن متشرعه اين است كه مكان بايد پاك باشد.
 سيره متشرعه
 دليل پنجم هم سيره متدينين بر اين است كه در مكان پاكي نماز بخواند و اگر مكان آلوده باشد سجاده پهن مي كنند و اگر سجاده هم نباشد پارچه اي تميزي پهن مي كنند. با اين پنج تا دليل رأي سوم كه عبارت است از حكم به وجوب ازاله نجاست از مكان مصلي ثابت مي شود.
 بررسي قول سوم
 بررسي اين ادله و حكم نهايي ان شاء الله جلسه آينده.


[1] 1. مستمسك العروه الوثقي ، جلد 1 ، صفحه 490.
[2] 2. كافي ،‌صفحه 140.
[3] 1. وسائل الشيعه ،‌ جلد 5 ، باب 24 از ابواب احكام مساجد ، حديث 2.
[4] 2. وسائل الشيعه ، جلد 5 ، باب 27 از ابواب احكام مساجد ، حديث 2.
[5] 1. ذكري ، صفحه 150.
[6] 2. ايضاح الفوائد ، جلد 1 ، صفحه 90.
[7] 3. وسائل الشيعه ، جلد 2 ، باب 30 از ابواب نجاسات ، حديث 6.
[8] 1. وسائل الشيعه ، جلد 3 ، باب 29 از ابواب نجاسات ، حديث 4.
[9] 2. كنز العمال ، جلد 7 ، صفحه 332.