درس خارج فقه استاد مصطفوی

90/10/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 درباره انكار ضرورت بحث را كامل كرديم
 بررسي مصاديق انكار ضرورت
 و رسيديم به اين كه از مصاديق انكار ضرورت بحث كنيم يكي از مصاديق برجسته و محل ابتلا مسئله ولايت است شيخ انصاري در كتاب طهارت صفحه 360 و 361 مسئله ولايت و ضروري بودن ولايت و نصوصي كه درباره ولايت تصريح دارد كه منكر ولايت كافر هست نقل مي كند و به اين مناسبت اين بحث را مطرح مي كند فقهاي ديگر كم و بيش همين طور فقيه همداني در كتاب طهارت صفحه 367 به طور مختصر ولايت و انكار ولايت را به مناسبت بحث از انكار ضروري مطرح مي كند و امام خميني در كتاب طهارت جلد 3 صفحه 428 و 429 به مناسبت انكار ضروري بحث انكار ولايت را مطرح مي كند اما ايشان طبيعتا با جديت تمام اعلام مي كند طهارت مخالف و عدم وجود اشكال درباره طهارت مخالفين انچه مشهور و شنيده اشده است مرحوم ايت الله بهجت درباره طهارت مخالفين اشكالي داشته است و گويا نظرشان خالي از شبهه نبوده اين طرح بحث
 آيا انكار ولايت انكار ضروري است؟
 بنابراين در ضمن بيان مصاديق انكار ضروري بحث انكار ولايت به عنوان يك مصداق جلب توجه مي كند پس از كه انكار ولايت در بين فقها به عنوان انكار ضروري مطرح شده است طبيعت بحث مي طلبد كه ولايت را اولا معنا و تا جايي كه در حوصله جلسه است شرح بدهيم
 سوال و جواب اخرين حصيله بحث ما در انكار ضروري اين شد كه هر انكار ضروري كه منتهي بشود به انكار رسالت ان انكار ضروري موجب كفر است و گفتيم مشهور اين قيد را نياورده فقط مي گويد انكار ضروري موجب كفر است بعدجمع كرديم كه مشهور هم گويا نظرش اين است كه انكار ضروري به طور طبيعي منتهي مي شود به انكار رسالت مصداقهايي مطرح شده است كه اينها انكار ضروري هست منتهي به كفر مي شود در راس اين مصداقها انكار ولايت است گفتم كه شيخ انصاري فقيه همداني امام خميني اين مسئله را مطرح كرده اند و نظر فقها هم اجمالا گفتم راي امام خميني بر طهارت مخالف است و هيچ اشكالي را در اين رابطه قبول نمي كند و راي ايت الله بهجت اگر صريح نگويم بر نجاست حداقل اشكال را مطرح مي كند حالا ما اول بحث را شرح بدهيم طبيعت بحث اقتضا مي كند ولايت را معنا كنيم ادله اعتبار ولايت را بگوييم كه براي ما مفيد است و بعد ضروري بودنش كه قطعي شد انگاه انكار ضروري كفر مي شود يا نمي شود بحث مي كنيم
 معني ولايت در مجمع البحرين
  اما تعريف ولايت انچه علامه طريحي در مجمع البحرين اورده است ولايت به كسر واو به معناي سرپرستي سلطه و سلطان و زمامداري است ولايت با فتح واو به معناي دوستي و محبت
 معني ولي
  اما ولي به هر دو معنا به كار مي رود به معناي سرپرست و به معناي دوست ولي الله به معناي دوست خدا وليكم به معناي سرپرست به هر دو معنا به كار مي رود اما با اضافات معنا معين مي شود انكه ما كه داريم ولي امر در صورتي كه با كلمه امر بيايد در تمامي مصطلحات عرب و غير عرب و لغت نامه هاي مخلتف مصطلحات شيعه سني ولي امر زمام دار امور مردم منتها چون اصطلا ح اسلامي است ولي امر مي شود زمامدار امور مسلمانها اين يك معنا بيشتر ندارد معنا مشخص شد ما همين معناي تركيبي را لازم دارم
 بررسي آيات و روايات مربوط به ولايت در كتب سني و شيعه
  پس از كه تعريف كامل شد ببينيم از لحاظ ادله ولي امر يا ولايت امر ريشه كتابي قراني دارد يا ندارد و نصوص و اجماعات درباره ولايت امر چه بياني و چه اعلان و چه نظري دارد اول كتاب الله در قران كه مراجعه كنيم اياتي كه درباره فضائل اهل بيت امده كتاب درر المنثور سيوطي و شواهد التنزيل حاكم حسكاني مطالعه كنيد اياتي كه از طريق ابناء‌ سنت درباره اهل بيت امده لا تعد و لا تحصي است از تفاسير شيعه تفسير علي بن ابراهيم قمي تفسير عياشي و تفسير نورالثقلين اياتي كه درباره اهل بيت و ولايت امده انقدر زياد است كه پس از مطالعه به هيچ ترديد حتي ادم شكاكي به اين راي و اين نظر مي رسد كه چرا بين مسلمانها اختلاف درباره جانيشيني و ولايت علي بن ابي طالب وجود دارد انقدر زياد و مفصل
 طرح دو ايه كه صريح در ولايت است
  اما با محدوديت وقت واز سوي ديگر اهميت بحث و به عنوان مصداق مطرح بودن اين موضوع از جمع ايات قران دو تا ايه كه صريح در ولايت است بقيه اش كه ظهور دارد دلالت تضمني دلالتهاي التزامي دو تا ايه در قران صريح هست در ولايت اين دو تا را بحث مي كنيم تا ببينيم ولايت در قران جايگاهش تا كجاست ايه اول خود كلمه اولي الامر را در ضمن دارد اولي الامر ايه دوم كلمه ولي در ضمن دارد اين دو تا ا يه كه صريح در ولايت است يك بحث فقهي در حد دقيق و جوهر بحث به حول و قوه خدا و به عنايت ارباب عالم هستي سلطان كونين بقيه الله الاعظم ارواحنا لتراب مقدمه الفدا داريم ان شاء‌ الله
 آيه (اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منكم)سوره نساء
  ايه اول ايه اطاعت اين ايه در سوره نساء‌ ايه 59 كه خداي متعال مي فرمايد ياء‌ايها الذين ءامنو ا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منكم اين ايه صريح است درباره ولايت امر اولي الامر اطاعت كنيد خدا و پيامبر و اولي الامر را
 بررسي آيه اطاعت از سه زاويه مختلف
 اين بحث را از سه زاويه مورد بررسي قرار مي دهيم
 زاويه اول منظور از اولو الامر
  زاويه اول راي مفسرين زاويه دوم نصوصي كه درباره معني اين ايه امده زاويه سوم تجزيه و تحليل در تركيب ادبي اين ايه با توجه به بار معنايي كه در كلمات وجود دارد اما زاويه اول عجيب اين است كه اين ايه جزء‌ اياتي است كه بين شيعه و سني يك نظر ايجاب و سلب مسلم است درباره انما وليكم الله مي رسيم كه ابناء سنت مفسرين سني هم مكرر اظهار موافق كرده اند اما درباره اين ايه مفسيرين اهل سنت تقريبا بالاجماع از اين ايه استفاده كرده اند كه منظور اطاعت زمامداران هست يك طائفه گفته اند كه زمامداراني كه حاكمند پادشاهان مثلا الان در عربستان سعودي ملك عبدالله را ولي امر مسلمين را صريحا دعا مي كنند مصداق اين ايه مي دانند عده اي ديگر كه مقداري ازاد هستند مي گويند منظور از اولي الامر اهل حل و عقد هستند اهل حل و عقد را ترجمه مي كنند علمايي كه اجماع مي كند مجمعين از علما به اتفاق سني ها اين است و اما مفسرين شيعه به طور متفق و اجماع كامل و به طور مسلم تقريبا ترديد ندارند يعني سبك طوري است كه اطيعوا الله و اطيعو الرسول و اولي الامر صريحا اولي الامر الائمه المعصومون فقط مثل شيخ طوسي و امثال با يك ترجمه اكتفا مي كنند كانما مسلم است تفسير علي بن ابراهيم قمي جلد 1 صفحه 141 كه مي فرمايد كه اولي الامر علي بن ابي طالب است تفسير عياشي و ساير تفاسير و تفسير الميزان و تبيان بالاتفاق صريح مي گويند كه اولي الامر ائمه معصومين هستند مجمع البيان اقوال ابناء‌ عامه هم نقل مي كند قول اصحاب را مي گويد كه همين ائمه معصومين هستند از نظر اراء‌ مفسرين بين مفسرين شيعه اختلافي وجود ندارد ابهامي در كار نيست اصلا كوچكترين مانعي نمي بينند براي حمل اولي الامر به ائمه هدي عليهم السلام و همين طور تفسير نور الثقلين تاليف علامه هويزي كه تفسير قران به روايات هست رواياتي را درباره تفسير اين ايه نقل مي كند و معناي ايه را مي گويد كه قطعا همين ائمه معصومين است تمام مفسرين اهل سنت اولي الامر را بر ائمه معصومين تطبيق نمي كنند و تمام مفسرين اتباع ال البيت اولي الامر را بر ائمه معصومين منطبق مي دانند
 علت ايجاب و سلب هاي فراوان در مورد آيه اطاعت
  چرا اينقدر ايجاب و سلب برجسته است براي اينكه اگر ايه اطاعت پذيرفته بشود و معناي اولي الامر ائمه اعلام بشود ديگر مذهب روشن بشود كه مذهب اهل بيت است اگر يك سني اقرار كند كه منظور از اولي الامر ائمه معصومين است ديگر راهي ندارد مگر اينكه بگويد مذهب مذهب اهل بيت است اطاعت اولي الامر ترجمه اش مذهب ال البيت است لذا از علماي سني كسي اين ايه را تطبيق به ائمه معصومين نكرده بلكه فخر رازي امده رد بر روافض را اضافه مي كنند
 زاويه دوم بررسي آيه اطاعت در روايات
  اما نصوص درباره نصوص اولين نصي كه در اين رابطه داريم كه ايه را معنا مي كند معناي فوق العاده سنگيين و عميق و تكان دهنده و منكرين را مي گويد كه انها كفره هستنداولين نص ما كتاب اصول كافي جلد 1 كتاب حجت باب ان الائمه عليهم السلام ولاه الامر حديث اول سندش درست و معتبر است حسين بن محمد بن عامر اشعري از اشعريهاي موثق معلي بن محمد هم اعتباري دارد حسن بن علي بن وشاء‌ توثيق خاص دارد احمد بن عائظ هم معتبر است عن ابن اذينه كه از اجلا و ثقات عن بريد العجلي كه از اربعه اوتاد است قال سالت ابا عبدالله عن قول الله عزوجل اطيعوا الله واطيعوا الرسول و اولي الامر منكم فكان جوابه جواب امام باقر به بيان خودش نفرمودند جواب را از قران اورده است كه گفتم خيلي تكان دهنده است فكان جوابه الم تر الذين اوتوا نصيبا من الكتاب يومنون بالجبت و الطاغوت و يقولون للذين كفروا هولاء‌اهدي من الذين امنو ا سبيلا در برابر ائمه كساني ديگر را علم كرده اند گفته اند اينها بهترند يقولون لائمه الضلال و الدعاه الي النار براي ائمه ضلال و دعوت كنندگان به اتش جهنم مي گويند هولاء ‌اهدي من ال محمد سبيلا اولئك الذين لعنهم الله و من يلعن الله فلن تجد لهم سبيلا ام لهم نصيب من الملك يعني الامامه و الخلافه اين نصي است كه دلالتش هم عالي بود اما روايت دوم مرحوم علامه هويزي از كتاب شيخ صدوق كمال الدين و تمام النعمه نقل مي كند روايت عبدالله بن جعفر حميري عن محمد بن الحسين بن ابي الخطاب كه از اجلا و ثقات است عن عبدالله بن محمد بن الحجاج كه توثيق خاص دارد عن حماد بن عثمان كه از اصحاب اجماع است عن ابي بصير عن ابي جعفر عليه السلام صحيحه اعلايي از امام باقر في قول الله عزوجل ياءيها الذين امنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منكم قال الائمه من ولد علي و فاطمه الي ان يقوم الساعه سند صحيح دلالت هم كاملا روشن
 روايت تفسير نور الثقلين در شمارش ائمه معصومين بعد از نبي (ص)
 حديث دوم در همين كتاب نور الثقلين جلد 1 صفحه 499 حديث شماره 2 روايت همين سند قبلي باسناد قبلي الي جابر بن عبدالله الانصاري قال لما انزل الله عزوجل علي نبيه محمد ياءايها الذين امنوا اطيعوا الله اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منكم قلت يا رسول الله عرفنا الله و رسوله فمن اولي الامر الذين قرن الله طاعتهم بطاعتك يا رسول الله فقال هم خلفائي يا جابر و ائمة‌ المسلمين من بعدي اولهم علي بن ابي طالب ثم الحسن ثم الحسين ثم علي بن الحسين ثم محمد بن علي المعروف في التوراه بالباقر و ستدركه يا جابر فاذا لقيته فاقرء‌ه مني السلام ثم الصادق جعفر بن محمد ثم موسي بن جعفر ثم علي بن موسي ثم محمد بن علي ثم علي بن محمد ثم الحسن بن علي ثم سميي و كنيي حجه الله في ارضه و بقيته في عباده ابن الحسن بن علي ذاك الذي يفتح الله تعالي ذكره علي يديه مشارق الارض و مغاربها حديث ادامه دارد درباره فضيلت اقا بقيه الله الاعظم بيشتر صحبت مي كند ببنيد اين حديث با اين سند با اين شرح از لحاظ نص معتبر جاي شبهه نخواهد بود كه اولي الامر ائمه معصومين هستند سلام الله تعالي عليها اجمعين اگر بخواهيم روايات را تتبع كنيم در همين كافي و تفسير علي بن ابراهيم قمي و تفسير عياشي مراجعه كنيم درباره شرح و معني اين ايه روايات زيادي نقل شده است كه به عنوان نمونه به دو تا روايت صحيح و معتبر بسنده مي كنيم از لحاظ نصوص معلوم است كه اولي الامر ائمه هداه عليهم الصلاه والسلام هستند
 زاويه سوم بررسي ادبي آيه اولي الامر و صياغت آن
 اما از لحاظ تحليل علمي وعقلي درباره صياغت وتركيبي كه در اين ايه امده است قبل از كه اين صياغت بگوييم يك نكته را توجه كنيد
 بيان شواهد التنزيل حسكاني در مورد اولي الامر
  از نصوصي كه ابناء‌ سنت دارند درباره معناي اولي الامر كه ائمه هستند مفسرين نام نبرده اند يادي نكرده اند اما اقاي حاكم حسكاني حافظ عبدالله بن عبدالله بن احمد كه ايشان در اعتبار پيش ابناء‌ سنت در عداد مسلم نيشابوري است اين قدر اعتبار دارد اين اقا كتابي دارد به نام شواهد التنزيل في الايات النازله في اهل البيت اين ايه را ايشان دركتاب خودش جلد 1 صحفه 190 تا 195 درباره اين ايه از لحاظ نصوص مطالبي اورده است كه به عنوان مكمل به ذهنتان بسپاريد مي گويد سند را درضمن خبر شماره 203 سند طولاني است تا مي رسد به سفيان بن منصور عن مجاهد كه راوي و محدث معروف ابناء‌ سنت روايت هم مرسل نيست مسنده است مي گويد عن مجاهد في قول الله تعالي يائها الذين امنوا يعني الذين صدقوا بالتوحيد اطيعوا الله يعني في فرائضه اطيعوا الرسول يعني في سنته و اولي الامر منكم قال نزلت في امير المومنين حين خلفه رسول الله بالمدنيه اين ايه درباره اميرالمومنين نازل شده است ان موقع كه حضرت رسول اميرالمومنين را به عنوان خليفه خودش در مدينه قرار داد به محض قرار دادن و خليفه معرفي كردن اين ايه امد بنابراين از طريق ابناء سنت نصوصي هست كه دلالت دارد بر اينكه منظور از اولي الامر اميرالمومنين علي بن ابي طالب شرح بيشتر اين فرمايش اين اقاي حسكاني و فخر رازي جلسه بعد