درس خارج فقه استاد مصطفوی

89/12/22

بسم الله الرحمن الرحیم

 عيد ولادت اقا امام عسکري (عليه السلام) را به محضر مقدس فرزند حاضر و ناظرش اقا بقيه الله (عليه السلام) تبريک عرض مي کنيم براي همه شما هم تبريک اسعد الله اياکم
 ادامه بحث از احکام معاملات حيوانات مجهول الحال
  و اما بحث ما مرحوم سيد يزدي (ره) مي فرمايد
 بحث حيوان مجهول از سيلان الدم
  و کذا اذا لم يعلم ان له دم سائلا ام لا اين کذا نشان داد که حيوان مجهول الحال باشد از حيث سيلان دم حکمش معلوم شد از مسئله قبل که گفتيم حيواني که مجهول الحال است از حيث حليت و حرمت لحم چه بود حکم حکم به طهارت بول و روث بر اساس قاعده طهارت و حکم به عدم جواز اکل بر اساس قاعده عدم تزکيه اين حيوان هم همان حال و همان اوضاع را دارد بول و روثش محکوم به طهارت است بر اساس قاعده طهارت و اکل لحمش جائز نيست به جهت قاعده عدم تزکيه بعد ايشان مطلب را ادامه مي دهد کما انه اذا شک في شي انه من فضله حلال اللحم او حرامه او شک في انه من الحيوان الفلاني حتي يکون نجسا او من الفلاني حتي يکون طاهرا کما اذاراي شيئا لا يدري انه بئره فاره و او بئره خنفساء​ففي جميع هذه الصور بيني علي طهارته اين مربوط مي شد به بول و روث طبق همان مسئله اي که قبلا ايشان فرمودند که بول و روث حيوان مجهول الحال محکوم به طهارت است در جمله کوتاه و تعبير حکيمانه سيد الحکيم اصالت طهارت
 نظر مرحوم خويي ان بود که اگر قابليت تزکيه احراز بشود حکم به حليت لحم مي شود
  و اما راي سيد الاستاد (ره) که به تفصيل گفته شد و همچنين موافقت في الجمله سيد الحکيم (ره) و موافقت في الجمله امام خميني (ره) حيواناتي که مجهول الحال هستند اگر قابليت تزکيه شان محرز باشد محکوم به حليت اکلند حکم به محلل اللحم بودن ان حيوانات صادر مي شود دليلشان خيلي توضيح داديم عموميت حليت از ايه قل لا اجد فيما اوحي الي و اصاله الاباحه بود اين مسئله تمام شد ما براي تکميل بحث اشاره کنيم گفتيم که اصاله الاباحه جاري نيست چرا چون محکوم به اصاله عدم تزکيه است و فرموده بودند که اصاله العموم هم داريم عموم حليت گفته شد که تحقيق اين است که ان نصوص که منشا و مصدر اصاله العموم اعلام مي شد دلالت بر عموم ندارند که ايه قل لا اجد و صحيحه علي بن يقطين دلالت بر عموم ندارد تا اينجا گفتيم
 نظر صاحب کفايه خلاف فرمايش اقاي خويي است
 مويد بر اين مطلب هم برخورديم مرحوم صاحب کفايه (ره) در کفايه الاصول چاپ قديم دو جلدي جلد 2 صفحه 190 مي فرمايد لا يجري اصاله الاباحه اذا شک في حليه لحم حيوان مع الشک في قابليه التزکيه اين مويد مطلب است که ايشان مي فرمايد براي اصاله الاباحه در حوزه شک به لحوم و جلود حيوانات من حيث التزکيه راهي نيست مجالي نيست پس يک نکته را فهميديم
 نسبت بين اصاله الاباحه و اصل عدم تزکيه حکومت است
  در عين حال که گفتيم قاعده عدم تزکيه با اصاله الاباحه چه نسبت اصولي دارد حکومت دارد نسبت قاعده عدم تزکيه با اصاله الاباحه از نسبت اصولي حکومت است قاعده عدم تزکيه که بود ديگر زمينه براي اصاله الاباحه باقي نخواهد گذاشت اين نکته را که گفتيم يک نکته اي هم تقريبا جديد استفاده شد ولي با احتياط گفتيم قائلي نديدم و ان اين بود در قابليت تزکيه براي حيوان که گفتيم قابليت که ثابت نيست حتي ان حيواناتي که جلودشان قابل استفاده هست حکم خاصي است طهارت براي انها تزکيه در نصوص براي انها اعلام نشده گشتيم دقيق شک هم نکنيد تزکيه درباره حيواناتي که مي گوييم قابل تزکيه هست و محرم الاکل کلمه تزکيه نيامده تمام
 دلالت دو روايت موثقه بر اصل عدم تزکيه در حيوانات مشکوک
 منبع ما دو تا موثقه سماعه بود که ديروز گفتيم و شکر خدا بر خورده بوديم مستند براي شما الان اماده کردم شهيد ثاني (ره) در مسالک جلد 11 صفحه 518 و 519 مي فرمايد به اين موثقتين که تزکيه براي حيوانات محرم الاکل اعلام مي کنند اعتماد نمي شود چرا نقص اول واقفي دارد که موثقه است و ثانيا مضمره است به مضمره واقفي اگر مضمره زراره بود بله مضمره محمد بن مسلم بود بله مضمره واقفي است واقفي و مضمره روايت قابل اعتماد نيست مضافا بر اين استنباط تزکيه بر فرضي که اين دو تا روايت اعتبارش ثابت باشد دلالتش را گفتيم لا تصلوا فيها گفته بود استفاده کنيد و نماز به ان نخوانيد اين تصريح به عدم تزکيه است اين دلالت کامل بر جواز انتفاع از ميته دارد صاحب جواهر (ره) در کتاب جواهر جلد 36 در صحفه 200 مي فرمايد از اين دو تا روايت که فرموده است امام که ارکبوا و لا تصلوا فيها اين پوستها و جلود فراء​و ثمور و فنک و ثعالب استفاده کنيد مي فرمايد که پس از که امام فرموده است استفاده کنيد دلالت دارد بر تزکيه مي گويد براي اينکه انتفاع از ميته جائز نيست چون انتفاع از ميته جائز نيست اين بايد تزکيه شده باشد و معلوم شد که اصل استفاده اش چقدر مشکل دار است
 نظر مرحوم شيخ انصاري که استفاده از جلود حيوان مشکوک اللحم دال بر قابليت تزکيه ان نيست
 شيخ انصاري (ره) پس از خود صاحب جواهر شاگرد اجل و قائم مقامش مي فرمايد انتفاع از ميته اشکال ندارد از نصوص و سير جواز انتفاع استفاده مي شود بنابراين اصل تزکيه براي حيوانات محرم الاکل ثابت نيست چيزي که ثابت هست جواز استفاده از جلود شان هست اين نکته که اينجا به نتيجه رسيد بنابراين ما در اين باب اصاله الحرمه داريم بر اساس ايه شماره 3 سوره مائده حرمت عليکم الميته و الدم تا مي رسد الا ما زکيتم تزکيه مربوط به حيوان محلل الاکل بنابراين اين جايي که شکي درباره سيلان دم هم داشته باشيم احتياط واجب حداقل مي شود اجتناب
 نصوص دال بر لزوم اجتناب در موارد مشکوک الحکم
 يک نکته اي هم اضافه کنيم در باب شبهه تزکيه نصوصي که داريم دلالت دارند که انجا که شک در حليت و حرمت داشته باشيد اجتناب کنيد شکي در حليت و حرمت داشته باشيد اجتناب کنيد دقت مي کنيد به عنوان يک مطلب مهم اين مسئله را به ذهنمان برسيم در جوامع روايي همين وسائل الشيعه جلد 18 باب 12 از ابواب صفات قاضي 61 روايت درباره احتياط و اجتناب از شبهه امده است در روايات متعدد اخر روايت قاعده کلي اعلام شده ان الوقوف عند الشبهات خير من الاقتحام في الهلکات
 سبک شناسي
 گفتيم سبک شناسي در رجال در روايات 1. لحن شناسي 2. متن شناسي 3. سبک شناسي
 لحن شناسي و متن شناسي در روايت
 سه تا نکته است متن شناسي ديروز گفتيم که نهج البلاغه نياز به تحقيق سند ندارد متنش دهاني چون پهناي فلک مي طلبد دون کلام خالق است فوق کلام مخلوق است کلام الامام امام الکلام سند نمي خواهد از اول تا اخرش بخوانيد ايت خداست
 سوال و جواب اولا به رجال که تحقيق کنيم اين احتمال پيدا نمي کنيد اين احتمالي که شما مي گوييد يک احتمال عقلي است ما در بحثهايمان احتمالات عقلايي را دنبال مي کنيم ان يک کلمه اضافه کردن احتمال عقلي است ظاهرا در دعاي ندبه است اولا دعاي ندبه نهج البلاغه نيست ثانيا خيلي نادر است در نهج البلاغه برنخورده ايم و ثالثا اگر روات را هم بررسي کنيم ثقات را بياوريم در سند ان وقوع ثقات در سند از اين دست برد زدن بيمه نمي کند حجت براي ما وثوق به صدور است خود وثوق به صدور حجت است و تمام اينها را که مي گوييم مستفاد از فقهاست و فقها اورده اند اما برجسته نمي کنند بنده حقير خدا مي خواهد نکاتي که فقها زير لايه هاي مطالب اورده اند برجسته و يک و دو سه مي کنم در ضمن بياناتشان امده که مي گويند متن خيلي عالي است بعد مي گويد اين متن اضطراب دارد معلوم نيست مي گويد سند معلوم نيست ولي متن خيلي عالي است در ضمن اشاره مي کند مطلب دوم لحن شناسي اين است که ما لحن اخلاقي از لحن احکام تشخيص بدهيم که کار نستبا سختي است که معيارهايش را براي شما گفتم سوم سبک شناسي بود در سبک شناسي اين است که ادم بداند گاهي روايت بيان مي شود در ابتدا يک قاعده کلي مي گويد بعد فروعي را بر ان مترتب مي کند گاهي هم صدر چيزي مي گويد ذيل چيز ديگري مي گويد و اما گاهي فروع يا مصاديق را بيان مي کند کامل در اخر يک قاعده کلي بيان مي کنيد مي گويد در شبهه اين کار را بکنيد اينجا مراجعه کنيد اينجوري تحقيق کنيد اخر مي گويد ان الوقوف عند الشبهات خير من الاقتحام في الهلکات اين سبک شناسي اين است که اينجا امام قاعده بيان مي کند همان طوري ما در قران اين سبک را داريم ايه اي احکام عجزه از جهاد را بيان مي کند اخرش مي گويد ما علي المحسنين من سبيل
 وقوف عند الشبهه بهتر از افتادن در هلکات است
 بسيار خوب اين روايات در حد تواتر يا استفاضه مي رسد به ان الوقوف ياعند الشبهه يا ان الوقوف عند الشبهات دارد عجب اين است که در خود اين روايات بدانيم کلمه احتياط واژه نص است واژه منصوص است استصحاب کلمه منصوص نيست برائت کلمه منصوص نيست کلمه احتياط کلمه تعبير امام است منصوص است در همين جلد 18 همين باب 12 ابواب صفات قاضي روايت اول صحيحه عبد الرحمن الحجاج از امام ابي الحسن امام کاظم عليه السلام شبهات را مي پرسد که صيد شبهه شد کي صيد کرده است در حال احرام التباسي به وجود امد امام حکمش را بيان فرمود بعد در اخر تقريبا اينگونه فرمودند اذا اصبتم مثل هذا فلم تدروا فعليکم بالاحتياط حتي تسئلوا ببينيد دو تا نکته کلمه احتياط منصوص است يک دو اينکه دستور است عليکم بالاحتياط احتياط چقدر پشتوانه اش محکم است يک مشکل بيشتر نداريم و ان عسر و حرج است بنابراين درباره لحوم و جلود که عموم حرمت که داريم قاعده عدم تزکيه که داريم اصل عدم تزکيه غير محلل الاکل که ثابت نشد مضافا بر اينها دستور به احتياط با اين صراحت نمي شود از اين گذشت
 احتياط واجب در اجتناب از مدفوع و گوشت مشکوک اللحم است
 بنابراين در مورد شک در طهارت و نجاست بول و روث حيوان مجهول الحال بايد احتياط واجب اعلام کرد مضافا بر اين مطابق است با سيره متشرعه سيره متشرعه هم در صورتي که بول و روثي مشتبه بين نجس و طاهر باشد اجتناب مي کنند مضافا بر اين در روايات به مسائلي بر مي خوريم که اگر حيوان مشتبه باشد امام دستور داده است که اجتناب کنيد صريحا مواردي داريم دال بر اين مطلب کتاب وسائل جلد 16 باب 38 از ابواب اطعمه محرمه صحيحه حلبي روايت هم صحيحه است از امام صادق عليه السلام قال سمعت اباعبد الله عليه السلام يقول اذا اختلط الزکي بالميت باعه ممن يستحيل الميته و اکل ثمنه براي کسي که فروشد که او اکل ميته را جائز مي داند براي خودتان خريد و فروشش جائز نيست احتياط نيست از نجاستها و شبهه در نجاست اجتناب به عمل امده حکم مشتبه به نجاست همان حکم نجاست است که عدم جواز بيع و شرائش باشد
 اعمال قاعده طهارت در تعارض با اصل عدم تزکيه
  يک مطلب ديگر اينجا اضافه مي کند و ان مطلب خيلي خوبي است که ما در طهارت بول و روث نسبت به حيوان مجهول الحال قاعده طهارت را جاري مي کنيم ببينيم قاعده طهارت نسبتش با قاعده عدم تزکيه چيست حاکم و محکوم است قاعده تزکيه حاکم است شما مي گوييد قاعده عدم تزکيه نسبت به لحوم است مي گوييم يک قاعده مثبتاتش حجت است دو سبب و مسبب است حرمت را که ثابت کرد طبعا بر اساس قاعده اي که کل حيوان يحرم اکله بوله و روثه نجس بر اساس ان قاعده پس حکم به نجاست بول و روثش صادر مي شود اين مطلب را که گفتيم
 اشاره به قاعده تغليب در بحث حليت و حرمت
 چيز ديگر را هم صاحب جواهر اضافه مي کند و ان اين است در کتاب جواهر جلد 36 صفحه 172 و 173 ان مطلب قبلي را ايشان مي فرمايد که هر کجا کلما اجتمع حلال و الحرام غلب الحرام الحلال قاعده تغليب بود درباره اين قاعده تغليب يک اشکالي اورده اند که بگويم نکند يک وقتي خودتان بر بخوريد که اين قاعده تغليب که کامل نبود اشکال را صاحب رياض سيد طباطبايي در رياض المسائل جلد 2 صفحه 278 سطر 24 رحلي مي فرمايد ممکن است ما بگوييم که اين روايت معارض است با صحيحه عبد الله بن سنان از امام صادق که مي فرمايد کل شي فيه حلال و حرام فهو لک حلال ابدا حتي تعرف الحلال فيه بعينه فتدعه ممکن است تعارض بکند بعد مي فرمايد اين معتبره مستفيضه مقدم است بخاطر معاضدت شهرت بر فرض اگر هم تعارض بکند مي فرمايد تساقط و قاعده در شبهه محصوره احتياط است اين حرف را که گفتيم مطلب تا اينجا معلوم شد تقويت شد بحث از جهت احتياط
 فرمايش صاحب جواهر بر اختبار سيلان دم
  اين نکته را هم صاحب جواهر کتاب جواهر جلد 5 صفحه 289 مي فرمايد جايي که شبهه بشود از حيث سيلان دم مي گويد احتمال اين است که بگوييم حکم به طهارت نيازي به اختبار دارد و اجتناب از حرام توقف دارد به اجتناب از شبهه و حکم به طهارت نياز به اختبار دارد يک حرف جديد گفت اين را که شما دقت مي کنيد ما در تشخيص اين موضوعات اگر شک بکنيم سيلان دم و بعد محرم الاکل و محلل الاکل که معيارهايش از سوي شرع امده اختبار مي کنيم صاحب جواهر به اين مطلب اشاره کرد اشاره بسيار خوبي است فتوا اگر داده بشود که اختبار کند درست است مورد جزئي است ولي در نسبت به حليت و حرمت و نسبت به طهارت و نجاست کار درست خواهد بود مسئله کامل شد حکم همان است که سيد يزدي در متن اورده حيوان مجهول الحال مثل محرم الاکلند اما بول و روثشان که فرمودند بر اساس قاعده طهارت پاک هست گفته شد که دليل بر طهارت وجود ندارد و حد اقل احتياط واجب اجتناب است بر اساس قاعده تزکيه و احتياط و قاعده تغليب و شبهه محصوره اين مسئله الحمد لله تمام شد مسئله بعدي درباره نجاست عين ديگر از اعيان نجسه ان شاء​الله فردا عمود زمان يک هيکل بزرگي براي خود مي گيرد اختبار بشود سيلان و عدم سيلان حليت و حرمت در ازمايشگاههاي علمي
 اشاره به روايات در اين زمينه
 خوشبختانه وسائل روايات هم درباره اختبار اشاراتي دارد کتاب وسائل جلد 16 باب 37 از ابواب اطعمه محرمه روايت از اسماعيل بن شعيب روايت سندش معتبر است از امام صادق عليه السلام في رجل دخل قريه فاصاب بها لحما لم يدر ازکي هو او ميت شبهه فقال فاطرحه علي النار فکلما انقبض فهو زکي فکلما انبسط فهو ميت اين ازمايش و ازمون روايت است البته اين راه ازمايش ممکن است بگوييم تنها راه نبوده ان موقع امکانات را مي طلبد الان از طريق علمي ازمايش اين موارد در جهت رفع شبهه کار ممکني است که اگر فقهاي کبار دستور به تاسيس ازمايشگاهها بزنندنسبت به حليت و حرمت و نسبت به طهارت و نجاست کار درست بود مسئله کامل شد حکم همان است که سيد يزدي در متن اورده حيوان مجهول الحال مثل محرم الاکلند اما بول و روثشان که فرمودند بر اساس قاعده طهارت پاک هست گفته شد که دليل بر طهارت وجود ندارد و حد اقل احتياط واجب اجتناب است بر اساس قاعده عدم تزکيه و احتياط و قاعده تغليب و شبهه محصوره اين مسئله الحمد لله تمام شد مسئله بعدي درباره نجاست عين ديگر از اعيان نجسه ان شاء​الله فردا