1403/10/19
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اصلاح نفس/راههای اصلاح نفس /شناسایی گناه و استغفار
قال الله تبارک و تعالی: ﴿عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ لاَ يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ﴾[1]
رجب، شعبان و رمضان در حقیقت عملیات تخلیه، تحلیه و تجلیه اند که در ماه رجب روح از چرک و آلودگی خالی و صاف شود. در ماه شعبان آراسته شود و زینت و زیور آرایش یابد. در ماه رمضان جلوهی حق در عمق روح انسان احساس میشود.
عملیات تخلیه:
انسان در این مرحله یک مبارزه شدید و پیچیدهی دارد؛ زیرا در مبارزه با دشمن اگر دشمن شناخته شده باشد و رو در روی انسان قرار گیرد، به طور طبیعی یک آمادگی و دفاعی وجود دارد؛ اما اگر دشمن را شناخته باشد، ولی مرموز باشد مبارزه با او کار سختی است. بنابراین در مبارزه باید اول دشمن شناسایی شود، بعد جایگاه او و سنگرها و کمینگاههای او شناسایی شود. خطرناکترین دشمن برای انسان گناه است. گناه لشکری است که کم نمیآورد و کوتاه نمیآید و با عناوین مختلفی بر انسان حمله میکند. در قالبهای گوناگونی به انسان صدمه وارد میکند. پس قدم اول در مسیر پاکسازی و تخلیه، شناسایی گناهان است که انسان اول گناهانش را شناسایی کند. اهل البیت ادری بما فی البیت صاحب خانه به امور آن آشنا تر است. خود انسان با یک قصد قربت و تمرکز حواس و با یک توجه به خدا در یک حالت عبادی؛ مثل حالت تعقیب نماز ظهر یا نماز شب یا بعد از اتمام نماز شب و نزیک اذان صبح که وقت بسیار مغتنمی است، یک لحظه برای خودش فکر کند که آخرتش چه میشود؟ تا این لحظه چه کار کردهام؟
در جهت شناسایی گناهان باید گفت که گناهان دو دسته اند یک دسته کبائرند و یک دسته صغائرند. در توبه باید اول گناه شناسایی شود. این کار یک قدمی به سوی موفقیت است؛ چنانکه گفته میشود فهم سؤال نصف جواب است.
همانطوری که مستحبات و مکروهات مورد بیتوجهی قرار میگیرد، گناهان صغیره هم مورد غفلت قرار میگیرد. اصرار بر صغیره معنایش این است که اگر گناهان صغیره پشت سر هم انجام گیرد گناه کبیره میشود؛ مثل این که انسان یک وقت بی جهت نسبت به انسان دیگری سوء ظن دارد، این گناه است و اصرار بر آن کبیره میشود. یا در مورد کسی میگوید این فرد کارش درست نیست. مگر شما قاضی هستی؟ علیکم انفسکم شما کار خود را درست کن.
نسبت به اعمال و افعال مؤمنین تا جایی که یقین پیدا نکنید به این که خلاف انجام میدهد، حمل بر صحت کنید. اگر یقین کردید بگویید شاید توبه کند. اگر با فردی مراوده داری تنها عیبهای او را نبین. عیبش را اگر دیدی هنرش را هم ببین. افضل فضائل انسان این است که منفی نگری نکند و مثبت نگر باشد.
پس پخشی از گناهان قابل شناسایی است و بخشی مختفی است و انسان متوجه نیست؛ مثلا خلوت کردن با نامحرم و لو این که از بستگان غیر محرم او باشد حرام است و انسان متوجه نیست و فکر میکند همین که از بستگان او است اشکال ندارد. کتب گناهان کبیره آیت الله دستغیب و معراج السعاده را مراجعه کنید. اگر شک کردی که یک موردی گناه است یا نه؟ اینجا باید اجتناب و احتیاط کرد.
در جهت شناسایی گناه عامل اصلی که میتواند گناه را کنترل کند و انسان را از گناهان حفظ نماید و نجات دهد، همان عامل اصلاح نفس است. در بین عوامل اصلاح نفس، یک عامل اصلی است و بقیه جنبی است. عامل تعلیم و تربیت، محیط و خانواده، این سه عامل جنبی است. دو طائفه تحت تأثیر عوامل محیط قرار نمیگیرند یکی نوابغ و دیگری کسانی که از نعمت عقل محروم هستند. کسانی که درک و فکری داشته باشند، محیط فاسد ممکن است اثر گذار باشد. محل تعلیم و خانواده هم تأثیر گذار است.
عامل چهارم که عامل اصلی است خود آدم است. تا خود آدم خودش را اصلاح نکند، عوامل دیگر او را اصلاح نمیتواند. پس انسان گناهانش را خودش شناسایی کند و تشخیص دهد. بعد از تشخیص در جهت اصلاح آن حرکت کند. عملیات اصلاح توبه است که متشکل از دو عنصر نظری و عملی است و آن هم با جدیت تمام و از عمق قلب و صمیم دل. بعد از شناسایی گناه یک ندامت برایش حاصل شود و یک تعهدی با خدا برقرار کند و بگوید «الهی عبید و کرمک» و از پنجره کرم خداوند وارد شود. در ماه رجب بعد از نماز صبح و عصر هفتاد بار استغفار نماید.
یکی از موارد خطرناک صدمه زن به فرد دیگر است. بردن آبروی دیگران کار درستی نیست. اگر پشت سر کسی حیثیتش را ببری، ولایت بین خود و خدا را قطع میکنی. در اصول کافی روایتی به این مضمون است که فردی که برای کسر سمعه (شکستن شخصیت و حیثیت طرف مقابل) کلمهی بگوید، ولایت بین او خدا قطع میشود و به سوی ولایت شیطان میرود.
بیمهی آبرو این است که آبروی کسی را نبرید تا آبروی شما برده نشود. در اوائل در باره امام خمینی (ره) حرفهای زیادی زده میشد ولی آبرویش بیمه بود و او برای شیعه و اهل علم عزت بود.
در حین بحث و جلسه اگر به حیثیت طرف مقابل بر میخورد، نباید حیثیت او را ضایع کنید. مقدس اردبیلی با کسی بحث میکرد و طرف مقابل بحث را داغ کرد، مقدس اردبیلی بعد از پایان جلسه و در خلوت جواب او را داد. طرف مقابل پرسید چر در جلسه این جواب را ندادی. گفت پای حیثیت شما در بین بود. عرض مؤمن همانند خون اوست. بنابراین عامل اصلی اصلاح نفس، خود انسان است و سایر عوامل مثل عامل تعلیم و تربیت، عامل محیت و عامل خانواده، عوامل جنبی اند. عامل اصلی این است که خود انسان تصمیم بگیرد تا خودش را اصلاح نماید و تا خود او تصمیم نگیرد و نخواهد خودش را اصلاح کند، عوامل دیگر اثرگذار نیست.