1402/03/17
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: نکات اخلاقی و تربیتی از دیدگاه امام رضا (ع)/اوصاف مؤمن در کلام امام رضا (ع) /صدق، صلاح و اجتهاد
بحث تربیتی و اخلاقی با استفاده از بیان مولانا امام رضا (ع):
گفته شد که معرفت مقوم و بنیاد تحقق انسانیت انسان است و تربیت هم مکمل آن در حد جنس و فصل واقعی انسان است. تربیت باید از مصدر اصلی مورد استفاده قرار گیرد؛ یعنی از مصدر قرآن و عترت. روایتی را از امام رضا (ع) یادآور شدم که حضرت وصف مؤمن و یک فردی که انسان است و از معرفت دینی، اعتقادی و ولایی برخوردار است را بیان میکند. انسان باید اوصافی داشته باشد که بشود پیرو اهل بیت. امام رضا (ع) هیجده وصف برای یک مؤمن ذکر فرموده که هر کدام یک فراز تربیتی است و یک نکتهی است که نقش اخلاق را برای انسان دارد. مورد اول عبارت بود از ورع، دیگری عفت بود که شرح داده شد. مورد سوم صدق است و مورد چهار صلاح و مورد پنجم اجتهاد است. در مکاشفهی آمده است جایی نور ساطع میشود که روایت اهل بیت گفته و نوشته شود.
منظور از صدق چیست؟ صدق یعنی راستی، صداقت و راستگویی. در صورتی که فرهنگ و ادب انسان صدق باشد؛ یعنی روح آدم با صداقت درآمیخته باشد، دروغ از ذهن و زبان انسان بیرون رود و بر زبان آدم کذب جاری نشود و اگر جاری شود، آن زبان آلوده است و پاک نیست. یکی از موانع عدم استجابت دعا این است که بر زبان دعا کننده کذب جاری است و زبان او آلوده است و دعا صعود نمیکند؛ زیرا قرآن میفرماید: ﴿يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ﴾.[1] کلمه طیب این است که کذب، غیبت و ... در آن زبان نباشد. از لحاظ تربیتی صدق به طور مستقیم اثر گذار است بر صدق قلبی. امیر المؤمنین (ع) میفرماید: «لَا يَسْتَقِيمُ إِيمَانُ عَبْدٍ حَتَّى يَسْتَقِيمَ قَلْبُهُ وَ لَا يَسْتَقِيمُ قَلْبُهُ حَتَّى يَسْتَقِيمَ لِسَانُه»[2] . استقامت قلب ارتباط تنگاتنک با استقامت زبان دارد. امام رضا (ع) فرموده که صدق یکی از علائم مؤمن است و زبانش عادت به گفتن کذب ندارد. صدق لسان گاهی طوری تلقی میشود که ما اگر یک کذب بسیار برجسته را بر زبان جاری نکنیم، پس کذب نگفته ایم، اگر یک دروغ های مصلحتی و کوچک گفته باشیم اشکال ندارد. در اظهارات و تشریفات و شوخی و مزاح اگر آدم زبانش به کذب جاری شود، صدق لسان از بین رفته است.
پیامبر (ص) به امیر المؤمنین (ع) توصیه فرمودند: در صورت جد و شوخی دروغ نگو. این تربیت است. در تعارفات مثلا گفته میشود حال بابا خوبه میگوید سلام رساند این کذب است. یا دل شخص نمیخواهد به دعوت کسی ولی میگوید بفرمایید. دل که با زبان یکی نباشد کذب است. رعایت مسائل ریز و کوچک اثر گذار است.
صدق لسان، طهارت لسان و از علامت پیروان اهل بیت (ع) طبق تصریح امام رضا (ع) است.
فراز بعدی صلاح است که از لحاظ ادبی اسم مصدر است و حاصل معنای مصدر است. اهل صلاح یعنی چه؟ «مَنْ لَمْ يُصْلِحْ نَفْسَهُ لَمْ يُصْلِحْ غَيْرَهُ»[3] . اول باید از خود شروع کنیم. ما باید نسبت به خود مان اگر صلاح را در نظر بگیریم، به این صورت باید باشد که بین خود و خدا اولا خیانت و خلاف نکنیم و فسادی از ما سر نزند. در پیشگاه خدا خلافی از ما سر نزند و عمل ما به بگونهی باشد که حالت فساد نداشته باشد. نفس خود را اصلاح کنیم و برای مردم ذهن ما خیر اندیش باشد و برای خود خیر و صلاح پیش بینی کنیم و برای هیچ کسی نظر بدی نداشته باشیم.
آیت الله العظمی خویی میفرمودند که نسبت به هیچ کسی نظر منفی نداشتند. صلاح نسبت به خود آدم این گونه باشد که ذهن یک ذره ترک نداشته باشد و نسبت به کسی بدبینی نداشته باشد. ثانیا نسبت به عمل و رفتاری که با مردم داریم، اگر کسی مشورت کند و باید خیر و صلاح را بگوید و اگر یک کار خلاف را به او نشان دهد خیانت بزرگ است. آنچه از دستش ساخته باشد و بتواند جلوی فساد را بگیرد باید بدی را حذف کند و خوبی را پایدار نماید.
اجتهاد: معنای خاص آن این است که کسی مجتهد شود. در بارهی اجتهاد که بالاترین قلهی پرواز حرکت تکاملی یک طلبه است، از اول قصد اجتهاد را داشته باشید. امام خمینی میفرمود: من به طرف مرجعیت نمیروم و اگر به طرفم آمد به عنوان نعمت ردش نمیکنم. اجتهاد به معنای مرجعیت نیست؛ بلکه به معنای رسیدن به آخرین قلهی علمی و فقهی است. ممکن است گفته شود که کار سخت و مشکلی است. جواب این است که قابل وصول است چون این راه، راهی است که مدیریت بالا کمک میکند. مجتهد یعنی این که احکام شرعیه را بر اساس ادله به دست آورد و مرجعیت مرحله بعدی است که مردم از او تقلید کند.
معنای لغوی اجتهاد تحمل مشقت است در جهت هدف و رسیدن به مقصود درست، عقلائی و شرعی. شما یک کار درستی را از تربیت شروع کنید مثل این که بگویید من خیلی دلم میخواهد همیشه نماز شب بخوانم ولی نمیشود، تلاش کنید، مقاومت کنید ﴿إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ﴾[4] عقب نشینی نکنید آن وقت کار به جایی میرسد که اگر نماز شب ترک شود میگویی خدا یا مرگ مرا برسان. مرحوم علامه طباطبائی روزهای اولی که در نجف پیش علی آقا قاضی مشرف شد به او یک جمله گفت و آن این بود که از سلوک بدون نماز شب خبری نیست. نماز شب دو تا اثر مادی برای انسان دارد: یکی سلامت و طولانی شدن عمر و دیگری وسعت رزق.
نسبت به عمل یک طلبه وظیفه اش درس است. انسانی که طلبه شده است باید کار اول خود را درس قرار دهد. درس را طوری بخواند که بتواند همان درس را تدریس کند. هر چیزی که مطابق شرع باشد و مطابق عقل باشد و در آن فساد و افساد نباشد اقدام کنید هر چند مشکل باشد آسان میشود. امیر المؤمنین (ع) میفرماید: «اخلاقإِذَا خِفْتَ صُعُوبَةَ أَمْرٍ فَاصْعُبْ لَهُ يَذُلَّ لَك».[5] اگر از سختی امری ترسیدی مقاومت و سر سختی کن تا برایت سر فرود آورد.
امام رضا (ع) امام رئوف است و رأفتش تأثیر گذار است. حکایتی از یک مسیحی بگویم. پزشک فوق تخصص آلمانی در آلمان ازدواج میکند، خانمش مریض میشود و گرفتار سرطان بدخیم میشود و بعد از جواب دادن دکترا سراغ امام رضا (ع) میآید. کنار ضریح میآید و دخیل میبندد و دیوانه وار داد و فریاد میزند. بعد بر میگردد پیش خانمش، خانم میگوید شما دیر آمدی و طبیب آمد و مقداری آب به من داد و شفا پیدا کردم و فرمود که به همسرت بگو دیگه مرا به پهلوی مادرس زهرا قسم ندهد.