1401/11/12
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: توصیههای اخلاقی/نکات اخلاقی در کلام امام جواد (ع) /سه نکته اخلاقی
قال الامام الجواد (ع): «لمؤمن يحتاج إلى توفيق من الله وواعظ من نفسه وقبول ممن ينصحه».[1]
سال روز ولادت امام جواد (ع) را تبریک و تهنیت عرض میکنم و همچنین مناسبت سالروز ورود امام خمینی که باعث عزت برای پیروان اهلبیت؛ بخصوص اهل علم شدند و به مناسبت دههی مبارکهی فجر، عرض تبریک و تهنیت دارم.
مهم ترین علم، مفید و مؤثر ترین علم برای انسان و مظلوم ترین علم در دنیای امروز، علم اخلاق است. اخلاقی که برای انسان عزت و آرامش و رشد میدهد، زندگی شخصی انسان را تنظیم میکند و زندگی اجتماعی انسان را جهت میدهد، به آیندهی انسان امید واری میدهد، این علم با این همه آثار، در دنیای امروز بسیار مهجور و خیلی در وضعیت غربت قرار دارد.
حضرت پیامبر (ص) هدف رسالتش را تعلیم مکارم اخلاق اعلام میکند؛ چون مکارم اخلاق؛ یعنی انسانیت و تحقق آن یک آرامش سراسری و عدل و قسط است. حدیث « يملا الارض قسطا وعدلا، كما ملئت جورا وظلما»[2] یعنی در عصر ظهور اخلاق سراسری و فراگیر میشود. اگر اخلاق سراسری شود، در کل دنیا یک مورد درگیری و در کل جوامع، یک مورد ناامنی نخواهد بود. این امور از زاویهی عدم وجود اخلاق میآید و اخلاق انسانی اگر حاکم شود، جامعه پر از مهر و محبت و صفا و صداقت میشود که نه اختلالی است و نه اشکالی و نه خطر و نه نقص و درگیری.
پس از این مقدمه روایتی را که امام جواد (ع) خواندم مروری کنیم. امام فرمود مردم احتیاج به توفیق دارند یعنی از نیازمندی یک انسان توفیق است. هستند کسانی که استعداد و وقت دارند، ولی توفیق ندارند. توفیق هم اختیاری نیست؛ بلکه موهبتی است و زمینه و ریشه و مقدمه دارد، ولی خودش موهبتی است که از طریق کسب نمیشود آن را به دست آورد. چرا بعضیها توفیق دارند و چرا بعضیها ندارند. ﴿لَا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَهُمْ يُسْأَلُونَ﴾.[3] خداوند که توفیق میدهد از طریق کرم میدهد و کرم قابلیت نمیطلبد. بخشش از سر بزرگواری است. کسی که از طریق کرم چیزی را عنایت کند جای سؤال ندارد. «لا یسأل عما یفعل و هم یسئلون» کسانی که برایش نعمت و توفیق داده شده مورد سؤال است نه خود خداوند.
توفیق من الله انسان یک توفیق الهی میطلبد. استاد علامه طباطبائی، علامه شیخ صدرای باکویی در نجف دعایی را برای ما آموزش داد و آن این بود «اللهم وفقنی لما تحب و ترضی» این هم دعای توفیق است و هم توفیق عبودیت است. در دعای امام عصر ع آمده است: «اللهم ارزقنا توفیق الطاعة»[4] ما که طالب توفیق باشیم، مسیر عنایت خدا را پیدا کرده ایم؛ مثل گدایی که دست به دامن آقایی شده است، دست خالی بر نمیگردد. کریم کسی را از در خانه اش بدون برآوردن حاجت او بر نمیگرداند. زاویهی کرم را پیدا کنید، الهی عاملنی بفضلک و کرمک یا کریم. از این زاویهی کرم از خدا توفیق بخواهید.
در بارهی کرم و اهل کرم و این که خدا اکرم الاکرمین است و اولیاء خدا و ائمه (ع) اهل کرم اند و امام جواد (ع) اهل کرم است. مؤمن کیس است و از کرم استفاده میکند. بعد از پیدا کردن زاویهی کرم، سراغ متطلبات و خواستهها برویم و از خدا بخواهیم که اولا توفیق عنایت فرماید و امید وار باشیم که کریم این تقاضا را جواب مثبت میدهد و برای ما توفیق عنایت میفرماید. بدون توفیق نمیشود. افرادی بوده که خیلی با استعداد بوده؛ ولی توفیق از آنان سلب شده است. سلب توفیق از طریق ناسپاسی و کفران نعمت است. کفران نعمت سلب توفیق میکند. از خدا توفیق را بخواهیم که برای ما عنایت فرماید آن هم قطعا از طریق کرم نامتناهی اش عنایت میفرماید. رد کردن سائل بدون دادن حاجت با عنوان کریم مطابقت ندارد.
کریم در به روی بی نوا نمیبندد گشای در به روی بی نوای در بدرم
جوانی خیلی اصرار کرد که حضرت موسی از خداوند بخواهد تا حاجت او را برآورده سازد؛ لذا حضرت موسی دعا کرد و حاجت او برآورده شد. این جوان گفت اگر خداوند حاجتم را نمیداد، دست راستم را قطع میکردم و آن را به دست چپم میگرفتم و به مردم نشان میدادم و میگفتم، مردم ببینید دستی که به در کریم دراز شد و خالی برگشت، قطعش کردم. با این وضعیت در کرم را بگیر.
نکتهی اول توفیق بود. نکتهی دوم و واعظ من نفسه است. عامل اصلی برای اصلاح نفس خود آدم است و تا او خودش برای اصلاح خود اقدام نکند عوامل دیگر تأثیر اصلی را ندارد. در باره اصلاح نفس باید در ماه رجب اعمالش را چک کند و ببیند که اعمالش در شبانه روز درست است یا نه؟ استعدادش را در چه راهی صرف میکند؟ آن وقت به سمت هدایت به لطف و توفیق الهی سوق داده میشود. یک انسان اولا هر روز قبل از مراقبت، آن نعمتهایی که خدا برایش داده، مرور کند. ایمان، ولایت، عنوان طلبگی، امنیت و سلامت را شمارش کند و یک اثر وضعی و واقعی دارد و برای انسان آرامش روحی میآفریند. انسان اگر یکی از نعمتها را از دست دهد آن وقت متوجه میشود که این نعمتها چقدر مهم بوده است. اگر اعمال را چک کند و بفهمد که خیلی خوب نیست شروع کند به خوب کردن اعمال. اعمال خوب و کارهای مفید و اثر بخش، در روح انسان یک جاذبه دارد و بعد از مدتی در عمق روح انسان جا میگیرد که اگر یک موقع مثلا نماز را اول وقت نخواند، یک اضطراب و ناراحتی برایش به وجود میآید. ما در بارهی موعظهی نفس، اعمال خود را چک کنیم و به سمت و سوی اعمال صالح حرکت کنیم. به سمت علم که با جدیت رفتید، علم خودش از آدم تحویل میگیرد. گفته میشود از علم احترام کنید، تا علم از شما احترام کند. عبودیت و عمل صالح نیز چنین است که به سمت آن بروید، آن هم به سمت شما میآید، گاهی یک توفیقات قهری از مدیریت بالا نصیب انسان میشود. اگر انسان برای عبودیت احترام کند، او هم برای او احترام میکند، تا بدانجا که از عمل صالح لذت میبرد. آن مؤمنی که در سحر ها العفو میگوید درک شدنی است و وصف شدنی نیست. مؤمن گناه را ببیند ناراحت میشود. سید مهدی بحر العلوم اول، استاد صاحب جواهر، در سن یازده سالگی در اطاقی بود وقتی از آنجا بیرون آمد ناراحت بود و اشک میریخت، سؤال شد که چرا گریه میکنید، گفت در اطاق که نشسته بودم، جمعی از مؤمنین غیبت میکردند.
فراز سوم این حدیث قبول نصیحت است. انسان از ابتدا بداند که یک موجود محدودی است و مشکلات و اشتباهاتی دارد.
ای که دست میرسد کاری بکن پیش از وقتی که ناید هیچ کار
در بارهی قبول نصحیت باید گفت که انسان نیاز به نصیحت دارد. هر کسی را که ببینید اهل نصیحت است از او به اشتیاق قبول کنید. در نظام تربیتی و اخلاقی جزء فرهنگها این بوده که یک جوان میرفت پیش اهل معرفت و تربیت و کمال و از او میخواست که نصیحتی کن. نصایح را یادداشت میکرد و عمل میکرد.
نصحیت گوش کن جانا که از جان دوست تر دارد جوانان سعادت مند پند پیر دانا را
امام جواد (ع) میفرماید: انسان نیاز به نصیحت دارد، کسی که میخواهد انسان شود و به آرامش برسد، باید نصحیت را گوش کند و به دنبال یک نصیحت؛ مثل یک گم گشته برود، تا از خطراتی که در مسیر است، مصون بماند.
یک نصیحت این است که طبق فرمایش امام جواد (ع) «واعلم أنك لن تخلو من عين الله فانظر كيف تكون».[5]
نصحیت دوم این است که امام خمینی (ره) فرمود عالم محضر خداست، در محضر خدا گناه نکن.
نصیحت دیگر این است که ما در این زندگی در محضر خدا هستیم و او عالم به تمام اشیاء است و در محضر او گناه نکنیم و کار خود را بین خود و خدا تنظیم کنیم، هر کاری که بین او و خدا درست باشد، دیگر دغدغه ندارد و تمام زندگی اش رو به راه میشود.