بحث در آیهی :
وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّسَاءِ أَوْ أَكْنَنْتُمْ فِي أَنْفُسِكُمْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَلَكِنْ لَا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلًا مَعْرُوفًا وَلَا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكَاحِ حَتَّى يَبْلُغَ الْكِتَابُ أَجَلَهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي أَنْفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ ( البقرة : 235 )
نکاتی در ارتباط با این آیه وجود دارد که در هفتهی گذشته درباره شان صحبتی نکردیم .
در آیهی قبل که در ارتباط با عدهی وفات است خداوند متعال چنین میفرمایند:
وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ( البقرة : 234 )
ترجمه :
مردانی که از دنیا میروند و همسرانی را باقی میگذارند آن همسرانشان باید 4ماه و 10 روز عده نگه دارند ،وقتی که به مدت خودشان رسیدند(عده شان تمام شد) اشکالی ندارد و میتوانند در ارتباط با تزویج جدید تصمیم بگیرند ، آیهی مورد بحث ما بعد از این آیه مطرح میشود :
گفته شده است که سیاق این آیات و جمله ای که بعد از این آیه آمده است:
وَلَا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكَاحِ حَتَّى يَبْلُغَ الْكِتَابُ أَجَلَهُ :
دلالت میکند که بحث این آیه در ارتباط با تزویج و خواستگاری زنی است که در عدهی وفات از شوهرش است و آیهی قبل در ارتباط با عدهی وفات بود یا مطلق عده، بالاخره زمانی که زن حق ندارد تزویج کند و لو طلاق داده شده باشد ،باید مدتی را انتظار بکشد.
البته آیهی قبل در ارتباط با وفات و عدهی آن است اما گفته شده که صِرف اینکه آیهی قبل(234بقره) در ارتباط با عدهی وفات است اما اطلاق دارد و میتوان به آن تمسک گزید ،اطلاق آیه چنین است که در زمان عده ازدواج جایز نیست اما خواستگاری از این چنین زنی جایز است یا خیر ؟جای بحث دارد .
گفیم که در آیه آمده است که:
وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّسَاءِ :
در تعریض و تلویج اشکال ندارد و تفاوت تلویج ،تعریض، تصریح ،کنایه را در جلسهی گذشته توضیح دادیم .
اگر مرد تعریض را بصورت محترمانه تفهیم کند که بعد از عدهی شما من حاضرم با شما ازدوج کنم اشکالی ندارد ، نمونههایی از تعریضها را بیان کردیم که مثلا : من قدر زن را میدانم و .....تا زن به او رغبت کند.
أَوْ أَكْنَنْتُمْ فِي أَنْفُسِكُمْ :
یا چیزهایی که در نفس خود بصورت مکنون دارید چیزهایی از امور قلبی که در نفس خود دارید است که ازدواج در عده در آنها نیست .این نحو اکنان در نفس اشکال ندارد و در مرحلهی ابراز اگر بصورت تعریض باشد اشکال ندارد .
عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ:
خداوند میدانید که شما یاد آنها را خواهید کرد ،خدا از ضمیرشما آگاکه است ،اما در عین حال مسئولیتی نیست چون طبیعی و فطری و غریزی است و در قلب شما مکنونا تس ،و لکن
وَلَكِنْ لَا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا :
اما در عین حال سِرّاً مواعده نکنید مقصود از مواعده قراری به آنها ندهید صحبت در این جمله بود که این آیه به چه معنی است ؟وچرا از آن نهی شده است ؟
در کلمات مفسرین وجوهی در این زمینه گفته شده است که در جلسهی قبل بدلیل کمبود وقت فرصت نکردیم بحثی بمیان آوریم .
در مجمع و کتب عامه و خاصه مطالبی پیرامون این فراز از آیه ذکر کردند :
وجه اول:
لَا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا: یعنی لَا تُوَاعِدُوهُنَّ فی السر ،مواعده ای که بصروت سر باشد با آنها نکنید. قراری سری نبندید .لانها اجنبیهٌ فی المواعده فی السر تغدو(تمیل)الی ما لا یحل .اگر قرار است بصورت تعریض بگویید آن تعریض را آشکارا نزد خانواده و افرادی که پیش او هستند بگویید ،نه این که با او خلوت کنید چون اجنبی است و خلوت با او صحیح نیست .
وجه دوم :
لَا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا : معناه الزنا ، ، سِرًّا مفعوله به میشود یعنی به آنها وعدهی کار فحشا ندهید ،ارتباط نامشروع نداشته باشید .
وجه سوم :
یک احتمال این است که لَا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرّاً یعنی از این زنان تعهد نگیرید که با دیگری تزویج نکنند ،بعبارت دیگر ای مردان به زن نگویید که فقط با من ازدواج کن نه با دیگری .
وجه چهارم:
لَا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا ،سر عبارتست از جماع ،و در این خصوص شواهدی از عرب ذکر شده است مانند : قول اعشی و امرءوالقیس (که در جلسهی قبل هم اشاره کردیم) سر کنایه از مباشرت با زن به نحو خاص است ،که معنی آیه چنین میشود :
به آنها چنین وعده ای ندهید. منظور این است که افرادی که لاابالی و بی بند و بار هستند ،زنی که در ایام عده است مسائل جنسی را با او مطرح نکنند و صریحا بگویند که با هم ازدواج کنیم و این مسائل جنسی را که با هم چنین و چنان کنیم این مسائل با احتشام و حرمت و ... مطرح کنند نه صریح و به این نحوه که مشکل دارد . اگر زنی در عده رغبت به تزویج دارد به این نحو نباید مطرح شود .
وجه پنجم :
یک قول این است که مراد از لَا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا یعنی اصرار عقده النکاح فی السر :یعنی در پنهانی با آنها عقد نکاح را منعقد نکنید ( با آنها ازدواج کنید) مواعده کانَّ قرار داد میباشد .
من روایاتی را خواندم چند روایت در این زمینه وجود دارد که به مختصری از آنها اشاره میکنیم :
[1]
سوال :
مقصود از خطوه در ایام عده چیست ؟
لا یعید التعریض لها من الزوح و لا یجد التصریح له فی العده و صورت التعریض یقول رُبَّ راغبٍ فیکِ او حریضٌ علیک ،ان الله لساعق الیک خیرا و ما اشبهه من الاقوال ،و التصریح ان یخاطبها بما لا یحتمل غیر النکاح ،با ن یقول ،اذا انقضت عدتک تَزَوَّجتُکِ و نحو ذلک .
صاحب جواهر بعد میفرماید که تفاسیری که مرحوم شرایع داده است معلوم نیست که از آیه، این مطالب برداشت شود ،اینها نیاز به اجماع وسیره و ... دارد و به این مناسبت این روایات ذکر شده است :
روایت اول :
در روایتی که سندش صحیح یا حسن است زیرا علی بن ابراهیم هاشم عن ابیه در سندش مذکور است و بین علما اختلاف است که ایشان را حسن میدانند یا صحیح ،ذکر شده عن ابی عبد الله(علیه السلام) سالت عن قول الله عزوجل لَا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا قال: هو الرجل یقول للمراءه قبل ان ینقضی عدتها : اواعدک بیت آل فلان لیعرض لها بالخطوه .
یعنی شخصی به زنی قبل از انقضای عده اش بگوید که: با تو قرارداد میبندم که در فلان منزل در بیت آل فلان بیا .این کار مصداق لَا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا دانسته شده است ، چون زن در عدهی شوهرش است لذا این نحو صحبت کردن با او ممنوع است ،؛یعنی بقولی که التعریض بالخطبه باشد نه تصریح کامل .
إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلًا مَعْرُوفًا:
الا استثنا منقطع است خواستگاری بصورت تعریض اشکال ندارد که لا جناح علیکم فیما عرضتم اشکال ندارد اما بصورت رسمیکه بیا فلان خانه که آنجا صحبت را با شما انجام دهیم این نحو درست نیست ،اینجا ذکر نشده که متعلق مواعده چیست؟ در این روایت ذکر نشده است که چه مواعده ای جایز نیست ؟ آیا اطلاق دارد و شامل همهی مسائل میشود یا خیر ؟
روایت دوم :
سالت اباعبدلله (علیه السلام)عن قول الله عزوجل و لَا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا فقال (علیه السلام)السر ان یقول الرجل موعدکِ بیت آل فلان ثم یطلب الیها کان لا تسبقه بنفسها اذا انقضت عدتها.
میگوید که بیا در خانهی فلانی صحبت کنیم بعد به او میگوید که اگر عده ات تمام شد من هستم و با شخص دیگری ازدواج نکن.
بعد در خانهی فلانی میخواهد که وقتی که عده اش متمام شد به کس دیگری رو نیاندازد و با شخص دیگری ازدواج نکند ، خداوند صریحا میفرماید : که اگر موعد فلانجا باشد مقدمات ازدواج را فراهم کنیم با شخص دیگری هم ازدواج نکن اینجا تصریح به ازدواج است نه کنایه و تعریض .
با توجه به روایت این نحو وعده گذاری ممنوع است .
روایت سوم :
که روایت اول سندش معتبر است اما این روایت چون از علی بن ابی حمزه است سندش مورد اشکال است .که او از خائنین بوده و لذا بین علما مود اختلاف بوده است این روایت این بوده است که :
سالت ابالحسن (علیه اسلام) عن قول الله عزوجل قال :یقول الرجل اواعدک بیت آل فلان یعرض لها بالرفث ،و یرفث .
مقصود از رفث زنا است .و یرفث را در نسخهی کافی ذکر کرده اند اما در تهذیب :و یوقتُ ذکر شده است که بهتر بنظر میرسد ،خلاصه روایت این است که مقصود از سرّ این است که یواعد ک بیت آل فلان ،که فلانجا و بحث جماع را مطرح میکند و وقتش را تعیین میکنند ،اما اینکه زنا یا چیز دیگری باشد معلوم نیست .
این روایت یک نکته اضافه دارد که سرا را به جماع معنی کرده اند و شواهدی در این زمینهوجود دارد که سر در لغت عرب کنایه از جماع بوده است و لا تواعدوهن سرا یعنی ماعدهی اینچنینی که منافات با احتشام و حشمت و... نداشته باشد اشکال ندارد اما سایر تعریضها که مسائل جنسی در آن باشد و یا به زنا اشاره شود اشکال دارد .
تصریح به نکاح و زنا بحسب روایت ممنوع است .
إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلًا مَعْرُوفًا :
گفته اندکه این استثناء منقطلع است یعنی همان تعریض که محترمانه بصورت تلویحا خواستگاری کند که زن بفهمد که شما راغب به او هستید ،تواعد به سرّ جایز نیست .
اما قول معروف اشکال ندارد ،یعنی اقوال و گفتاری که نشانهی این است که شما راغب به ازدواج هستید اما باید مدّ نظر قرار دهید که این صحبتها باید با حفظ حرمت و ... باشد .
الا ان تقول قولا معروفا ،باشد اشکال ندارد که در خود آیه و روایت است یعنی با ن تقول قولا معروفا التعریض با لخطوه ،که در صدر آیه بوده است که الا منتقطع میشود .
وَلَا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكَاحِ حَتَّى يَبْلُغَ الْكِتَابُ أَجَلَهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي أَنْفُسِكُمْ
عقد نکاح را منقعد نکنید که عزم بمعنی محکم کاری است که ارتباط نکاح را تثبیت نکنید(در زمان عدهی زن) که کتاب و مفروض عده نزد خدامعلوم است .
فَاحْذَرُوهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ.
[1]
وسائل باب 37 از ابواب ما یحرم بالمساحره ج 20 با ب 37
[2]
روایت ج30 جواهر کتاب النکاح ص 121