1403/10/08
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: الأصول العملية/أصالة الاحتياط /اقل و اکثر در اجزای تحلیلیه
مرحله دوم: اقل و اکثر در اجزاء و شرائط تحلیلیه
آیا آنچه که در دوران امر بین اقل و اکثر اجزاء خارجی گفته شد، در اجزاء تحلیلیه هم گفته می شود یا نه؟ و در آنجا هم برائت جاری خواهد شد یا نه؟ مراد از مرکّبات تحلیلیه و اجزاء ذهنیه، کل مواردی است که واجب و مرکّب با جزء مشکوک و عدم آن به حسب وجود خارجی فرقی ندارد، یعنی من حیث الکمیة آن مشکوک باشد یا نباشد در خارج فرقی ندارد و لذا اطلاق مرکّب برآن به اعتبار کیفیت است.
مرکبات تحلیلیه در کلمات اصولیون به سه قسم تقسیم شده اند:
1. دوران امر بین کون الواجب هو المطلق او المشروط.
2. دوران امر بین کون الواجب هو المطلق أو المقیّد.
3. دوران امر بین کون الواجب هو الجنس أو الجنس فی ضمن فصل خاص.
که از این قسم سوم به دوران امر بین خاص و عام و همچنین دوران بین تعیین و تخییر تعبیر می شود. طبعا به دنبال این تقسیم برای هر یک مثالی زده می شود:
مثلا از قبیل اول است اگر شک شود که نماز مشروط به ستر عورت یا طهارت می باشد یا خیر، یعنی نمی دانیم نماز واجب، مطلق نماز است یا نماز مشروط به ستر عورت و یا طهارت است.
از قبیل قسم دوم است مثلا جایی که نمی دانیم ما هو الواجب عتق ذات الرقبه است یا ما هو الواجب عتق رقبه مومنه است. دوران امر بین اطلاق واجب و تقیید آن می باشد.
از قبیل قسم سوم است مثلا جایی که نمی دانیم اطعام مطلق حیوان واجب است یا اطعام حیوانی که انسان است واجب است یا بگویید دوران بین عام است که مطلق حیوان باشد یا بین خاص است که انسان باشد، یا اینطور توضیح دهید دوران امر بین این است که فرد معیّن که اطعام انسان باشد واجب است یا مخیّر است بین اینکه اطعام انسان یا اطعام گاو را انجام دهد یعنی دوران بین تعیین و تخییر است. لذا از همین قبیل است دوران در خصال کفارات بین خصوص عتق یا بین عتق و صوم و اطعام که دوران امر بین تخییر و تعیین است یا بگوئید دوران امر بین جنس و فصل است. از این قبیل است دوران امر بین تیمم با تراب خالص یا با مطلق وجه الارض که مطلق وجه الارض جنس است و تراب جنس در ضمن فصل خاص است یا بگوئید دوران امر بین تعیین است که تیمم بر خاک باشد و یا تخییر است که بین تیمم بر خاک و سنگ و گچ مخیّر باشیم. همه این موارد از قبیل دوران امر بین اقل و اکثر در مرکبات تحلیلیه است.
برای تبیین بهتر موضوع بحث دو نکته اشاره می شود:
نکته اول: وجه تسمیه مرکبات تحلیلیه و تفاوت آن با مرکبات خارجیه روشن شد که در مرکبات خارجیه به حسب وجود خارجی کمیت فرق می کند ولی در مرکبات تحلیلیه به حسب وجود خارجی کمیت فرق نمی کند، اگر فرقی به چشم می خورد به حسب دستگاه عقل و تحلیل است به حسب ذهن و تحلیل عقلی است که شیءدو جزء پیدا می کند یکی جنس و دیگری فصل، در ذهن است که صلات یک جزء می شود و تقید صلات به طهارت جزء دیگر می شود. زید مومن با زید کافر در خارج به حسب وجود خارجی چه فرق دارند؟ به حسب اسکلت خارجی هیچ فرقی ندارند، پس اینکه می گوئیم رقبه مومنه ترکّب دارد این از کجا آمد؟ از دستگاه عقل و ذهن آمده است که بین ذات و تقید به ایمان تجزیه نموده است.
نکته دوم: فرق بین قسم اول صلات مع الطهاره و قسم دوم رقبه مومنه چه می باشد که صلات مع الطهاره را نامش را می گذارید مطلق و مشروط و رقبه مومنه را نامش می گذارید مطلق و مقید؟ چه فرق دارد هر دو شک در تقید است؟
در جواب می توان گفت که بله گرچه در هر دو عنوان، شک در تقیّد است و لکن این دو تقیّد به اعتبار منشأ انتزاع قید، با یکدیگر فرق دارند و آن فرق این است آن خصوصیت مشکوکه در قسم اول که تقیّد به طهارت باشد، انتزاع می شود از امری که آن امر به حسب وجود خارجی با مطلق تغایر دارد.مثلا در تقید صلات به طهارت، طهارت انتزاع از غسلتان و مسحتان می شود که این غسلتان و مسحتان به حسب وجود خارجی، مغایر با صلات است،صلات چیزی است و غسل و مسح چیزی دیگری هستند.
ولی در قسم دوم، تقید و خصوصیت مشکوکه انتزاع می شود از شیءای که آن شیء تغایر وجودی با واجب ندارد بلکه انتزاع از چیزی می شود که آن امر از اوصاف واجب است، انتزاع می شود از چیزی که با واجب اتحاد دارد، پس در خارج دو وجود نمی باشد. کل مواردی که از این قبیل باشد نامش دوران امر بین مطلق و مقید می شود.مثلا فرض کنید خصوصیت مشکوکه تقید رقبه به مومنه است، این خصوصیت انتزاع از ایمان رقبه می شود که ایمان رقبه به حسب وجود خارجی تغایر با رقبه ندارد، در خارج دو وجود نداریم یکی ایمان و یکی رقبه؟ بلکه ایمان رقبه از عوارض و صفات خود رقبه است. شما در باب قید و مقید وصف و موصوف دارید، عرض و معروض دارید و تعدد وجودی ندارید.
بررسی اقوال اصولیون در شک در اجزاء تحلیلیه:
در این سه قسم اجزاء تحلیلیه اقوال مختلفی بین اصولییون وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می شود:
نظریه اول: مشهور اصولیون همچون مرحوم شیخ انصاری، مرحوم آیت الله خویی،مرحوم امام خمینی و... .
قائل شده اند که در این سه قسم همانند شک در اجزای خارجیه برائت جاری می شود. مثلا با شک در صلات مشروط به وضو، نسبت به اکثر که شک در شرطیت طهارت باشد، برائت جاری می شود ولی در خود صلات برائت جاری نمی شود چون ترخیص در مخالف قطعیه می شود یا در شک بین وجوب عتق مطلق رقبه یا رقبه مومنه، نسبت به عتق رقبه مطلق مجرای برائت نیست چون ترخیص در مخالفت قطعیه است ولی نسبت به وجوب عتق رقبه مومنه که اکثر باشد اصل برائت بلا معارض جاری می شود. در قسم سوم هم که مثلا شک در تیمم به خصوص تراب بود نسبت به تیمّم به خصوص تراب برائت جاری می شود،در نتیجه حکم اجزاء تحیلیه باقسامها الثلاثة با اجزای خارجیه یکی می شود و برائت جاری خواهد شد.
نظریه دوم: مرحوم آخوند در کفایه فرموده برائت عقلیه در هیچ کدام از این اقسام جاری نمی شود و از جهت برائت نقلیه بین دو قسم اول و قسم آخر فرق است به اینکه برائت نقلیه در دو قسم اول جاری شده ولی در قسم اخیر جاری نمی شود.
نظریه سوم: مرحوم نائینی فرموده در قسم اول و دوم برائت جاری می شود ولی در قسم سوم مطلقا جاری نمی شود.