1403/03/07
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: خطبه پنجاه و دوم/فراز دوم /نعمتهای قیامت
متن خطبه:
ثواب الزُهّاد: فَوَاللَّهِ لَوْ حَنَنْتُمْ حَنِينَ الْوُلَّهِ الْعِجَالِ وَ دَعَوْتُمْ بِهَدِيلِ الْحَمَامِ وَ جَأَرْتُمْ جُؤَارَ مُتَبَتِّلِي الرُّهْبَانِ وَ خَرَجْتُمْ إِلَى اللَّهِ مِنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَوْلَادِ الْتِمَاسَ الْقُرْبَةِ إِلَيْهِ فِي ارْتِفَاعِ دَرَجَةٍ عِنْدَهُ أَوْ غُفْرَانِ سَيِّئَةٍ أَحْصَتْهَا كُتُبُهُ وَ حَفِظَتْهَا رُسُلُهُ لَكَانَ قَلِيلًا فِيمَا أَرْجُو لَكُمْ مِنْ ثَوَابِهِ وَ أَخَافُ عَلَيْكُمْ مِنْ عِقَابِهِ. نِعَمُ الله: وَ تَاللَّهِ لَوِ انْمَاثَتْ قُلُوبُكُمُ انْمِيَاثاً وَ سَالَتْ عُيُونُكُمْ مِنْ رَغْبَةٍ إِلَيْهِ أَوْ رَهْبَةٍ مِنْهُ دَماً ثُمَّ عُمِّرْتُمْ فِي الدُّنْيَا مَا الدُّنْيَا بَاقِيَةٌ، مَا جَزَتْ أَعْمَالُكُمْ عَنْكُمْ وَ لَوْ لَمْ تُبْقُوا شَيْئاً مِنْ جُهْدِكُمْ أَنْعُمَهُ عَلَيْكُمُ الْعِظَامَ وَ هُدَاهُ إِيَّاكُمْ لِلْإِيمَانِ.
ترجمه خطبه:
2. والايى نعمت هاى قيامت: به خدا سوگند اگر مانند شتران بچه مرده، ناله سر دهيد و چونان كبوتران نوحه سرايى كنيد و مانند راهبان زارى نماييد و براى نزديك شدن به حق و دسترسى به درجات معنوى و آمرزش گناهانى كه ثبت شده و مأموران حق آن را نگه مى دارند، دست از اموال و فرزندان بكشيد، سزاوار است زيرا: برابر پاداشى كه برايتان انتظار دارم و عذابى كه از آن بر شما مى ترسم، اندك است.
بخدا سوگند، اگر دل هاى شما از ترس آب شود و از چشم هايتان با شدّت شوق به خدا، يا ترس از او، خون جارى گردد و اگر تا پايان دنيا زنده باشيد و تا آنجا كه مى توانيد در اطاعت از فرمان حق بكوشيد، در برابر نعمت هاى بزرگ پروردگار، بخصوص نعمت ايمان، ناچيز است.
ترجمه لغوی برخی واژهها:
حَنَنْتُم: اظهار محبّت نمودید، ناله محبّت سر دادید
وُلّه: جمع والهة، مادری که در اثر از دست دادن فرزندش حیران شود
عِجال: شتری ماده ای که فرزندش گم شده
هَدِيلُ الحَمَام: صدای ناله كبوترى در اثر از دست دادن جفتش
جَاَرْتُم: صدا و فرياد و ناله كنيد
المُتَبَتِّل الرُهبان: راهب و عابدی که از دنیا بریده و مشغول عبادت شده
انْمَاثَت: آب شد
ما جَزَت: پاداش نمیباشد
جُهد: سعی و تلاش و کوشش
توضیح و تفسیر خطبه:
خطبهی پنجاه و دوم نهجالبلاغه بودیم. امیرالمؤمنین(ع) علیهالسّلام در این خطبه در فراز اوّل در رابطه با نهی از تعلّقات دنیوی صحبت کردند که دنیا عمرش کوتاه است، دنیا به ما پشت کرده، روز به روز دارد از عمر دنیا کوتاه میشود و ما روز به روز داریم به آخرت نزدیک میشویم.
در این فراز دوم امیرالمؤمنین(ع) میخواهند یک نتیجه بگیرند: حالا که چنین است که دنیا روز به روز دارد عمرش کوتاه میشود و ما روز به روز داریم از دنیا دور میشویم و به آخرت نزدیکتر میشویم پس باید به فکر بندگیکردن و به فکر اطاعت باشیم و حضرت یک روشی از بندگی، ترسیم میکنند که به نظر ما غیرممکن است ولی میفرمایند: اگر اینطور هم بندگی کنید باز هم در مقابل نعمات اخروی کاری نکردید و ناچیز است؛ حضرت سه تشبیه به کار میبرند:
تشبیه اول: حالا که دنیا عمرش کوتاه است حالا که ما برای دنیا آفریده نشدیم پس بیاییم اینطور بندگی کنیم؛ چطور؟ شتر وقتی بچّهاش را در بیابان گم میکند چگونه ناله میکند؟ بیایید مثل نالهی شتر مادر برای بچّهاش اینطور در پیشگاه خدا تضرّع و گریه کنید؛ حالا که داریم روز به روز به آخرت نزدیکتر میشویم مثل شتر بچّه از دست داده گریه کنیم.
تشبیه دوم: کبوتر وقتی جفتش را از دست میدهد جوجهاش را از دست میدهد، ناله میکند و تعبیر هَدیل عرب به کار میبرد میگویند کبوتر برای جفتش نوحهگری میکند؛ میگوید: مثل کبوتران ماده که برای جفتشان نوحه میکنند شما هم بیایید اینچنین در پیشگاه خدا تضرّع و زاری و گریه کنید.
تشبیه سوم: مثل راهبانی که تارک دنیا هستند، نشستند در عبادتگاهشان فقط صبح تا شب مشغول عبادت و بندگی و تضرّع و گریه هستند شما هم اینچنین باید برای آخرتتان تضرّع و زاری کنید. بعد میفرمایند: اگر همهی این کارها را انجام دهید، در مقابل آن چیزی که در آخرت است، ثواب هایی که آخرت دارد و در مقابل عقابی که خدای نکرده منتظر ماست؛ باز هم قلیل و کم است و به اصطلاح کاری نکردیم.
تعابیر زیبایی امیرالمؤمنین(ع) به کار بردند فَوَاللَّهِ لَوْ حَنَنْتُمْ، حَنَنْتُم به معنی نالهکردن ستون حنّانه،
بنواخت نور مصطفی آن اُستُن حنّانه را
کمتر ز چوبی نیستی حنّانه شو حنّانه شو
داستانش مفصّل است؛ در اوائل بعثت پیامبر به یک نخلی تکیه می دادند و سخنرانی می کردند، بعداً که جمعیّت مسلمانان زیاد شد یک منبر سه پلّهای برای پیامبر درست کردند و وقتی پیامبر برای اوّلین بار رفتند بالای منبر، تا شروع کردند به صحبتکردن، این نخل خشکیده شروع به نالهکرد، که صدای نالهاش را مردم هم شنیدند بعد پیامبر به آن گفتند: آرام باش بشارت میدهم که منبر من در بهشت تو باشی و از آن به بعد معروف شد به ستون حنّانه که امام صادق علیهالسّلام بعداً در روایتی فرمودند: اگر پیامبر این بشارت را به حنّانه نمیدادند این نخل خشکیده تا روز قیامت در فراق پیامبر ناله و گریه میکرد.
حالا امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: که اگر شما توجّه داشته باشید که روز به روز دارید به آخرت نزدیکتر میشوید به خدا قسم حَنَنْتُمْ ناله میکنید حَنِينَ الْوُلَّهِ الْعِجَالِ مثل نالهی شتر مادهای که بچّه از دست داده؛ وَ دَعَوْتُمْ بِهَدِيلِ الْحَمَامِ و صدا بلند میکردید به صدای نوحهگریِ کبوتر غمدیده که جفتش را و بچّهاش را از دست داده؛ وَ جَأَرْتُمْ جُؤَارَ مُتَبَتِّلِي الرُّهْبَانِ و گریه میکردید مانند گریهکردن (مُتَبَتِّلِي از بتول میآید به معنای قطعشده و بریده) وَ خَرَجْتُمْ إِلَى اللَّهِ بعد می رسیدیم به مرتبهای که تمام تعلّقات دنیویتان از بین برود. تعلّقات دنیوی انسان چیست؟ اموال و اولاد. الْتِمَاسَ الْقُرْبَةِ إِلَيْهِ برای ارتفاع درجه نزد خداوند متعال، برای غفران گناهان، باید حتّی از اموال و اولادمان در راه خدا بگذریم؛ این سختترین امتحان و ابتلایی است که در روایات داریم. گذشت از اموال راحتتر است ولی باید از اولاد هم در راه خدا بگذریم؛ چرا؟ برای اینکه برسیم به درجهی قرب الهی؛ برای اینکه گناهان آمرزیده شود، آن گناهانی که أَحْصَتْهَا كُتُبُهُ نامهها و فرشتگان کاتب گناهان ما را نوشتند وَ حَفِظَتْهَا رُسُلُهُ و آنها را حفظ کردند. اگر همهی این کارها را بکنیم یعنی ناله کنیم، گریه کنیم، اموال و اولادمان را در راه خدا بدهیم باز هم لَكَانَ قَلِيلاً باز هم کار کمی انجام داده ایم فِيمَا أَرْجُو لَكُمْ مِنْ ثَوَابِهِ در مقابل آنچه که امید داریم از ثوابهای الهی وَ أَخَافُ عَلَيْكُمْ مِنْ عِقَابِهِ و آن چیزی که خوف داریم از عقابهای الهی؛ یعنی باز هم اگر اینطور بندگی کنیم باز هم کم و قلیل است؛ خود امیرالمؤمنین(ع) دلیلش را در خطبهی 193، خطبهی هَمّام اشاره میکنند و میفرمایند: صَبَرُوا أَيَّاماً قَصِيرَةً دنیا عمرش کوتاه است پس صبر در مقابل بلاها و گناهان کنید. چرا؟ چون أَعْقَبَتْهُمْ رَاحَةً طَوِيلَةً چون صبر کردن در این دنیای کوتاه، پشت سرش آرامش و راحت طولانیمدّت دارد که آخرت است که دیگر فنایی ندارد.
بعد در ادامه حضرت میفرمایند: وَ تَاللَّهِ لَوِ انْمَاثَتْ قُلُوبُكُمُ انْمِيَاثاً اگر قلبهای شما ذوب شود؛ وَ سَالَتْ عُيُونُكُمْ مِنْ رَغْبَةٍ إِلَيْهِ و اشک از رغبت یا رهبت الهی یا ترس و خشیّت الهی بر صورت شما جاری شود ثُمَّ عُمِّرْتُمْ فِي الدُّنْيَا مَا الدُّنْيَا بَاقِيَةٌ و اگر تا آخر دنیا هم زنده باشید یعنی اگر تا موقعی که دنیا باقی است در راه اطاعت الهی، گریه کنم مَا جَزَتْ أَعْمَالُكُمْ عَنْكُمْ باز هم اعمال ما جزای نعمتهایی که خدا به ما داده، ناچیز است وَ لَوْ لَمْ تُبْقُوا شَيْئاً مِنْ جُهْدِكُمْ ولو اینکه من دیگر اصلاً طاقت ندارم، دیگر هرچه توان داشتم را در راه خدا بندگی کردم ولی با این حال أَنْعُمَهُ عَلَيْكُمُ الْعِظَامَ در مقابل نعمتهای بزرگ الهی باز هم شما کاری نکردید؛ بعد می فرمایند: اگر همهی عمرمان را بندگی کنیم در مقابل نعمتهای الهی کاری نکردیم هُدَاهُ إِيَّاكُمْ لِلْإِيمَانِ همین که خداوند ما را هدایت کرد به ایمان و بندگی خودش؛ همین شکر این نعمت را نمیتوانیم بجا بیاوریم؛ بالاترین نعمت چیست؟ الآن این همه علم و تکنولوژی پیشرفت کرده، قرن 21 هستیم، هنوز میلیاردها انسان روی کرهی زمین در مسألهی توحید و ایمان به خدا هنوز گیرند؛ هنوز دارند خورشید میپرستند، آفتاب میپرستند، گاو میپرستند، بت میپرستند؛ پس بالاترین نعمت، هدایت است که در سوره مبارکه حجرات آیه هفده خداوند اشاره میکند ﴿بَلِ ٱللَّهُ يَمُنُّ عَلَيكُم أَن هَدَاكُم لِلإِيمَانِ﴾[1] خدا منّت بر ما نهاده که ما را به ایمان به خودش هدایت کرده؛ لذا امام سجّاد علیهالسّلام در مناجات خمس عشر، مناجات شاکرین میفرمایند: من چگونه شکر تو را بجا بیاورم نَعْمَاؤُكَ كَثِيرَةٌ قَصُرَ فَهْمِي عَنْ إِدْرَاكِهَا فَضْلاً عَنِ اسْتِقْصَائِهَا بعد امام سجّاد(ع) میفرمایند: فَكَيْفَ لِي بِتَحْصِيلِ الشُّكْرِ من چگونه شکر نعمتهای تو را بجا بیاورم که شُكْرِي إِيَّاكَ يَفْتَقِرُ إِلَى شُكْرٍ[2] همین که بخواهم شکر تو را بجا بیاورم باید یک الحمد لله بگویم که خدایا توانستم شکر نعمتهای تو را بجا بیاورم.
إن شاء اللّه خداوند متعال به همهی ما توفیق عبادت، بندگی و توفیق حرکت در مسیر رضایت خودش و اهلبیتش را عنایت کند به برکت صلوات بر محمّد و آلمحمّد.