درس نهج البلاغه استاد سید محسن مرتضوی

1403/02/12

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: خطبه چهل و دوم/کل فراز /پرهیز از هواپرستی و آرزوهای طولانی

 

متن خطبه:

من كلام له(علیه السلام) و فيه يحذر من اتباع الهوى و طول الأمل في الدنيا: أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمُ [اثْنَتَانِ] اثْنَانِ: اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ، فَأَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَيَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَيُنْسِي الْآخِرَةَ. أَلَا وَ إِنَّ الدُّنْيَا قَدْ وَلَّتْ حَذَّاءَ فَلَمْ يَبْقَ مِنْهَا إِلَّا صُبَابَةٌ كَصُبَابَةِ الْإِنَاءِ اصْطَبَّهَا صَابُّهَا؛ أَلَا وَ إِنَّ الْآخِرَةَ قَدْ أَقْبَلَتْ وَ لِكُلٍّ مِنْهُمَا بَنُونَ، فَكُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الْآخِرَةِ وَ لَا تَكُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الدُّنْيَا، فَإِنَّ كُلَّ وَلَدٍ سَيُلْحَقُ [بِأُمِّهِ] بِأَبِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، وَ إِنَّ الْيَوْمَ عَمَلٌ وَ لَا حِسَابَ وَ غَداً حِسَابٌ وَ لَا عَمَلَ.

[قال الشريف أقول الحذاء السريعة و من الناس من يرويه جذاء [بالجيم و الذال أي انقطع درها و خيرها]].

ترجمه خطبه: (پس از پايان جنگ جمل در 12 رجب سال 36 هجرى امام وارد كوفه شد، مردم به استقبال آمدند. آن حضرت وارد مسجد جامع شد دو ركعت نماز خواند و سخنرانى طولانى ايراد كرد كه بخشى از آن اين خطبه است.)

پرهيز از آرزوهاى طولانى و هوا پرستى:

اى مردم همانا بر شما از دو چيز مى ترسم: هوا پرستى و آرزوهاى طولانى. امّا پيروى از خواهش نفس، انسان را از حق باز مى دارد و آرزوهاى طولانى، آخرت را از ياد مى برد. آگاه باشيد دنيا به سرعت پشت كرده و از آن جز باقى مانده اندكى از ظرف آبى كه آن را خالى كرده باشند، نمانده است. بهوش باشيد كه آخرت به سوى ما مى آيد و دنيا و آخرت، هر يك فرزندانى دارند. بكوشيد از فرزندان آخرت باشيد، نه دنيا، زيرا در روز قيامت، هر فرزندى به پدر و مادر خويش باز مى گردد. امروز هنگام عمل است نه حسابرسى و فردا روز حسابرسى است نه عمل. («حذّاء» به معناى شتابان و «جذّاء» به معناى بريده از نيك و بد، كه برخى نقل كردند).

ترجمه لغوی برخی واژه‌ها:

طُولُ الَامَل: آرزوهاى دراز

الحَذّاء: سريع السير، تندرو

الصُبَابَة: ته مانده آب يا شير در ظرف

اصْطَبَّهَا: آن را ريخت

صَابَّهَا: ريزنده اش

جَذّاء: بريده، يعنى بريده از خير، بى خير

توضیح و تفسیر خطبه:

یکی از خطبه‌های کوتاه نهج‌البلاغه خطبه‌ی 42 نهج‌البلاغه هست که نقل شده پس از پایان جنگ جمل امیرالمؤمنین در 12 رجب سال 36 هجری وارد کوفه شدند؛ مردم به استقبال ایشان آمدند؛ حضرت وارد مسجد کوفه شدند و دو رکعت نماز خواندند و سخنرانی طولانی ایراد کردند که این خطبه‌ که مرحوم سیّدرضی جمع‌آوری کرده بخشی از سخنان امیرالمؤمنین در آن خطبه است. امیرالمؤمنین در این خطبه مردم را بر حذر می‌دارند از هواپرستی و آرزوهای بلند در دنیا که به خاطر پیروزی جنگ جمل و این غنائم و این خوشحالی و سرور، غرور و تکبّر مسلمین را فرا نگیرد؛ باید مواظب هوای نفسشان باشند و آرزوهای بلند در دنیا نداشته باشند، می‌فرمایند: أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمُ [اثْنَتَانِ] اثْنَانِ: اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ مردم بدانید که من از دو چیز برای شما مردم از همه بیشتر خوف دارم و می‌ترسم. یکی از آن‌ها هواپرستی است و دومی از آن‌ها آرزوهای طولانی؛ فَأَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَيَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ؛ اتِّبَاعُ الْهَوَى اما هواپرستی باعث می‌شود که انسان حق را نبیند، حق بر او حق جلوه نکند؛ باعث می‌شود که انسان بجای تبیعیت از حق، از هوای نفس و شیطان درونی خویش پیروی کند لذا از دعاهایی که توصیه شده همیشه بخوانیم همین دعا می‌باشد اَللَّهُمَّ أَرِنِي اَلْحَقَّ حَقّاً فَأَتَّبِعَهُ وَ اَلْبَاطِلَ بَاطِلاً فَأَجْتَنِبَهُ[1] خدایا حق را برای ما، حق بنمایان که ما از آن تبعیّت کنیم و باطل را برای ما باطل جلوه بده که از او اجتناب کنیم؛ هوای نفس و هواپرستی باعث می‌شود که حق برای ما حق جلوه نکند و ما از حق تبعیّت نکنیم؛ در روایات از ائمه‌ی اطهار(ع) خیلی توصیه شده که انسان باید مواظب هوای نفسش و دلش باشد؛ پیامبر گرامی اسلام در آن روایت فرمودند: ما عُبِدَ تَحْتَ السَّماءِ اِلهٌ اَبْغَضُ اِلَى اللّهِ مِنَ الْهَوى[2] زیر آسمان هیچ معبودی پرستیده نشده که نزد خداوند متعال مبغوض باشد مگر هوای نفس؛ یعنی بدترین چیز، مبغوض‌ترین چیزی که زیر این آسمان پرستیده می‌شود هوای نفس است نه بت‌های سنگی و چوبی و کاغذی. باز در روایت دیگری امام صادق علیه السّلام فرمودند: اِحْذَرُوا أَهْوَاءَكُمْ از هواهای نفسانی خودتان بپرهیزید و اجتناب کنید كَمَا تَحْذَرُونَ أَعْدَاءَكُمْ همانطوری که از دشمنان می‌ترسید و اجتناب می کنید؛ بعد فرمودند: فَلَيْسَ شَيْءٌ أَعْدَى لِلرِّجَالِ مِنِ اِتِّبَاعِ أَهْوَائِهِمْ[3] هیچ دشمنی برای ما دشمن‌تر از هواپرستی و پیروی از هواهای نفسانی‌مان نیست. باز امام صادق(ع) در روایت دیگری می‌فرمایند: إِنِّي لَأَرْجُو اَلنَّجَاةَ لِهَذِهِ اَلْأُمَّةِ من امید نجات و رستگاری برای امّت دارم لِمَنْ عَرَفَ حَقَّنَا مِنْهُم برای کسانی که حقّ ما اهل‌بیت را شناختند، ولایت ما اهل‌بیت را قبول کردند، من امید نجات برای همه‌ی شیعیان دارم إِلاَّ لِأَحَدِ ثَلاَثَةٍ مگر سه گروه از شیعیان و موالیان ما که من نجات و رستگاری و فلاح را در آن‌ها نمی‌بینم صَاحِبِ سُلْطَانٍ جَائِرٍ کسی که دوست و هم‌نشین سلطان و حاکم ظالم باشد وَ صَاحِبِ هَوًى کسی که با هوای نفسش رفیق است وَ اَلْفَاسِقِ اَلْمُعْلِنِ[4] و فاسق و گناه‌کاری که بی پروا و بی‌باک است و علناً گناه می‌کند و از گناه خودش نمی‌ترسد. بعد امیرالمؤمنین در این خطبه ادامه می‌دهند که پس فَأَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَيَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ هواپرستی باعث می‌شود که انسان از پیروی حق باز بماند وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَيُنْسِي الْآخِرَةَ آرزوهای بلند باعث می‌شود که انسان آخرت را فراموش کند؛ آنقدر انسان آرزو در سرش می‌پرواند؛ خانه‌ داشته باشم، ماشین داشته باشم و... این آرزوهای بلند در دل باعث می‌شود که انسان آخرت را فراموش کند؛ بعد امیرالمؤمنین می‌فرمایند: همه‌ی این‌ها از حب دنیا و دنیاپرستی است و آگاه باشید و بدانید که إِنَّ الدُّنْيَا قَدْ وَلَّتْ حَذَّاءَ فَلَمْ يَبْقَ مِنْهَا إِلَّا صُبَابَةٌ كَصُبَابَةِ الْإِنَاءِ اصْطَبَّهَا صَابُّهَا حضرت چه تشبیه زیبایی به کار بردند؛ می‌فرمایند: آگاه باشید دنیا به سرعت به شما پشت کرده یعنی دنیا روز به روز دارد رویش را از ما برمی‌گرداند، به این صورت که عمر در حال تمام شدن است و با پایان عمر، دیگر نمی توان از دنیا بهره برد (حَذَّاء یعنی به سرعت) و باقی نمانده از دنیا مگر صُبَابَةٌ كَصُبَابَةِ الْإِنَاءِ (صُبَابَةٌ به ته مانده‌ی ظرف آب می‌گویند) به اندازه ته مانده‌ی ظرف آبی یعنی اینقدر بایستی به دنیا نگاه کم و تمام شدنی داشت اصْطَبَّهَا صَابُّهَا که تازه آن ته مانده هم را آدمی دارد می‌ریزد یا در به هر ترتیب در خال گذراندن است ولی از آن طرف وَ إِنَّ الْآخِرَةَ قَدْ أَقْبَلَتْ آخرت به سرعت دارد به سوی ما می‌آی و لحظه به لحظه نزدیک‌تر می‌شود؛ بعد فرمودند: لِكُلٍّ مِنْهُمَا بَنُونَ دنیا و آخرت هر کدامشان فرزندانی دارند فَكُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الْآخِرَةِ پس از فرزندان آخرت باشید وَ لَا تَكُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الدُّنْيَا و از فرزندان دنیا نباشید فَإِنَّ كُلَّ وَلَدٍ سَيُلْحَقُ [بِأُمِّهِ] بِأَبِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ چون هر فرزندی روز قیامت به پدرش ملحق می‌شود پس شما از ابنای آخرت باشید که روز قیامت به دردتان بخورد نه از ابناء دنیا که در آخرت، دیگر دنیایی نیست که به آن مراجعه کنید چون فانی بوده؛ بعد این جمله‌ی معروف را فرمودند: إِنَّ الْيَوْمَ عَمَلٌ وَ لَا حِسَابَ امروز در دنیا روز کار کردن و عمل و روز زاد و توشه جمع‌کردن است و کسی آنرا حساب نمیکند که در جهت رضای الهی بود یا عدم رضایت او وَ غَداً حِسَابٌ وَ لَا عَمَلَ و فردا روز حسابرسی و جواب‌پس‌دادن است آنجا دیگر هیچ عملی از ما برنمی‌آید حتّی فرصت توبه‌کردن هم دیگر به ما نمی‌دهند. پس پرونده‌ی اعمال ما با مرگمان با ورود به عالم برزخ و قیامت تمام می‌شود؛ امروز روز عمل‌کردن است اگر می‌خواهیم زاد و توشه‌ای برای آخرتمان جمع کنیم و هیچ‌کسی دیگر در عالم برزخ به پرونده‌اش چیزی واریز نمی‌شود مگر آن روایت زیبای پیامبر که فرمودند: هفت گروهند که پرونده‌ی اعمالشان باز است یعنی با اینکه مُردند ولی هنوز حسنات و نیکی‌ها به پرونده‌ی اعمالشان واریز می‌شود. آنان چه کسانی‌اند؟ در میزان‌الحکم آمده که پیامبر فرمودند: سَبْعَةُ أَسْبَابٍ يُكْتَبُ لِلْعَبْدِ ثَوَابُهَا بَعْدَ وَفَاتِهِ هفت کار است که باعث می‌شود ثواب آن‌ها بعد از مرگ هم به پرونده‌ی انسان وارد شود رَجُلٌ غَرَسَ نَخْلاً کسی که یک درختی بکارد و مردم از ثمره‌ی آن درخت استفاده کنند یا حَفَرَ بِئْراً چاهی بکند و مردم از آب آن چاه استفاده کنند أَوْ أَجْرَى نَهَراً کسی قناتی حفر کند، نهری جاری کند یا بَنَى مَسْجِداً مسجدی بسازد و یا در ساختن مسجدی کمک کند که تا روز قیامت هر که در آن عبادت کند ثوابش برای این شخص نوشته می‌شود أَوْ كَتَبَ مُصْحَفاً و یا قرآنی بنویسد یا چاپ کند یا در نشر قرآن سهیم و تأثیرگذار باشد که تا کسانی که از این قرآن استفاده می‌کنند و قرائت می‌کنند ثوابش برای آن شخص هم نوشته می‌شود وَرِثَ عِلْماً یا علمی از خودش به جا بگذارد، کتب علمی، درس‌های علمی که تا روز قیامت ثوابش برای او هم نوشته می شود؛ وَلَداً صَالِحاً يَسْتَغْفِرُ لَهُ بَعْدَ وَفَاتِهِ[5] انسان یک فرزند صالحی داشته باشد که برای پدر و مادر طلب استغفار و توبه کند، اعمال عبادی انجام دهد و ثواب آن اعمال فرزند صالح بعد از مردن هم به حساب انسان نوشته می‌شود.

پس امیرالمؤمنین فرمودند: الْيَوْمَ عَمَلٌ وَ لَا حِسَابَ امروز روز عمل‌کردن است وغَداً حِسَابٌ وَ لَا عَمَلَ و فردا روز حساب است نه عمل. وَٱلحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلعالَمِينَ


[1] مصباح المتهجد، الشيخ الطوسي، ج1، ص111.
[2] تفسير القرطبي، القرطبي، شمس الدين، ج16، ص167.
[3] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج2، ص335.
[4] الخصال، الشيخ الصدوق، ج1، ص119.
[5] ميزان الحكمة، المحمدي الري شهري، الشيخ محمد، ج3، ص2124.