درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

95/12/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: هدي/ اعمال مني/پنجمين عمل/اعمال حج تمتع

شرط چهارم: تام الاجزاء

سيدنا الاستاذ مي فرمايند: «الرابع- أن يكون تام الأجزاء».[1]

در این شرط چهارم دو مطلب است:

مطلب اول: هدی در حج تمتع باید کامل باشد. تمام الاجزاء و الصفات باشد. این جمله در 99 در صد از متون فقهیه موجود است. مثل شرائع و مستند که دیروز اشاره شد.

مطلب دوم: مصادیق این کلی نفیاً و اثباتاً

بعضی از نواقص کما اینکه مقتضی قانون کلی است، روایات خاصه بر منع دارد. بعضی از موارد روایاتش تعارض دارد. بعضی از موارد دلیل بر جواز ناقص داریم.که این موارد مخصص قانون کلی است.

این موارد در قوله رضوان الله تعالی علیه بیان شده است.

اما مطلب اول: شرط قربانی تمامیت از حیث اجزاء و صفات

صفات موجب بقاء حیات یا انتفاء حیات باشد باید تمام است.

گاهی نقص از حیث جزء است. گاوی است که متولد شده و یک چشم و یک گوش ندارد. یا گاوی متولد شده که گوش او را بریده اند. پای گاو لنگ شده است.

همه این ها داخل در این قانون کلی است. باید دلیل متضمن همه این مصادیق باشد.

دلیل بر این ادعا: (تمامیت حیوان قربانی)

اولا: عدم الخلاف کما فی الجواهر و غیره.

ثانیا: جمله من الروایات است. که اغلب این روایات در باب 21 و 22 ذبح و غیر این ابواب موجود است.

منها: «مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَخَاهُ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ ع عَنِ الرَّجُلِ يَشْتَرِي الْأُضْحِيَّةَ- عَوْرَاءَ فَلَا يَعْلَمُ إِلَّا بَعْدَ شِرَائِهَا هَلْ تُجْزِئُ عَنْهُ- قَالَ نَعَمْ إِلَّا أَنْ يَكُونَ هَدْياً- فَإِنَّهُ لَا يَجُوزُ أَنْ يَكُونَ نَاقِصاً».[2]

اظهر مصادیق نقص نبودن اجزاء حیوان است یعنی مثلا گوش و چشم و دم ندارد. این روایات نیز صفات را به تنقیح مناط می گوید.

توضیح مطلب: سوال در این روایت از(عِوَر: کجی چشم) است یعنی گاو در چشمش عِوَر است. غال حیوانات این عیب را ندارند.

امام علیه السلام در سوال از چنین حیوانی می فرمایند: «الرَّجُلِ يَشْتَرِي الْأُضْحِيَّةَ- عَوْرَاءَ فَلَا يَعْلَمُ إِلَّا بَعْدَ شِرَائِهَا هَلْ تُجْزِئُ عَنْهُ- قَالَ نَعَمْ إِلَّا أَنْ يَكُونَ هَدْيا- فَإِنَّهُ لَا يَجُوزُ أَنْ يَكُونَ نَاقِصاً».

امام این مورد را از قبیل نقص قرار داده است.

پس حیوان قربانی باید از حیث اجزاء کامل باشد چشم داشته باشد وکجی هم نداشته باشد. گوسفند پا دارد ولی پای او شکسته است، از ملاک موجود از روایت می فهیم که این گوسفند برای قربانی کفایت نمی کند.

در چشم و گوش و پا و سر و دم و ... روایاتی موجود است منتهی در مانحن فیه به دو روایت فقط اشاره می شود که هردو روایت صحیحه جمیل است که در باب 22 ابواب ذبح موجود است.

منها: «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي الْأُضْحِيَّةِ يُكْسَرُ قَرْنُهَا- قَالَ إِنْ كَانَ الْقَرْنُ الدَّاخِلُ صَحِيحاً فَهُوَ يُجْزِئُ».[3]

مفهوم روایت این است که اگر گوش مشکل دارد کفایت نمی کند.

منها: «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ ص لَا يُضَحَّى بِالْعَرْجَاءِ بَيِّنٍ عَرَجُهَا- وَ لَا بِالْعَجْفَاءِ وَ لَا بِالْجَرْبَاءِ- وَ لَا بِالْخَرْقَاءِ وَ لَا بِالْجَدْعَاءِ وَ لَا بِالْعَضْبَاءِ».[4]

پس لا ینبغی التامل که قانون کلی در قربانی داریم که قربانی در حج تمتع باید کامل از حیث اجزاء و شرائط باشد و دلیل ما صحیحه جمیل و صحیحه جعفر است.

شرط دوم گذشت که حیوان مریض در قربانی کفایت نمی کند که بدنبال این شرط حضرت امام فرمودند: فلا يجزي المريض حتى الأقرع على الأحوط.

قرع به حیوانی گویند که موی سرش ریخته شده است.

علی الاحوط حضرت امام رحمه الله علیه آیا مربوط به شرط دوم است که سلامت شرط است یا مربوط به شمردن قرع به عنوان مرض است.

ظاهرا مربوط به دوم است. چرا که سلامت حیوان و پیری کذائی حیوان، مدرک هر دو یک روایت بودکه دیروز گفتیم(روایت بُراء) هم نهی از قربانی حیوان پیر شده بود وهم نهی از قربانی حیوان مریض شده است.

اگر مدرک هردو یک روایت است نمی شود که یکی را به عنوان فتوا و دیگری را به نحو احتیاط نقل کند.

به قرینه این قاعده نمی شود علی الاحوط مربوط به سلامت باشد چرا که اختلاف فتوا درمدرک واحد پیش می آید.

نظر استاد: ظاهرا ولله العالم کلمه علی الاحوط مربوط به کلمه حتی الاقرع است. مربوط به شرط دوم نمی باشد.


[1] تحريرالوسيله، امام خميني، ج1، ص446.
[2] وسائل الشيعة، حرعاملي، ج‌14، ص125‌، ابواب الذبح، باب21، ح1، ط آل البيت.
[3] وسائل الشيعة، حرعاملي، ج‌14، ص128، ابواب الذبح، باب22، ح1، ط آل البيت.
[4] وسائل الشيعة، حرعاملي، ج‌14، ص127، ابواب الذبح، باب21، ح5، ط آل البيت.