درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

95/10/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: رمي جمره عقبه/ اعمال مني/چهارمي عمل/اعمال حج تمتع

فرع سوم از مساله پنجم: ما اشار الیه سیدنا الاستاذ بقوله: «ولو صح المريض أو أفاق المغمى عليه بعد تمامية الرمي من النائب لا تجب الإعادة».[1]

بیان فرع: شخص معذور نائب گرفته است که از طرف او رمی جمرات را انجام دهد و نائب رمی را انجام داده است و پس از رمی نائب، شخص معذور عذرش برطرف شده است و تمکن از رمی در زمان خود دارد آیا اعاده رمی بر منوب عنه واجب است یا نه؟

در این فرع دو قول است:

قول اول: اکثر فقهاء بل المشهور می فرمایند اعاده رمی بر منوب عنه واجب نیست کما فی الجواهر[2] و الریاض[3] و الحدائق

عبارت مستند: «قالوا : لو رمي عن المعذور فزال عذره والوقت باق لم يجب عليه فعله».[4]

قول دوم: اعاده رمی بر منوب عنه واجب است کما یظهر من جماعة منهم النراقی فی المستند و تبعه جماعة من المحققین

عبارت مستند: «و فعله مع الامكان احوط».[5]

ظاهرا احتیاط در کلام ایشان، وجوبی است.

دلیل نظریه اولی:

اولا: اطلاقات روایات متقدمه که در باب 17 و 14 آمده است اطلاق فارمی عنه، یرمی عنه، دلالت بر این دارد که رمی نائب جائز و مکفی و مفرغ ذمه نائب است چه منوب عنه عذرش باقی باشد یا برطرف شده باشد.

ثانیا: اتیان به امر اضطراری مقتضی اجزاء می باشد.

ثالثا: اگر اعاده رمی واجب باشد جمع بین البدل و المبدل لازم می آید زیرا فعل نائب بدل فعل منوب عنه بوده است و اگر لازم باشد خود نائب هم رمی را انجام دهد معنایش این است که هم مبدل بر این مریض واجب بوده است هم و بدل بر او واجب است.

دلیل نظریه دوم: اجزاء امر اضطراری او الظاهری از مامور به واقعی از جهاتی مخالف با قواعد است؛ خود نیابت خلاف قواعد است و نیابت در عبادات مشکلات دیگری دارد لذا دلیل محکمی بر کفایت فعل نائب در این فرض نداریم اگر دلیل نداریم قاعده اشتغال می گوید بر این معذور اعاده رمی واجب است.

ظاهرا مقتضای احتیاط، حکم به وجوب است حداقل احتیاط وجوبی اعاده است زیرا اهم ادله عدم وجوب اطلاقات می باشد و تمسک به اطلاقات در غایت اشکال است زیرا؛

اولا: اطلاقات در مقام بیان تشریع نیابت می باشند چون نیابت خلاف قاعده است لذا روایات اصل تشریع نائب را بیان می کند اما از جهات دیگر اطلاقی ندارد که نائب زن باشد یا مرد باشد و ...

و ثانیا: بر فرض اینکه روایات در مقام بیان تام خصوصیات باشد لایبعد که این اطلاقات انصراف به عذر مستوعب داشته باشد، کسی که از طلوع فجر تا غروب شمس کما فی اکثر موارد مریض است وظیفه اش طبق روایات گرفتن نائب است و کما فی بعض الموارد از شب عید تا غروب عید مریض بوده است در این صورت رمی نائب برای او کافی است اما روایات شامل کسی که عذرش اول ظهر بر طرف شده است نمی شود.

دلیل بر این اختصاص کلماتی است که در خود این روایات وجود دارد.

منها: تعلیق نیابت بر عدم استطاعت؛ منوب عنه عند عدم استطاعت حق گرفتن نائب دارد و عدم استطاعت ظهور در استیعاب دارد اما بر کسی که مقداری از روز را معذور است نمی توان گفت مستطیع نیست عدم استطاعت بر کسی صادق است که در تمام روز نتواند رمی کند.

«وَ عَنْهُ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‌ قَالَ‌ سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يُطَافُ بِهِ وَ يُرْمَى عَنْهُ قَالَ فَقَالَ نَعَمْ إِذَا كَانَ لَا يَسْتَطِيعُ».[6]

این جمله یا ظهور در مستوعب دارد یا شصت درصد اختصاص به عذر مستوعب دارد.

منها: در نوع روایات برای عذر مصادیقی در کلام امام علیه السلام و راوی ذکر شده است که ظهور در عذر مستوعب دارد و با چند ساعت برطرف نمی شود.

مثلا کسیر و مبطون و صبی که در روایات ذکر شده است به چند ساعت عذرشان برطرف نمی شود.

خلاصه اینکه تمسک به اطلاقات در غایت اشکال است لذا اصرار صاحب جواهر و ریاض بر تمسک به اطلاقات صحیح نیست و موضوع نیابت عذر مستوعب می باشد.

حداقل شک در این زمینه داریم قاعده اشتغال وجوب اعاده رمی می باشد.


[1] تحريرالوسيله، امام خميني، ج1، ص445.
[2] جواهر الكلام، محمد حسن نجفي، ج20، ص30.
[3] رياض المسائل، سيد علي طباطبايي، ج7، ص159.
[4] مستند الشيعه، محقق نراقي، ج13، ص66.
[5] مستند الشيعه، محقق نراقي، ج13، ص67.
[6] وسائل الشيعه، حرعاملي، ج14، ص77، ابواب رمي العقبة، باب17، ح10، ط آل البيت.